دو سازمان حقوق بشری:

مرگ یک زندانی دیگر وخامت وضع زندانیان را به نمایش می گذارد

فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران روز جمعه 19 آبان 1391 در مورد مرگ ستار بهشتی بیانیه ای مشترک صادر کرده اند.

در این بیانیه آمده: در روز سه شنبه، 16 آبان، مسئولان زندان به اعضای خانواده ستار بهشتی، وبلاگ نگار، اطلاع دادند که او در زندان در گذشته است و آن‌ها باید کفن و دفن او را تدارک ببینند. ستار بهشتی در شکایتی در تاریخ 11 آبان ـ زمانی که هنوز در بند عمومی 350 به سر می‌برد ـ به مسئولان زندان نوشته بود که «پلیس تولید و تبادل اطلاعات» (فتا) او را در تاریخ 9 آبان بدون حکم جلب دستگیر کرده است. او همچنین آثار شکنجه روی بدن خود که را طی دو روز پیش از آن متحمل شده بود به هم بندان خود نشان داد. او در همان روز 11 آبان دوباره به بازجویی فراخوانده شد و دیگر بازنگشت. سرانجام جنازة او بدون این که در اختیار خانواده‌اش قرار گیرد در تاریخ 18 آبان باشتاب دفن شد.

در چند سال گذشته، تعداد قابل توجهی از زندانیان عقیدتی، شامل اعضای اقلیت‌های قومی کرد، عرب و بلوچ، جان خود را در زندان‌های مختلف از جمله اوین، رجایی شهر، ارومیه، اهواز و زاهدان در زیر شکنجه یا در شرایط به شدت مشکوک از دست داده‌اند. مشخصات در حدود 20 نفر از این قربانیان در گزارش مشترک فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران در سال گذشته منتشر شد،1 اما تعداد واقعی بسیار بیشتر است. چندین زندانی عقیدتی نیز ظرف چند روز پس از آزادی ظاهراً در پیامد شکنجه و رفتارهای ظالمانه دیگر در زندان درگذشته‌اند. تعداد نامعلومی از زندانیان عادی هم در زندان فوت کرده اند.

سازمان‌های ما به شدت از این نگران هستند که موارد مرگ در زندان یا مورد تحقیق قرار نگرفته و یا بر آن‌ها سرپوش گذاشته شده است و مجرمان با بهره‌مندی از معافیت از مجازات به پست های دیگر دولتی منصوب شده‌اند. سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران، که در مرگ عکاس خبری زهرا کاظمی در سال 1382 نقش مستقیم داشت و در رویدادهای منجر به مرگ حداقل سه معترض بازداشت‌شده در بازداشتگاه کهریزک در سال 1388 نیز متهم شد اکنون مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی شده است.

در هفته‌های اخیر، دولتمردان ایران حمله‌های خود را به زندانیان عقیدتی زن افزایش داده‌اند. به ویژه، خانم نسرین ستوده، وکیل سرشناس حقوق بشری در اعتراض به فشار علیه خانواده و دختر 12 ساله خود و نقض حق ملاقات از روز 26 مهرماه ناگزیر از اعتصاب غذا شده است. پس از این که پارلمان اروپا در تاریخ 5 آبان ماه نسرین ستوده را برنده جایزه آزادی اندیشه ساخاروف اعلام کرد، واکنش دولتمردان ایران انتقال او به سلول انفرادی در بند 209 وزارت اطلاعات در زندان اوین بود. خانم ستوده از شهریور 1389 در حبس خودسرانه به سر می‌برد و به شش سال زندان و 10 سال ممنوعیت از اشتغال به حرفه وکالت محکوم شده است. وضعیت سلامتی او باعث نگرانی جدی است.

از سوی دیگر، 9 زندانی عقیدتی زن از تاریخ 9 آبان ماه در اعتراض به «رفتار توهین‌آمیز و آزار جنسی» به دست مأموران زندان دست به یک اعتصاب غذای یک هفته‌ای زدند. مسئولان زندان به جای تحقیق درباره این شکایت، آن‌ها را تهدید به تنبیه و حبس در سلول انفرادی کردند.

عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر رئیس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران امروز گفت: «ما توجه گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران و گزارشگر ویژه شکنجه را به وضعیت وخیم زندانیان ایرانی تحت یک رژیم به شدت بی رحم جلب می‌کنیم. ما از تمام کشورهای عضو سازمان ملل می‌خواهیم که با حمایت از قطعنامه‌ای در باره وضعیت حقوق بشر در ایران در مجمع عمومی سازمان ملل در ماه دسامبر پایبندی خود را به آرمان‌های اعلامیه جهانی حقوق بشر نشان‌دهن

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله