روزنامه رسالت:

هاشمی فرزندانش را به زندان بفرستد

روزنامه رسالت در بخشی از یادداشتی با عنوان «مطالبات مردم از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چیست؟» نوشت: به آب و آتش زدن برای ورود بیشتر ایشان به مسائل سیاسی و یا اینکه مردم انتظار دارند با موضع گیری روشن علیه فتنه‌گران هاشمی را کنار خود و رهبری معظم انقلاب ببینند.

دستپاچگی رسانه های ضد انقلاب برای حضور مجدد هاشمی در عرصه سیاسی کشور و بخصوص بازگشت به نماز جمعه تهران در حالی است که هنوز کسی شعارهای صریحی را که مردم در جریان 9 دی دادند فراموش نکرده است. سه سال پیش نمازجمعه 26 تیر 88 به‌جای آنکه محور وحدت ملی باشد، به منازعه جمعی از فتنه‌گران با مردم انقلابی تبدیل شد. فتنه‌گرانی با فراخوان ضد انقلاب به این نمازجمعه آمده بودند و به خطبه‌های خطیب جمعه امیدوار بودند.

در آخرین جمعه ماه رمضان سال 1388 با اعلام رسمی ستاد نمازجمعه درخصوص نمازجمعه تهران که به امامت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اقامه می‌شد برخی گروه‌ها و جریانات افراطی مترصد آن شدند تا با اظهارات تحریک آمیز منافع حزبی و گروهی خود را پیگیری کنند.تیترها و خبرسازی هایی نظیر جمعه تاریخی 26 تیر، خطبه های تاریخی هاشمی،بازگشت هاشمی به نماز جمعه پس از 8 هفته غیبت به ضمیمه عکسی از وی که اشک هایش را پاک می کندو حضور موسوی و خاتمی در نماز جمعه تهرانونمونه ای از این دست بود. جریان ورشکسته سیاسی که روزهای زوال خود را سپری می کرد سعی داشت با توسل به هر تکیه گاه و هر کانون تاثیرگذاری در درون نظام، دوران احتضار سیاسی خود را به تعویق بیندازد.البته آقای هاشمی خطیب آن روز جمعه تهران نیز امید آن‌ها را ناامید نکرد و در روزی که بخش عمده نمازگزاران متدین پس از خطبه‌ها یا نماز خود را فردی خواندند و یا اعاده کردند و در مقابل جمعی از فتنه‌گران به‌طور مختلط و با کفش نماز خواندند، برای حل آنچه که او نام بحران را بر آن گذاشته بود، پیشنهادهایی مانند آزادی زندانیان سیاسی و امکان حضور یافتن معترضان در صداوسیما و بیان اعتراض‌های خود را مطرح کرد.خطای اصلی محتوای خطبه‌های 26 تیرماه آن بود که خطیب محترم مشکل پدیده ‌آمده را بحراننامید و ادعای “‌تقلبرا که رمز آشوب بود، جدی گرفت. حال آنکه بحران در ضلعی بود که رأی مردم را برنمی‌تافت و بر طبل آشوب می‌کوبید. مردم وقتی تداوم شرارت خیابانی را در 13 آبان، روز قدس، 16 آذر و روز عاشورا دیدند در روز 9 دی ماه و 22 بهمن 88 با جریان فتنه مرزبندی کردند.

هاشمی بهتر از هر کسی می داند همانهایی که وی را در روزنامه هایشان عالیجناب سرخ پوش لقب دادند و بیشترین تهمت ها را در انتخابات مجلس ششم نثار وی کردند در کجاوه سبزشان نیز برای وی جایی ندارند.

سه سال است سنگر نماز جمعه از وجود هاشمی رفسنجانی خالی است، پر کردن این سنگر تنها با موضع‌گیری صریح علیه فتنه‌گران آن هم در کنار رهبری معظم انقلاب امکان پذیر است. این توقع زیادی از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست. مردم لبخندهای اخیر شما را با آقای احمدی نژاد در جلسات مجمع تحلیل می کنند. آیا زمان آن نرسیده است که حقایق فتنه 88 روشن شود؟ آیا زمان آن نرسیده خط خودتان را از فرزندانتان که در جریان فتنه سه سال پیش مجرم شناخته شدند جداکنید و اجازه دهید به کشور بازگردند، آنها هم مجازات شوند همان طور که برخی از فتنه گرانی که آقازاده نبودند مجازات خود را متحمل شدند؟ آیا این انتظار زیادی است که ایشان قبل از پرداختن به معضلات جامعه مشکلات برخی از اعضای خانواده خود ونسبت آن ها را با انقلاب حل کند؟ آیا هاشمی رفسنجانی پس از دو سال به این مطالبه مردم پاسخ مثبت خواهد داد؟

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله