نامه جمعی از زندانیان سیاسی زندان‌ رجایی‌شهر کرج به مجامع حقوق‌بشری

جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج در طی نامه ای خطاب به شورای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد و ملت شریف ایران به ذکر موارد نقض حقوق بشر در مورد زندانیان می‌پردازند.

به گزارش جرس، متن کامل این نامه که به گوشه ای از وضعیت حاکم بر زندان های ایران اشارع دارد، به شرح زیر است:

شورای عالی حقوق بشر سازمان ملل و ملت شریف ایران؛ بنا به وظایف انسانی، اخلاقی و اجتماعی خویش ما زندانیان سیاسی، تجربیات شخصی و مشاهدات عینی خود را از موارد نقض آشکار قوانین حقوق بشر از شیوهٔ دستگیری و رسیدگی به اتهامات قضائی مته‌مان تا پایان دوران زندان محکومین در جمهوری اسلامی را به آگاهی شما می‌رسانیم؛ بلکه بنا به وظیفه اجتماعی انسانیخویش از بروز هرچه بیشتر این تخلفات که توسط قوه قضائیه و دستگاههای اطلاعاتی، اعمال می‌شود جلوگیری نمائیم و از تلاش دریغ نورزیم.

 

از آنجائی که هر زندانی بنا به قانونی که در قوانین مصوبهٔ کشوری و جهانی از جمله قانون اساسی، قانون مجازات اسلامی، ماده واردهٔ قانون احترام و حفظ حقوق شهروندی، آئین دادرسی کیفری، آئین نامهٔ سازمان زندان‌ها و میثاقهای اجتماعی و سیاسی ایران مصوب ۱۳۵۴ مجلس شورای ملی و اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح شده است و قوه قضائیه و سازمان زندان‌ها موظف به اجرای این قوانین می‌باشند اما آنچه در دادسرا‌ها و دادگاه‌های در جمهوری اسلامی می‌گذرد چیزی جز تضییع آشکار حقوق انسانی نمی‌باشد. قوه قضائیه آنچه را که قوانین مجریه به نام رعایت حقوق متهم و زندانی به حفظ کرامت انسانی یاد آوری شده است، به لحاظ عدم اعتقاد و ایمان به قانون یا عدم آگاهی نسبت به آن تضییع می‌نماید و با آنکه هدف قانون گذار انتقام از متهم یا محکوم تابع حقوق جزایی مدرن نبوده بلکه ساختن آن برای جامعه نیز سالم می‌باشد نسبت به این تکالیف قانونی بیاطلاع و ناآگاه می‌باشند و بیشتر بر سیاست ارعاب، رویهٔ خود را استوار می‌سازند و نه تنها زندانی را باز پروری نکرده بلکه عموماً آن را به انسانیغیر سازنده و غیر مفید تبدیل می‌نمایند. پاره‌ای از مواردی را که قوانین گوناگون برای حفظ حرمت و کرامت انسانی بر آن تأکید می‌نماید اما توسط قوه قضائیه و نهادهای امنیتی تضییع می‌شوند جهت اطلاع، یادآوری می‌گردد:

 

۱اصل قانونی بودن جرم و مجازات که در آن، هر فعل هر فرد را باید قانون گذار جرم شناخته و برایش مجازات تعیین کند.

۲محاکمهٔ متهمین سیاسی و مطبوعاتی بایستی در دادگاهی صالح و با حضور قاضی‌ای صالح و هیئت منصفه و به شکلی علنی برگزار شود که بر این اساس دادگاه‌های انقلاب از بنیاد غیرقانونی بوده و احکام صادر شده از سوی آن‌ها نیز بی‌اعتبار می‌باشد.

۳اثبات جرم با دلیل مدرک و تفهیم اتهام به متهم با دلایل اثباتی و رعایت سلسله مراتب دادگاه مانند احضار، ابلاغ، جلب، تفتیش منازل و اماکن، ممنوعیت بررسی اسناد و مدارک و اموال غیر مرتبت با جرم و شخص.

۴تفتیش خانهٔ افراد باید به موجب حکم قاضی صالح باشد. ممنوعیت تفتیش در هنگام شب. اسناد و مدارک باید فقط مربوط به متهم باشد نه سایر افراد خانواده.

۵اصل باید بر برائت باشد و در پایان تحقیقات در صورت داشتن مدارک قانونی مانند شهادت، اقرار و مدارک مستدل و قرار به وسیلهٔ بازپرس.

۶تفهیم اتهام به وسیلهٔ قاضی صالح با دلایل و مدارک آخرین دفاع گرفته شود و قرار تأمین مناسب صادر شود. قرار تأمین باید جرم، سن، حیصیت، شأن متهم، وضعیت خانوادگی، شغل و جایگاه اجتماعی متهم مطابقت داشته باشد.

۷بازجویی فقط توسط بازپرس و با حضور وکیل صورت گیرد نه بازجوی وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی.

۸هرگونه فشار روحی، روانی، جسمی و شکنجه برای گرفتن اعتراف خلاف قانون است. زدن چشم بند، پابند و نگهداری در انفرادی کاملا خلاف قانون است.

۹هیچ رسانهای پیش از صدور حکم قطعی حق افشای نام و مشخصات متهم را ندارد.

۱۰حق دفاع مشروع یعنی آزادانه بودن دفاع، ممنوعیت سیاسی در جزاییات و رعایت تفسیر به جا به نفع متهم به وسیله وکیل.

۱۱ممنوعیت تفتیش عقاید و وابستگی‌های مادی از قبیل مال، شغل، مسکن و حیثیت متهم.

۱۲ممنوعیت شنود تلفن‌ها و گشودن نامههای متهم.

۱۳وضعیت معاش، بهداشت، دارو و درمان و آموزش و ورزش رایگان زندانی توسط زندان.

۱۴فراهم کردن وسیلههای تسهیلاتی مانند تلفن و نامه برای اقوام و دوستان برای زندانی.

۱۵ملاقات با فامیل درجه یک و دو و دوستان حق زندانی می‌باشد.

۱۶زندان تکلیف دارد اگر زندانی بخواهد شغلی به او آموزش داده شود. وسایل کار و آموزش به طور رایگان در اختیار او گذاشته شده و از بیگاری کشیدن از زندانی پرهیز شود.

۱۷شغل زندانی در زندان باید درآمد زا بوده و درآمدش در مالکیت او باشد.

۱۸اصل شرط مجازات و اینکه مجازات به گونهای باشد که موجب رنج و ایجاد مشکل برای او و خانواده‌اش نشود.

۱۹مرخصی بین ۳ تا ۷ روز در ماه حق طبیعی و قانونی زندانی برای وی می‌باشد. (بنا به عرف و رویهٔ موجود)

۲۰فضای کافی (حدود ۱۰ م‌تر) برای زندگی و تنفس زندانی.

۲۱زدن پابند، لباس خاص و سایر محدودیتهایی که موجب تخریب و توهین و آزار روحی و جسمیزندانی باشد، ممنوع است.

۲۲نباید در طول مدت باز داشت تا پایان زندان هیچ توهین و هتک حرمتی به زندانی و خانوادهٔ وی بشود.

 

مقامات قضایی، اطلاعاتی و انتظامی و سازمان زندان‌ها در سراسر ایران نه تنها کوچک‌ترین اعتنایی به موارد تاکید شدهٔ فوق الذکر ندارند و آشکارا این قوانین را زیر پا می‌گذارند و مته‌مان و زندانیان سراسر کشور توسط مقامات نامبرده به طوری مرموز عملا و آشکارا مورد ستمهای دیگری قرار گرفته به طوری که هیچ زندانی و متهمی نیست که با این ستم‌ها بر خورد نداشته و یا با روان و جسم خود آن را تجربه نکرده باشد. مواردی مانند دستگیری بستگان دور و نزدیک متهمین به عنوان گروگان برای دستگیری مته‌مان، استناد و پرونده سازی از طریق پروندههای مختومه، طلاق همسر برخیمته‌مان و زندانیان به طور اجباری برای ایجاد اختلاف در خانواده‌ها، ضرب و شتم و فحاشی و هتک حرمت و کرامت انسانی و ایجاد شایعه برای کنترل زندانیان، ضرب و شتم و فحاشی و توهین و تحقیر متهم، فیلم برداری از این گونه اعمال در ملاء عام در حق برخیمته‌مان، فحاشی و توهین به باور‌ها و شخصیت مته‌مان در مراحل گوناگون رسیدگی، استفاده از بلاتکلیفی پرونده متهم به عنوان شکنجه برای اعتراف گیری، نگهداری در زندان انفرادی بدون هواخوری در مواردی تا ۴۰ ماه، ورود مواد مخدر به طور گسترده در همهٔ زندان‌ها، پرونده سازی دوباره در درون زندان برای محکومین، بازداشتهای طولانی و نامناسب بدون سند در مراجع صالحهٔ قضایی، تهدید به صدور احکام سنگین پیش از تشکیل دادگاه برای گرفتن اعترافات دروغین، احتساب نشدن دوران بازداشت موقت برای مته‌مان دادگاههای نظامی علیرغم تصحیح قانونی حتئ برای ۲ سال و بد نام کردن متهم در محل کار و زندگیدر میان آشنایان و اقوام، تفتیش بدنی توهین آمیز و برخورد غیر مناسب با زندانی و خانواده آنان در هنگام ملاقات، شنود گفتگوی خصوصی زندانی با ملاقات کنندگان، عدم ابلاغ قانونی حکم صادر شده علیرغم تصحیح قانون، عریان کردن کامل زندانی به قصد تفتیش به هنگام ورود به زندان، نگهداری در قرنطینه در شرایطی موسوم به پارک یا چال سلولی و استفاده از قرص مُسهل کننده، تبعید زندانی بدون حکم قاضی فقط با خواست وزارت اطلاعات، تجاوز و آزار جنسی در برخی از موارد، رنج زندانیان و ناراحتی‌های ایجاد شده برای ایشان به علت سؤ تغذیه گسترده، فقر شدید بهداشت و درمان در زندان‌ها، فروش لوازم غیر استاندارد به چندین برابر در فروشگاههای زندان، بیگاری کشیدن از زندانیان برای نظافت درون زندان، عدم تفکیک جرائم در بسیاری از زندانهای کشور، صدور احکام اعدام برای افراد زیر ۱۸ سال، اعمال و صدور احکام سنگین متضاد با قوانین حقوق بشری مانند اعدام‌های گسترده، قطع عضو، سنگسار، شلاق و غیره.

 

جمعی از زندانیان زندان رجایی شهر کرج

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله