بحران قطع برق در سال‌های اخیر به امری عادی تبدیل و روند زندگی شهروندان را مختل کرده است

موج قطع برق در بهار رسید/ اعلام سهمیه بندی قطعی برق تهران بعد از شهرستان ها

شرکت توزیع برق تهران بزرگ خبر داد که قطعی برق از امروز سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت در پایتخت ایران آغاز شده است.این شرکت در اطلاعیه خود از انتشار جدول خاموشی‌ها در سامانه‌های هوشمند خود خبر داده است.

شرکت توزیع نیروی برق تهران بزرگ اعلام کرده است که از روز دوشنبه (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴)، خاموشی‌ها در شهر تهران نیز آغاز می‌شود. این در حالی است که از هفته‌ها پیش، قطعی‌های مکرر و بی‌برنامه برق در شهرستان‌های اطراف تهران، شهروندان را با اختلال شدید در زندگی روزمره مواجه کرده بود. با این حال، شرکت برق تهران تا پیش از افزایش اعتراضات عمومی، سکوت کرده بود و تنها پس از بالا گرفتن انتقادها، به شکل رسمی خبر از خاموشی در پایتخت داده است. در اطلاعیه این شرکت، از مردم خواسته شده تا با صرفه‌جویی حداکثری، شرکت را در تأمین عادلانه انرژی یاری کنند. این در حالی است که مسئولیت وضعیت موجود بیش از آنکه متوجه مردم باشد، به سوءمدیریت مزمن و ساختار معیوب توزیع انرژی بازمی‌گردد.

قطعی برق در ایران که در سال‌های اخیر به امری عادی تبدیل شده و روند زندگی شهروندان را مختل کرده است، امسال بسیار زودتر و در ماه دوم فصل بهار آغاز شده که هنوز کشور با موج گرما روبرو نشده است.

فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت مسعود پزشکیان، روز سه‌شنبه گفت کشور با «ناترازی‌های متعددی مواجه هست» و دولت «برای این‌که بتواند مشکل را حل کند به زمان نیاز دارد».

مقام‌های جمهوری اسلامی برای اشاره کمبود شدید برق، آب و گاز در کشور از واژه «ناترازی» استفاده می‌کنند.

سخنگوی دولت پزشکیان اشاره نکرده که دولت چقدر زمان برای حل مشکل کمبود انرژی نیاز دارد و در حالی که مصرف برق، سالانه حدود هفت درصد (معادل پنج هزار مگاوات) افزایش می‌یابد چگونه قرار است این کسری‌ها را از بین ببرد.

در همین حال، جعفر بندی شربیانی نمایندهٔ شورای شهر تهران با اشاره به تجمعات در مقابل ادارهٔ برق شهرری در روز دوشنبه گفته که «از جنوب خیابان انقلاب ساعات قطع برق بالاتر است. در منطقهٔ ۲۰ حدود پنج ساعت در روز برق قطع می‌شود که از عدالت به دور است».

نرخ مصرف برق در ایران طی سال ۱۴۰۲ در اوج خود به بالای ۷۲ هزار مگاوات رسید. این در حالی است که توان تولیدی واقعی نیروگاه‌ها کمتر از این مقدار و نرخ تولید در فصل گرم حداکثر ۶۰ هزار مگاوات بود.

مصطفی رجبی‌مشهدی، سخنگوی صنعت برق ایران، می‌گوید مصرف برق در اردیبهشت امسال به میزان کم‌سابقه‌ای افزایش داشته و به گفته او، ۹ هزار مگاوات بیش از سال قبل بوده است.

دالغا خاتین اوغلو، کارشناس انرژی، در گفت‌وگو با رادیو فردا می‌گوید: ایران در کوتاه‌مدت هیچ راه‌حلی برای مشکل کمبود برق ندارد و اگر رشد تولید برق خود را سه تا چهار برابر کند، شاید در دههٔ آینده بتواند به یک تراز برسد.

او افزود: ایران بهشت تولید انرژی خورشیدی است، چون ۳۰۰ روز آفتابی دارد. بهشت تولید انرژی بادی است، چون سواحل گسترده و مناطق کوهستانی بادگیر زیادی دارد. اما توجهی نکرده است.

آقای دالغا تصریح کرد: سهم انرژی خورشیدی و بادی در تولید برق ایران هم کماکان یک درصد است.

از سه سال پیش که کمبود برق در ایران شدت گرفته، دولت برای مدیریت توزیع برق تصمیم به قطع برق صنایع در فصل تابستان گرفته است. در نتیجه این تصمیم، بیشترین فشار ناشی از قطع برق به شرکت‌های فعال در شهرک‌های صنعتی وارد شده، تا جایی که بسیاری از صنایع کوچک و نوپا در این شهرک‌ها ناگزیر به اخراج کارگران خود، آن هم در فصل کار شده‌اند.

حومه تهران؛ قربانی تبعیض و بی‌برنامگی

به گزارش دویچه وله در شهرستان‌هایی نظیر ورامین، پیشوا، پردیس، رباط‌کریم و فشافویه، شهروندان از قطع برق‌های مکرر در سه نوبت صبح، عصر و شب خبر داده‌اند؛ آن‌هم بدون هرگونه اطلاع قبلی یا تطابق با جدول‌های رسمی. خاموشی‌هایی که بعضاً تا ۸ ساعت در روز ادامه یافته‌اند، خساراتی جدی به کشاورزی، آموزش، کسب‌وکارهای کوچک و حتی سلامت عمومی وارد کرده‌اند.

به گزارش مهر، در فشافویه، ساکنان می‌گویند قطعی‌ برق گاه چندین بار در روز رخ می‌دهد و هیچ نظمی در اجرای آن وجود ندارد. در پردیس، والدین از تحصیل فرزندانشان در گرمای بدون تهویه و نبود برق گلایه دارند. با این حال، مناطق مرکزی تهران تا همین اواخر، از هرگونه خاموشی معاف بودند.

سهم نابرابر خاموشی

بر اساس اطلاعات رسمی، سهمیه خاموشی برای شهر تهران ۵۰ مگاوات است که آن هم عمدتاً به صنایع کوچک اختصاص دارد. در مقابل، ۲۰۰ مگاوات خاموشی به شهرستان‌های استان تهران تحمیل شده است؛ آن‌هم شامل منازل مسکونی، کشاورزی و صنایع. بسیاری از ناظران این نسبت چهار برابری در اعمال خاموشی، بدون توجه به جمعیت و نیازهای مناطق را نشان‌دهنده تبعیض ساختاری در مدیریت انرژی می‌دانند.

وقتی زیرساخت‌ها از نفس می‌افتند

مشکل تنها در خاموشی نیست؛ بلکه در نبود هماهنگی و ضعف مدیریت شبکه برق نیز ریشه دارد. در برخی مناطق، عملکرد رله‌های فرکانسی در پست‌های فوق توزیع باعث خاموشی‌های خودکار و گسترده شده که خارج از سهمیه رسمی هستند. این نشان می‌دهد که در کنار بحران تأمین، یک بحران عمیق در نگهداری، نوسازی و هماهنگی فنی نیز وجود دارد.

با این حال، بسیاری از مسئولان محلی در پاسخ به شهروندان گفته‌اند که نقش تصمیم‌گیری در این‌باره در اختیار مقامات بالادستی است.

وزیر نیرو چه گفت؟

عباس علی‌آبادی، وزیر نیرو، پیش‌تر در واکنش به انتقادات نسبت به خاموشی‌های مکرر، به ناترازی در ابتدای فعالیت دولت اشاره کرده و گفته بود: «ما در ابتدای دولت با ناترازی تولید و مصرف برق مواجه بودیم، اما اکنون با برنامه‌ریزی‌ها، خاموشی‌ها را کاهش داده‌ایم و شبکه برق در وضعیت باثبات‌تری قرار دارد.»

این در حالی است که واقعیت میدانی در استان تهران، حکایت از افزایش و بی‌نظمی در خاموشی‌ها دارد.

ناترازی ساختاری؛ بحران برق تا سال ۱۴۱۰

خبرگزاری مهر به نقل از کارشناسان نوشت: «ناترازی ساختاری در تولید و مصرف برق، سوءمدیریت و نبود سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر از عوامل اصلی این بحران است. فرسودگی تجهیزات، تحریم‌ها، افزایش مصرف و بی‌توجهی به مناطق غیرمرکزی، به تشدید این وضعیت دامن زده‌اند.»

برآوردها نشان می‌دهد که در صورت ادامه روند فعلی، تا سال ۱۴۱۰ ناترازی برق به ۳۲ تا ۶۱ هزار مگاوات خواهد رسید؛ به‌عبارتی، یک‌سوم کشور ممکن است در آینده‌ای نه‌چندان دور، بی‌برق بماند.

در همین شرایط رسانه‌های داخل ایران گزارش دادند، شهروندان مناطق حاشیه‌ای تهران که در گرما، تاریکی و بی‌برنامگی رها شده‌اند، خواهان توقف خاموشی‌های بی‌برنامه، توزیع عادلانه برق و شفاف‌سازی فوری هستند. خاموشی‌های فعلی نه‌فقط یک مسئله فنی، بلکه نشانه‌ای از مدیریت ناعادلانه، سیاست‌های متمرکز و بی‌توجهی به‌حقوق ساکنان مناطق غیرمرکزی است.

به عقیده کارشناسان در نبود تغییرات بنیادین، تداوم این وضعیت می‌تواند به بحرانی اجتماعی و امنیتی بدل شود.

مطالب مرتبط

موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان

امروز نیز در سایه موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان، همان الگوی آشنای تاریخ در حال تکرار است: حذفِ بی‌پناه‌ترین‌ها به نام امنیت یا نظم، با همراهی رسانه‌ای و سکوت جامعه. اما حذف هر «دیگری» به دست ساختار قدرت، فقط آغاز یک روند است؛ روندی که دیر یا زود، دایره‌اش گسترش می‌یابد و به بدنه‌ی جامعه بازمی‌گردد. اگر جامعه در برابر بی‌قانونی علیه مهاجران ساکت بماند، فردا ممکن است همان سازوکار خشونت، گریبان شهروندان‌اش را نیز بگیرد. سرنوشت خاموشان، همیشه شبیه‌ هم است.

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

مطالب پربازدید

مقاله