به مناسبت اولین سالگرد درگذشت عزتالله سحابی، هاله سحابی و هدی صابر و سومین سالگرد پیدایش جنبش سبز، جمعی از دانشجویان ایرانی در هلند مراسم سخنرانی با حضور تقی رحمانی، نویسنده و فعال ملی-مذهبی برگزار کردند. تقی رحمانی متولد ۱۳۳۸، از فعالان شورای ملی مذهبی و از مشاوران کروبی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ بود. این فعال سیاسی در سال ۱۳۸۵، برنده جایزه هلمن همت از سازمان دیدهبان حقوق بشر شد. تقی رحمانی همسر نرگس محمدی فعال حقوق بشر است که هم اکنون با وجود شرایط وخیم جسمانی در زندان است. این فعال ملی-مذهبی، خود نیز یک سوم عمرش را در زندان به سر برده است.
به گزارش رادیو زمانه تقی رحمانی جمعه نوزدهم خرداد، در میان دانشجویان خارج از کشور، از ویژگیهای عزتالله سحابی، هاله سحابی و هدی صابر سخن گفت. او سپس به نسبت و ارتباط این ویژگیها با شرایط ایران و جنبش سبز و مشکلات آن پرداخت.
رحمانی مداراگری و صبوری را ویژگی خاص عزتالله سحابی دانست که از نظر او تقریباً در میان سیاستمداران ایرانی منحصر به فرد بود. از نظر مهندس سحابی هر ایرانی که در ایران زندگی میکند باید از حقوق برابر برخوردار باشد که نوعی «پارادایم دولت-ملت مدرن» است.
سحابی از سال ۱۳۲۹ با جنبش ملی دکتر مصدق همراه بود و تا لحظه مرگ «یک مصدقی» بود. به این معنی که مصدق در پارادایم دولت-ملت مدرن توانست تا حدی به آرمانهای دموکراسی و عدالت اجتماعی و حفظ مدیریت جامعه نزدیک شود.
عزتالله سحابی اخلاق را که از مذهب سرچشمه میگیرد، زیربنای بافت معنوی جامعه میدانست. البته از نظر او دیگران نیز میتوانند مولد اخلاق باشند و این امر مختص مذهبیون نیست.
عزتالله سحابی بر این عقیده بود که ایران به دموکراسی همراه با عدالت نیاز دارد و به همین دلیل نظریه توسعهی متوازن را مطرح کرد. این در حالیست که در تاریخ ایران سیاستمداران یا خواستار عدالت بودند یا آزادی ولی کسی به توسعهی متوازنِ پایدار توجه نکرده است.
چنین ویژگی از سحابی یک انسان متسامح و مداراگر ساخته بود که باعث شد بعدها در روند اصلاحات و سپس جنبش سبز نقش داشته باشد. او معتقد به رقابت شخصی نبود. به طور مثال، در جنبش سبز او با روحیه متسامح خود و حفظ هویت ملی-مذهبیاش، همراه با انتقاد از رهبران این جنبش نگاهی حمایتی نسبت به آنها داشت.
هدی صابر از نظر تقی رحمانی دارای انرژی بسیار زیاد و ویژگی خستگیناپذیری و دید آرمانی بود. او دارای منش پهلوانی و گذشت و مَحبت بسیار زیاد بود. او دارای اخلاق «پوریای ولی» بود. به اعتقاد تقی رحمانی، هدی صابر با همین منش به شهادت رسید. او به خود آسیب رساند شاید که دیگران بیدار شوند. این منش همواره در ایران شناخته شده بوده که در این روزها فراموش شده است. هدی صابر معتقد بود که در مبارزه سیاسی آنچه ماندنی است منش است نه مشی سیاسی.
هاله سحابی از نظر رحمانی دختر و همزمان مادرِ پدرش بود. او علاقهی وافری به پدر خود داشت. آرامش و مهربانی هاله ویژگی هاله سحابی بود. او با وجود موقعیتها و زمینههایی که از آن ها برخوردار بود و سواد بالای قرآنی و تسلط به زبانهای مختلف هیچگونه جاهطلبی نداشت. هاله سحابی همواره به خانوادههای زندانیان و اعدامیان سالهای ۶۰ با هر گونه مشی سیاسی رسیدگی میکرد. از نظر تقی رحمانی، او «گاندی کوچک سرزمین ما» بود.
رحمانی در سخنانش تأکید داشت که اگر در کشوری بتوان عمر یک نهاد اجتماعی را زیاد کرد میتوان وارد دموکراسی شد. او در ادامه به تحلیل جنبشها در ایران پرداخت. به اعتقاد این فعال سیاسی، ایرانیان همواره انفجاری چیزی را آغاز میکنند و انتحاری تمام میکنند و به همین دلیل است که عمر چهار جنبش در ایران، از جمله جنبش مشروطیت، هیچ گاه بیش از یک سال نبوده است. دموکراسی یک مسیر طولانی و تدریجی است که ممکن است با انقلاب یا تحول بزرگ همراه شود. از دید رحمانی انقلاب ۵۷ تحول بزرگ ایران بوده که هنوز گدازه های آن سرخ است و اگر بخواهد سبز شود و به زندگی تبدیل شود، نیازمند پارامترهای دیگری است. دموکراسی با تفاهم شروع میشود. در دموکراسی کسی قانع نمیشود بلکه راضی میشود. این روشی بود که عزتالله سحابی به کار میگرفت.
از دیدگاه تقی رحمانی ، در ایران که انواع دیدگاههای سیاسی و اقوام مختلف و زنان و مردان وجود دارند، برای داشتن یک زندگی آرام باید مخرج مشترکی از همه این گوناگونیها گرفته شود. زندگی آرام نیز پیششرط توسعهی متوازن است. عزتالله سحابی با گذاشتن بنا بر توسعه متوازن به یک همگرایی و مداراگری در چهارچوب ایران نزدیک شد. این در حالیست که نگاه بسیاری حذف است که این نگاه، از رفتار حاکمیت ایران ناشی میشود. از نظر این فعال ملی مذهبی در ایرانیان کمتر روحیه انتقادپذیری وجود دارد در حالیکه در قرآن 17 بار پیامبر توبیخ شده است.
به اعتقاد رحمانی جامعه ایران به مداراگری عزتالله سحابی ، دوستی و محبتی که ویژگی هاله سحابی بود و خستگی ناپذیری از خصوصیات هدی صابر، نیاز دارد تا بتواند به دموکراسی برسد.
مشکلی که از نظر رحمانی جامعه ایران با آن مواجه است غافلگیر شدن آن است. به طور مثال وقتی جنبش سبز آن قدر وسعت یافت همه غافلگیر شدند و به همین دلیل نیز عدم وجود هماهنگی لازم حتی در میان رهبران جنبش سبز حس میشد. او با تاکید بر تفاوت میان تنوع افکار با تنوع استراتژیک تاکید دشات که برای رسیدن به یک هدف باید یک استراتژی داشت.
او در سخنانش عدم وجود آمادهسازی را به عنوان مشکل دیگر جنبش سبز نام برد که در نتیجه حاکمیت به دلیل عدم انسجام جنبش، بسیار تیزهوشانه عمل کرد.
رحمانی در ادامه به دولت نفتی اشاره کرد و آن را یکی از بدشانسیهای جنبس سبز دانست. دولتی که بر پول نفت و درآمد بی سابقهی آن تکیه دارد.
نقص دیگر جنبش از دیدگاه تقی رحمانی همراه نکردن دو لایه؛ لایه روستایی و لایه حاشیه نشین بود. در مقابل حکومت سایه ترس را بلای سر همگان گذاشت و جنبش را از خیابان ها جمع کرد.
او در ادامه تکیه بیش از حد میرحسین موسوی بر شبکههای اجتماعی را یکی از اشتباهات او دانست که با دستگیری فعالان این حوزهها روند جنبش مختل شد. حکومت در قدمهای بعدی با متوقف کردن احزاب سیاسی و استفاده از اختلافات درون جنبش توانست جنبش سبز را تضعیف کند.
راه حلی که این فعال سیاسی برای جلوگیری از تضعیف جنبش ارائه میدهد، تزریق حوصله و روحیه مدارا به جنبش است. از نظر او در روند جنبش، باید روشهای متنوع فرهنگی و مدنی به کار گرفته میشد تا زمانی که لایههای دیگر هم همراه شوند و پول دولت نیز تمام شود .
او مشکل دیگری که جنبش با آن مواجه بود را عدم حمایت خارج و دولت های غرب از جنبش دانست و در ادامه به عدم توانایی برای توافق بر سر حداقلها اشاره کرد که مانع استمرار جنبش شد.
این فعال ملی مذهبی در سخنانش اقشار متوسط جامعه را نقطهی ثقل نیروی تغییر دانست که بستهای از آزادیهای مدنی را خوستار است. این قشر الزاما خواستار سرنگونی حکومت نیست بلکه یک زندگی خوب و زیست مدنی میخواهد .
تقی رحمانی تاکید داشت که برای ایجاد روند تغییر باید نیروی جایگزین و وجود آن را بررسی کرد. از نظر او آنچه اهمیت دارد توان کم هزینه برای تغییر است و این سوال مهم است که آیا نیروی تغییر درون حاکمیت است یا خارج از آن.
نهادهای مدنی، موضوعی بود که این فعال سیاسی بسیار بر آن تاکید داشت و وجود آن را لازمهی رسیدن به دموکراسی میدانست.
از نظر رحمانی بار دیگر درون حاکمیت تضاد شکل خواهد گرفت ولی در این میان شکلگیری نهادهای مدنی، عدم غافلگیری و راضی شدن و مدارا حائز اهمیت است تا بتوان به توسعه پایدار رسید.
تقی رحمانی، در ادامه به نکات مثبت و دستاوردهای جنبش سبز پرداخت. او تسامح اقشار شهرنشین را بر سر یک سری خواستهها از دستاوردهای جنبش سبز دانست. قشری که شخصیت مدنی و بستهای از آزادی را میخواهد که این سرآغاز رسیدن به دموکراسی است. در جنبش سبز یک سبک زندگی متنوع در اقشار مختلف ایجاد شد که از نظر رحمانی دارای ارزش است . نکتهی مثبت دیگر را این فعال سیاسی مطالبهمحوری عنوان کرد؛ یعنی قدم به قدم به سوی دموکراسی رفتن.
او تاکید داشت که در صورت طولانی نشدن فاصلهها در جنبش و استمرار میتوان در مسیر دموکراسی قدم گذاشت، مسیری که همواره نیاز به نوآوری دارد.
در انتها نیز او با یک بیت شعر از یک غزل حافظ سخنان خود را به پایان برد.
«یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که میشنوم نامکرر است»