دلنوشته فرزند مهدی خزعلی در سیزدهمین روز از اعتصاب غذای پدرش

هرگز از ظلم هایی که به من و خانواده ام کرده اید نمی گذریم

با گذشت بیش از سه هفته از بازداشت مهدی خزعلی هنوز اجازه ملاقات به خانواده او داده نمی شود.

 مهدی خزعلی در سیزدهمین روز از اعتصاب غذا به شرط آزادی سایر شرکت کنندگان در جلسه سرای اهل قلم به اعتصاب غذای خشک خود خاتمه داده است.

 این در حالی است که وی همچنان در انفرادی نگهداری می شود و به علت دو هفته اعتصاب غذا در وضعیت جسمی مناسبی نیست.

 پیش از این به خانواده وی گفته شده بود که این زندانی سیاسی، ممنوع الملاقات ،ممنوع التلفن و ممنوع الخبر است.

فرزند این زندانی سیاسی در دلنوشته خود در صفحه فیس بوکش با گلایه از نحوه انتشار خبر زندانی شدن پدرش توضیحاتی داده است.

 او  اشاره کرده خانواده از حق ملاقات برخوردار نیستند و طی این مدت هم هیچ تماسی از سوی پدرش گرفته نشده، نگران سلامت پدر است که بعد از دو هفته اعتصاب غذای خشک و احتمال اعتصاب تر، در چه وضعیت جسمی قرار دارد.

 دلنوشته محمدصالح خزعلی فرزند مهدی خزعلی به شرح زیر است:

امروز برای چهارمین بار به سالن ملاقات اوین رفتم تا شاید گشایشی شده باشد

ولی جواب ها همان جواب های قبلی بود و کسی پاسخگو نیست که چرا و به کدامین جرم زندانی را از کوچکترین حقش که ملاقات و تماس با خانواده است محروم میکنند.

پدری که سفر می رود و در طول سفر با خانواده اش تماس دارد و خانواده میدانند که حالش خوب است و محل اقامتش هم خوب است باز خانواده و همسر و فرزندانش نگران اویند و وقتی بر میگردد همه خدا را شکر میکنند که سالم برگشته است.

حال چگونه انتظار دارید ما که 24 روز است از پدرمان بیخبریم و حتی صدایش را نشنیده ایم باور کنیم که حالشان خوب است و به قول آقایان در هتل تشریف دارند؟

چگونه باور کنیم که اعتصاب غذای خشک خود را شکسته اند و یا تبدیل به اعتصاب غذای تر کرده اند ؟

آیا از کسانی که اعتقاد دارند که دروغ برای انها حلال است میشود حرفی را پذیرفت ؟

بابا میگفتند :(پسر عموی اطلاعاتی من همیشه میگه اطلاعاتی که دروغ نگه اطلاعاتی نیست )

به نظرتان ما حرف های پدرمان را باور میکنیم که اخرین باری که صدایشان را شنیده ایم این بود که گفتند :(من از همین لحظه اعتصاب غذای خشک میکنم و لب به آب و غذا نمیزنم و مرا به کدامین سلول 209 میبرید؟) یا حرف های آقایون اطلاعاتی که خودشان اینگونه درباره خودشان میگویند؟

شما خودتان میدانید که بابا همیشه از حفظ نظام میگوید و به شماها میگفتند که شمایید که دارید انقلاب و نظام را نابود میکنید و مراقب باشید که نفوذی ها در شما رخنه کرده اند .

حال چه شده که کسانی که رنگ جبهه و انقلاب را ندیده اند در بازجویی ها دم از انقلاب میزنند و نظام؟

باز قابل تحمل بود اگر این حرف ها را به جوانی مثل من میزدید که سنش به ان زمان قد نمیدهد ولی شما به کسی این حرف ها را میزنید که خودش هم در انقلاب بوده و هم در جنگ ،و از پسران آیت الله خزعلی تنها فرزندی است که جبهه رفته است و در انقلاب تا اخرین لحظات با عموی شهیدم بوده است .

گاهی اوقات با خود میگویم که پدرم چه قدر ساده است که به قول های چون شماهایی اعتماد میکند و روی قولتان حساب باز میکند.

نمیدانم فردای قیامت چگونه جواب می دهید !

ولی این را میدانم که هرگز از ظلم هایی که به من و خانواده ام کرده اید نمیگذریم و نخواهیم گذشت حتی اگر بابا بگذرد.

و در اخر میخواستم از رسانه ها تشکر کنم که در زمینه پدر به شدت فعالیت کردند .طوری خبررسانی کردند که چند روز است که دوستان تماس میگیرند و تبریک آزادی پدر را میدهند و من کارم شده توضیح این که اون مصاحبه ای که در بی بی سی پخش شده ده روز قبل از بازداشت ضبط شده بود و ما از پخش آن بیخبریم و در جواب میشنوم که پس چرا خبری روی سایت ها و رسانه ها نیست و من میگویم به قول دوستی که خودش هم آقازاده است :(ما و آقا مهدی چوب دو سر سوزیم هم از این طرف میخوریم هم از اونطرف .براندازان ما را باعث حفظ نظام میدانند و حاکمیت ما را فتنه گر میخواند )

ما قصد بازی کردن با افکار عمومی را نداریم و امیدمان فقط به خداست که حافظ بندگانش است.از ما سوال میشود که چگونه سیزده روز پدرتان بدون آب و غذا زنده مانده است ولی کسی نمیگوید چگونه امکان دارد کسی بعد از بیست روز از زیر آوار زلزله بدون آب و غذا زنده خارج شود؟هیچگاه دروغ نگفته ایم و اعتقادی به دروغ مثل بسیاری نداریم که به هر بهانه ای دروغ بگوییم و خداوند باید حافظ انسان باشد. اینکه گفته شده است پدرم اعتصابش را شکسته تنها به گفته شاهدان و بازجوهاست و ما تا پدر را نبینیم نسبت به این موضوع اطلاع کامل نداریم.چرا اجازه تماس یا ملاقات نمیدهند.احتمالی که ما میدهیم آن است که پدرم اعتصاب خشک را شکسته و همچنان در اعتصاب غذای تر است.

خدواند عالم همه امور است.فالله خیرا حافظا و هم الرحم الرحمین

دوستان مرا ببخشید خیلی دلم گرفته است از دست ..

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله