با گذشت چهار روز از بازداشت مهدی خزعلی

هیچ اطلاعی از وی در دست نیست

با گذشت چهار روز از بازداشت مهدی خزعلی هنوز هیچ اطلاعی از وی در دست نیست.

مهدی خزعلی سه شنبه شب به دنبال حمله نیروهای امنیتی به جلسه سرای اهل قلم بازداشت و به بند اطلاعات زندان اوین منتقل شد.

به گزارش ندای سبز آزادی، هرچند با گذشت چند ساعت بیش از 50 تن از بازداشت شدگان از جمله دکتر قاسم شعله سعدی آزاد شدند، اما هنوز از فرزند آیت الله خزعلی خبری در دست نیست و با توجه به اعتصاب غذای وی نگرانی از بابت سلامتش افزونی یافته است.

بر اساس گفته شاهدان که خانواده مهدی خزعلی را در اوین دیده بودند، ماموران زندان نسبت به حضور خزعلی در اوین اظهار بی اطلاعی می کنند. این در حالی است که تعدادی از بازداشت شدگان که به تازگی آزاد شده اند گفته اند مهدی خزعلی در اوین است.

به گفته برخی از آنان خزعلی اعلام کرده که در سلولی انفرادی در زیر زمین بند 209 در اعتصاب غذای خشک به سر می برد.

مهدی خزعلی در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۹۰ به ۱۴ سال حبس، ۱۰ سال تبعید و ۹۰ ضربه شلاق محکوم شد. این حکم دردادگاهی به ریاست قاضی پیرعباسی صادر شد.

وی فروردین ماه سال جاری پس از هفتاد روز اعتصاب غذا با قید کفالت مادرش آزاد شد.‬

این فعال سیاسی در این مدت بر اثر اعتصاب غذا بیش از سی کیلو وزن کم کرده و شدت ضعف بدنی او به حدی بود که این اواخر دیگر رمق راه رفتن نداشته و برای راه رفتن به ناچار از عصا استفاده می کرده است.

مهدی خزعلی پیش از بازداشت در یادداشتی نوشته بود که من بر این باورم که همه زندانیان سیاسی باید با اعتصاب غذای فراگیر، به این ظلم خاتمه دهند و این بیدادگاهها را از بیخ و بن برکنند.من اعتصاب غذا را در راستای تلاش و مبارزه مدنی می دانم و اعتصاب غذا و ایثار جان را آخرین سلاح مظلوم در دنیایی می دانم که صدایی به جایی نمی رسد.

وی اضافه کرده  البته آزادی من با دستور شخص رهبری بوده است و بازداشت و نقض امان فقط با دستور ایشان میسر است!

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله