در اعتراض به تبعید غیر قانونی خود به زاهدان

محمد امین آگوشی اعتصاب غذا کرد

 محمد امین آگوشی  معلم زندانی بازنشسته که به زندان زهدان تبعید شده در نامه ای که در اختیار «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» قرار داده شده است نسبت به وضعیت خود اعتراض کرده است.

وی با ناعادلانه خواندن تبعید خود اعلام اعتصاب غذا کرده است.

متن این  نامه که نسخه ای از آن به دست سایت ملی مذهبی رسیده  به شرح زیر است

 

باسلام و ادب خدمت شما

اینجانب محمد امین آگوشی از طرف شعبه ۱ دادگاه نظامی استان آذربایجان غربی به مدت ۱۰ سال تبعید به زندان مرکزی زاهدان نفی بلد شده ام .

از آنجاکه نص آیه شریفه سوره مائده آیه ۳۳ نفی بلد شامل کسانی می شود که اتهام آنها محاربه و مفسد فی الارض باشد و به اعتراف قاضی صادر کننده رأی گرچه از نظر شرعی محارب محسوب نمی شوم ولی قاضی حکم محاربه را علیه من تحمیل نموده است . با توجه به اینکه رای صادره خلاف قانون و فتوای مجتهدین و مهمتر از آن خلاف اصول انسانی و حقوق شهروندی می باشد.

در اثر این تبعید که حدود ۳ هزار کیلومتر از خانواده ام دور گشته ام و در حقیقت تنها خانواده ام هستند که تبعات ناشی ازاین حکم محارب آنها را تحت فشار قرار داده به طوریکه در ماه اخیر اعضای خانواده ام با هزار مکافات به ملاقاتم آمده بودند که برای هزینه راه .کلیه .خود را فروخته بودند.

همانطور که اطلاع دارید در اثر راند خواری و اختلاس و دزدی بیت المال و عدم تدابیر …بعضی از سردمداران کشور مردم دچار بحران اقتصادی شده اند و زندگی به کام مردم ایران سخت گردیده است .

لذا از تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۹۱ به بعد تا تحقق خواسته های شرعی و قانونی به اعتصاب غذای خود ادامه خواهم داد.

با آنکه بیشتر از ۴ سال با داشتن انواع بیماری تحمل حبس می نمایم و شامل هیچ گونه مزایا و تسهیلات زندان نبوده ام و در حقیقت یک اسیر می باشم نه زندانی .

مراتب جهت اطلاع مجامع بین المللی و مدافعان حقوق بشر و رسانه های داخلی و خارجی ارسال می گردد

با احترام ،

محمد امین اگوشی اسیر در زندان زاهدان

مهرماه ۱۳۹۱

 

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید

کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد

گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد

سازمان عفو بین الملل

 

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله