برداشت احمد شیرزاد از بازی اصولگرایان

می خواهند اصلاح طلبان بازنده و بی‌رمق را وارد انتخابات کنند

احمد شيرزاد  نماینده مردم اصفهان در مجلس ششم در گفت‌و‌گو با ايلنا با اشاره به اظهارات اخير مسوولان دولتی در خصوص تمام نشدن عمر دولت پس از پايان دوره احمدی نژاد، خاطرنشان کرد: «با توجه به شاکله دولت به نظر نمی‌رسد که اين مباحث با برنامه ريزی قبلی مطرح شده باشد چرا که طی هفت سال اخير شاهد بوديم که مسوولان دولتی به دنبال مطرح شدن يک بحث اتفاقی کاملاً برنامه ريزی نشده نسبت به آن عکس العمل نشان می‌دهند.»

وی ادامه داد: اگر يک شخصيت سياسی بخواهد مطلبی را عنوان کند بايد پيش از هر چند به مقدمه چينی در مورد آن بپردازد در صورتی که با‌شناختی که از خلقيات آقای احمد‌نژاد در تريبون‌ها داريم ما ديديم که وی در واکنش به سوال مجری و به شکل ناگهانی چنين پاسخی را داد.

شيرزاد افزود: پس از گفت‌و‌گوی احمدی‌نژاد در رسانه ملی رقبای او در جناح اصولگرا اظهارات او را حمل براين کردند که دولت قصد دارد تا با استفاده از امکانات دولتی همراهان خود را وارد عرصه قدرت کند بنابراين اين مساله را دستاويز حمله به وی قرار دادند. از اين پس رييس جمهور و برخی مقامات دولتی به اين تحليل رسيدند که می‌توان روی اين موضوع ايستادگی کرد و با اين جملات در عرصه سياسی نوعی کشمکش متقابل را ايجاد کرد.

اين فعال سياسی اصلاح طلب موفقيت طيف احمدی‌نژاد در انتخابات آتی رياست جمهوری را بعيد دانست و تصريح کرد: اگرچه طرح اين مباحث می‌تواند جايگاه دولت احمدی‌نژاد را محکم تر کند اما با توجه به عملکرد ضعيف اين دولت در عرصه اجرايی و تعامل با ساير قوا، دارای پشتوانه خوبی برای انتخابات يازدهم نخواهد بود.

وی افزود: يک جناح برای گرفتن امتياز بايد به اقشار قدرتمند جامعه همچون روحانيت، نظاميان و يا بخش‌های اقتصادی و اقشار خاص مثل نخبگان کشور وابسته باشد در حالي که جناح احمدی‌نژاد فاقد هر يک از اين توانمندی‌ها است.

شيرزاد با تاکيد بر اينکه روح دولت نهم و دهم با سازماندهی و کار تشکيلاتی ناسازگار است، گفت: دولت احمدی‌نژاد دست خالی و فاقد کارت برنده است و اصولا قدرت وی در همين مانور‌های تريبونی بوده است.

اين فعال سياسی اصلاح طلب ضمن رد نظريه ائتلاف دو جناح خاطرنشان کرد: اجماع افرادی همچون خاتمی، هاشمی و ناطق نوری برای معرفی کانديدای انتخابات آتی رياست جمهوری امکان پذير نيست مگر اينکه از آن‌ها برای ايفای نقش ريش سفيدی و نجات کشور از مسائلی که به آن دچار شده،درخواست کمک شود در غير اين صورت چنين ريش سفيدی از جانب کساني که عليرغم بزرگی شخصيتشان از صحنه سياست طرد شدند غير ممکن خواهد بود.

وی با بيان اينکه افرادی همچون خاتمی، هاشمی و ناطق نوری از سطحی از عقلانيت سياسی برخوردارند که نمی‌خواهند روی شانس و احتمال وارد عرصه شوند، گفت: من معتقدم بايد دست محبت و ياری به سوی کسانی که سرمايه اجتماعی و سياسی ما محسوب می‌شوند، دراز شود تا آن‌ها نيز بتوانند با استفاده از نفوذ خود به ايجاد فضای اطمينان در مردم کمک کنند.

شيرزاد با اشاره به پراکندگی آرای اصولگرايان در مورد اصلاحات، تصريح کرد: جناح مقابل اصولا فاقد نشست‌هايی هستند که از طريق آن تحليل‌های درستی را ارائه کنند. بنابراين به دنبال اين هستند که پس از وقوع يک اتفاق پيرامون آن مانور بدهند.

وی ادامه داد: علاوه بر اين منابع اطلاعاتی جناح اصولگرا از اصلاح طلبان شفاف و قابل اعتماد نيست چرا که بخشی از آن ناشی از تحليل‌های افراطی است که پس از انتخابات سال ۸۸ توسط عده‌ای تندرو بيان شد.

اين فعال سياسی اصلاح طلب در ادامه خاطرنشان کرد: پس از سال ۸۸ سعی شد اصلاح طلبان را وابسته به بيگانگان نشان دهند بنابراين به دنبال آن شاهد هجمه‌های وسيعی از سوی طيف‌های مختلف نسبت به اصلاحات بوديم اما اين تفکر علاوه به اينکه نتوانست مجموع جامعه را قانع کند، جناح اصولگرا را نيز با نوعی سردرگمی مواجه کرد.

شيرزاد افزود: برخی اصولگرايان گمان می‌کنند که توانسته‌اند اصلاحات را از پا در آورند در مقابل عده‌ای از آن‌ها نيز سعی می‌کنند جريان اصلاحات را نبينند و يا جمعی از آن‌ها اصلاح طلبان را رقيب بزرگ خود می‌دانند بنابراين تکليف مشخصی ندارند. اما می‌توان با اطمينان گفت که همه آن‌ها اصلاح طلب بازنده را دوست دارند.

اين فعال سياسی اصلاح طلب در بخش ديگری از سخنان خود تاکيد کرد: اصولگرايان در پی اين هستند که همواره يک پايه بی‌رمق از جريان اصلاحات در انتخابات حضور داشته باشد تا بتوانند ادعا کنند که اصلاح طلبان با تمام قوا آمدند و ما در برابر آن‌ها پيروز شديم. بنابراين در صورت امکان حتی افرادی را به عنوان اصلاح طلب برای انتخابات معرفی می‌کنند تا اصلاحات را تخريب کنند اما قطعا ايجاد جريانات بدلی برای اصلاح طلبان امکان پذير نيست.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله