وضعیت سلامت نسرين ستوده در در مرحله بحرانی است

نماينده وزارت اطلاعات: تا آخر به اعتصاب غذا ادامه بده

رضا خندان همسر نسرين ستوده وکيل حقوق بشر و زندانی عقيدتی که از ۲۶ مهرماه (۱۷ اکتبر) در اعتصاب غذا به سر می برد درآخرين ملاقاتی که با او در روز سه شنبه داشته است (۷آذر) مصادف با چهلمين روز اعتصاب غذایش  گفته است وضعيت سلامتی اش به گونه ای است که بايد هر روز به بهداری منتقل شود: « چيزی که محسوس بود لاغری بيش از حد و کوچک شدن صورت و تورفتگی چشمانش بود».

رضا خندان به کمپين گفت: « از ديروز که او را ملاقات کرديم گفت متوجه شدم به وضعيت خطرناکی رسيده است نماينده وزارت اطلاعات در اولين روز اعتصاب غذا با او صحبت کرده است و به نسرين گفته است که پيشنهاد ميکنيم اعتصاب غذا را تا آخر ادامه بدهی که معنی اين حرف استقبال کردن ازبين رفتن شخص است. وزن او تا هفته قبل به ۴۳ کيلو رسيده بود و در اين هفته مطمئنا چند کيلو کاهش داشته است.»

به گزارش کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران، آقای خندان گفت که از مدت ياد شده نسرين ستوده بيست روز را در سلول انفرادی «که از نظر امکانات در حد يک قبر بوده به عنوان تنبيه بابت اعتصاب غذا سپری کرده است». خندان گفت: «دليل اعتصاب غذای نسرين فشار قضايی و پرونده سازی عليه من و مهراوه است به ويژه مهراوه که برای پرونده سازی و ممنوع الخروج کردن او هيچ بهانه ای هم نميتوانند بتراشند. الان او شکستن اعتصابش را منوط کرده به رفع پيگرد و ممنوع الخروجی مهراوه. در مورد پرونده من حاضر شده است فعلا ناديده بگيرد مگر اينکه بخواهند دوباره اقدامی بکنند.»

همسر اين وکيل حقوق بشر و زندانی عقيدتی در توضيح وضعيت سلامت همسرش در زندان به کمپين گفت: «نسرين وضع جسمی اش قبل از شروع اعتصاب غذا در حدی بود که به هيچ عنوان آمادگی اعتصاب غذا را نداشت به همين خاطر در طول ۴۰ روز اول بارها کارش به بهداری زندان کشيده شد که در اين اعزام ها به بهداری چندين بار مجبور شدند به او سرم تزريق کنند با وجود اينکه دادستان تهران اعتصاب غذای خانم ها ی بند زنان را تکذيب ميکرد او را به مدت ۴۰ روز به بند انفرادی انداختند که امکاناتش در حد يک قبر بود.»

او از مقامات جمهوری اسلامی خواست که برای رفع ممنوع الخروجی دخترشان، مهراوه خندان، اقدام کنند: « او اولا زير سن قانونی است دوما هيچ جرم و بهانه ای هم ندارند پرونده سازی برای يک کودک ۱۲ ساله آن هم در امنيتی ترين دادسرای ايران شايد يکی از عجيب ترين پديده های قضايی در تمام دنيا باشد. در تمام دنيا کودکان را به بهانه مسائل اجتماعی مجازات و مورد آزار و اذيت قرار می دهند ولی در هيچ کجای دنيا يک بچه را به خاطر مادرش پرونده ی سياسی درست نمی‌کنند. در ايران رسم است که مقامات در قبال مشکلات سکوت ميکنند ولی زمانی که به حالت بحرانی وارد شد اصل موضوع را انکار ميکنند که مصاحبه ی ديروز آقای جواد لاريجانی دبير ستاد حقوق بشر قوه قضاييه در مورد وضع جسمی نسرين نشان دهنده بحرانی بودن وضعيت او است که در اين مصاحبه اعلام کرده است وضع مزاجی او خوب است.»

جواد لاريجانی دبيرستاده حقوق بشر قوه قضاييه، روز سه شنبه در نشست خبری با رسانه‌های داخلی و خارجی در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه نيويورک تايمز مبنی بر آخرين وضعيت «نسرين ستوده» و اعتصاب غذای او گفت: «گزارشی که ما گرفتيم اين است او با خانواده‌اش اخير ملاقات خوبی داشته و وضع مزاجی‌اش هم کاملا خوب است. ما نسبت به هر زندانی که صدمه‌ای به او وارد شود، چه با اعتصاب غذا و چه بحث‌های ديگر کاملا حساس هستيم. در مورد اتهامات ايشان چيزی که وجود داشت اين بود که نظر قضات محترم مطرح بوده است. شما می دانيد ستاد حقوق بشر و هر نهاد ديگری حق ندارد در رسيدگی قضايی دخالت کند. پرونده سير قضايی خود را بايد طی کند. دادستان اعلام جرم می‌کند و کيفرخواست می‌دهد و قاضی هم بايد با حضور وکلای به پرونده رسيدگی کند.»

آقای لاريجانی همچنين گفت:« پرونده خانم ستوده سير قضايی را طی کرده و الان هم حکم در حال اجراست. از جمله اموری هم به عنوان اتهام به ايشان تسليم شده، فعاليت عليه نظام، تماس با افرادی که عليه نظام فعاليت می‌کنند و سوءاستفاده از حرفه وکالت بوده است… ما غير از خانم ستوده هم شاهد مواردی بوده‌ايم که از حرفه‌های صنفی سوءاستفاده شده است. مثلا يک معلم وارد گروهک تروريستی پژاک می‌شود که وقتی به پرونده او رسيدگی می‌شود می‌گويند يک معلم را زندانی کرده‌اند.»

نسرين ستوده، وکيل و فعال حقوق بشر يکی از زنان زندانی اوين است از تاريخ ۲۶ مهرماه در اعتراض به وضعيتش دست به اعتصاب غذا زده است که نه تنها به خواسته های او رسيدگی نشده بلکه او را از تاريخ چهارشنبه ۱۰ آبان ماه به سلول انفرادی منتقل کرده اند. نسرين ستوده ۱۳ شهريور ماه ۱۳۸۹ بازداشت شد و در دادگاه بدوی به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال محروميت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعيت خروج از کشور محکوم شد اما دادگاه تجديد نظر حکم او را به ۶ سال حبس و ۱۰ سال محروميت از وکالت کاهش داد.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله