نامه اعظم طالقانی به آقای خامنه ای

نماز جمعه به یک تریبون رسمی و تک صدایی تبدیل شده است

اعظم طالقانی، فرزند آیت الله  طالقانی در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی با ابراز نگرانی از کاهش تعداد نمازگزارانی که در نماز جمعه شرکت می کنند نوشته است: این کاهش جمعیت نمازگذار با روح و فلسفه نمازجمعه در اسلام در تضاد است. زیرا نماز جمعه عبادتی جمعی است تا مسلمانان با اقرار به وحدانیت و بندگی خداوند، تنها او را قدرت برتر بدانند و در برابر غیر او با کرامت و بدون لکنت و حمایت جامعه مسلمین مسایل خود را مطرح کنند.

به گزارش کلمه، این فعال ملی-مذهبی  در نامه انذار دهنده  خود همچنین هشدار داده است: نفوذ پذیر کردن و ابزاری ساختن عبادات برای کسب موقعیت های شغلی و یا سیاسی و یا سایر رانت های مالی و… در تضاد کامل با فلسفه سنن الهی است. از نظر روش برگزاری نیز نمازجمعه سال هاست که به صورت تک صدایی برگزار می شود. این روش به طور قطع، جمعی بودن نماز جمعه را زیر سوال می برد. زیرا موجب محروم ساختن انبوهی از نمازگزاران، از شرکت در نماز جمعه می شود. نماز جمعه عبادت جمعی مسلمانان است ولی اکنون تنها به یک تریبون رسمی و تک صدایی تبدیل شده است.

متن این نامه  به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

«رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَاب»

رهبرمحترم جمهوری اسلامی

سلام علیکم و رحمه الله

احتراماً، مدتی است که درصدد ملاقات با حضرتعالی بودم تا حداقل از خاطرات نمازجمعه‌های اول انقلاب و در حیات مرحوم آیت الله طالقانی گفتگویی داشته باشیم. از این رو چند بار در سال های قبل و در این چند روز با دفتر حضرتعالی تماس تلفنی برقرار کردم. متاسفانه هر بار با این جمله که ملاقات با ایشان جمعی است و با افراد ملاقات ندارند، روبرو شدم. ناچار بازهم به نوشتن دل‌ نوشته‌ای اکتفا کردم.

استحضار دارید تعداد علاقه مندان نمازجمعه ابتدای انقلاب در مقایسه با زمان کنونی کاهش شدیدی داشته است.

این کاهش جمعیت نمازگذار با روح و فلسفه نمازجمعه در اسلام در تضاد است. زیرا نماز جمعه عبادتی جمعی است تا مسلمانان با اقرار به وحدانیت و بندگی خداوند، تنها او را قدرت برتر بدانند و در برابر غیر او با کرامت و بدون لکنت و حمایت جامعه مسلمین مسایل خود را مطرح کنند.

متاسفانه و به تدریج نمازجمعه از مسیر واقعی خود خارج شد و به همان نسبت اقبال جامعه نیز به این سنت و عبادت اجتماعی اسلامی کمتر شده است.

بخشی از این در واکنش به این مسئله و روش برگزاری نمازجمعه برمی گردد و بخشی نیز به کارکردهای جانبی سیاسی مرتبط بر آن.

بطور مثال سال هاست که مسئولان گزینش همواره از شرکت یا عدم شرکت متقاضیان استخدام در مراسم نمازجمعه و یا سایر مراسم مذهبی و سیاسی رسمی سوال می کنند.

طبیعی است نفوذ پذیر کردن و ابزاری ساختن عبادات برای کسب موقعیت های شغلی و یا سیاسی و یا سایر رانت های مالی و… در تضاد کامل با فلسفه سنن الهی است. از نظر روش برگزاری نیز نمازجمعه سال هاست که به صورت تک صدایی برگزار می شود.

این روش بطور قطع، جمعی بودن نماز جمعه را زیر سوال می برد. زیرا موجب محروم ساختن انبوهی از نمازگزاران، از شرکت در نماز جمعه می شود. نماز جمعه عبادت جمعی مسلمانان است ولی اکنون تنها به یک تریبون رسمی و تک صدایی تبدیل شده است.

متاسفانه در این مراسم بسیاری مواقع ادعاها و یا سخنانی شنیده می شود که حتی شامل اتهامات بی اساس به دیگران هم از جانب برخی از ائمه جمعه و هم از جانب نماز گزاران است. پناه می برم به خداوند بزرگ از آلودن نمازجمعه به گناه.

اکنون نیز این ملت و لااقل هجده میلیون به تفکر و اندیشه ای رای دادند واین عزم خود را به لباس، ظاهر به سوابق افراد نیالودند. بلکه مردم بیش از همه به آنچه رای دادند که سالها در پی آن بودند و ضربات و خسارات غیر از آن را کاملاً لمس کرده بودند. هماهنگی با چنین تفکری برای جذب هر چه بیشتر افکارعمومی بسوی نماز جمعه لازمه اش درک این تفکر و خواست عمومی است. حداقل ائمه جماعت و بالاخص ائمه جمعه باید از ادب و عفت کلام و اندیشه والایی برخوردار باشند تا بتوانند عموم را به نقشه راه آشنا سازند و جذب آن کنند.

آن ها باید بتوانند نقشه راهی را نشان دهند که خود و نمازگذاران هر دو به آن اعتقاد داشته باشند نه آنکه مردم را از آن دورسازند. تهدید و خشونت و کاربرد واژه و جملات غیراخلاقی نسبت به دوست و دشمن نمی تواند از ویژگی‌های کسی باشد که امام جماعت یا امام جمعه باشد. اینگونه رفتار به موقعیت نماز جمعه لطمه وارد می سازد و می تواند در اشاعه دین گریزی عموم و به خصوص نسل جوان موثر باشد. تریبون نمازجمعه باید متصف به صداقت، ادب و رعایت جنبه های اخلاقی و محبت نسبت به همه باشد.

حضرت حق را می خوانم تا ما را در برگزاری عباداتی خالصانه و مبتنی بر روح و فلسفه آن یاری دهد و جامعه ما را در برگزاری اجتماع توحیدی برای یافتن معلومات صحیح و آگاهی بر فلسفه وجودی نماز جمعه و جماعت رهنمون شود تا مقبول حضرت حق افتد.

اعظم علائی طالقانی

۷/۱۰/۹۲

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله