فرزند مهدی خزعلی ضمن هشدار مجدد نسبت به وضعیت سلامتی پدرش خواستار آزادی وی شده است.
به گزارش ندای سبز آزادی با گذشت هشتاد و شش روز از اعتصاب غذای مهدی خزعلی این زندانی سیاسی کماکان در حبس انفرادی است و خانواده وی نگران سلامتی اوست.
وی که از نهم آبان ماه سال گذشته در جلسه سرای اهل قلم بازداشت شد تاکنون هیچ گونه مرخصی نداشته است و به رغم صدور حکم آزادی با تعیین وثیقه همچنان در بند 209 زندان اوین در حبس است.
محمدصالح خزعلی فرزند این زندانی سیاسی با ابراز نگرانی شدید از وضعیت سلامت پدرش نوشته که هر لحظه منتظر خبر ناگواری هستند.
مهدی خزعلی در طی مدت اعتصاب غذا بارها به بهداری زندان منتقل شده و با کاهش شدید وزن و افت فشار خون رو به رو است.
فرزند این زندانی سیاسی در این نوشته خود تصریح کرده است که فقط با اجازه رهبری امکان آزادی پدرم وجود دارد.
مهدی خزعلی پیش از بازداشت آخرش در آخرین نوشته خود در وبسایت شخصی با اشاره به تهدیدهای صورت گرفته از سوی برخی نهادها و اشخاص به صراحت گفته بود: آزادی من با دستور شخص رهبری بوده است و بازداشت و نقض امان فقط با دستور ایشان میسر است!
در حال حاضر با توجه به ناتوانی شدید جسمی مهدی خزعلی که به گفته فرزندانش توان ایستادن بر پای خود را هم ندارد، این خطر وجود دارد که وی نیز همچون سایر زندانیانی که در زندان فوت کردند در اثر عدم رسیدگی پزشکی با خطر مرگ رو به رو باشد.
مهدی خزعلی که ششمین بار است به زندان اوین رفته است، پیش از بازداشت آخرش در وبسایت شخصی خود از تهدیدها سخن گفته و نوشته بود: چند روزی است که باز هم تهدیدها شروع شده است،باز هم توهم توطئه، اما من این بیدادگاه ها را به رسمیت نشناخته و نخواهم شناخت و در اعتراض به این روند دادرسی، به اعتصاب خشک دست خواهم زد، لب از آب و غذا فرو می بندم، می خواهم که چون سرورم حسین علیه السلام با لب تشنه به دیدار یار روم و از دست ساقی کوثر بنوشم. امید که با اهدای جان خویش یزیدیان را رسواتر از پیش سازم.
متن کامل دلنوشته فرزند مهدی خزعلی به شرح زیر است:
بسم الله المنتقم
امروز هشتاد و شش روز از اعتصاب پدر میگذرد و هر لحظه منتظر خبر ناگواری هستیم.
این را میگویم تا فردا روزی کسی نتواند ادعای بیخبری کند.مسئولین امر با خبر هستند و بهتر از من از وضعیت پدر مطلع هستند. هیچ کس از مسئولین از راس تا ذیل نمیتوانند ادعا کنند بیخبر بوده اند. رهبری نیز در جریان پرونده و اوضاع پدرم میباشند.
من خودم شخصا، رهبری و همچنین از بازرسی ویژه رهبری گرفته تا مجمع تشخیص مصلحت نظام و بیت امام و قوه قضاییه و … را از جزئیات پرونده بابا مطلع کردم که بابا در چه وضعیتی هستند و همانطور که پدر هم گفته بودند خود نیز با پیگیری در این مدت، به این نتیجه رسیدیم که فقط با دستور ایشان است که پدر آزاد میگردد وحبس پدر بعد از نامه قاضی پرونده ،مبنی بر آزادی، غیرقانونیست .من یک فرزندم و طاقت دوری پدر سخت است چه برسد به اینکه دیگر سایه اش بالای سرم نباشد و شاهد شهادت پدر باشم. نمیدانم چه بگویم.فریاد بکشم؟خود را آتش بزنم؟به چه زبانی راضی میشوند؟گریه کنم؟ناله کنم؟درخواست عاجزانه کنم؟التماس کنم؟نمیدانم با چه لحنی بیان کنم.هر لحظه ممکن قلب پدر از طپش بایستد، پدرم را آزاد کنید