محسن کدیور:خط امام نیاز به خانه تکانی، تجدید نظر و نقد اساسی دارد

محسن کدیور که طی سلسله مباحثی تحقیقی یافته های خویش در مورد نحوه برخورد آیت الله خمینی با آیت الله سید کاظم شریعتمداری را در وبسایت خود و سایت جرس منتشر میکند در آخرین نوشته خود تحت عنوان اعاده حیثیت از آیت الله شریعتمداری ، نقد و خواسته برخی دوستان خود در رابطه با  پایان دادن به این بحث را رد کرده است.

وی در مقدمه آخرین مقاله خود نوشته است:

دو سه نفر از دوستان خط امام ، برخی محبوس در زندان اوین و برخی منتظر الحبس، با محبت و شفقت به نویسنده پیغام دادند که «ادامه‌ی این بحث به نفع ما نیست و هیأت حاکمه از آن بهره می برد.» آنها سکوت معنی دار رسانه‌های رسمی رهبری (فارس و کیهان) را مثال زدند. این دوستان که نزد نویسنده بسیار عزیزند هیچ نقد محتوایی به مکتوبات سه گانه‌ی نداشتند، انتقادشان از زمان انتشار و سوء استفاده‌ی حاکمیت بود، در عین اینکه به ضعف پاسخهای داده شده توسط دفتر آیت الله خمینی هم معترف بودند. به دلیل احترامی که برای این عزیزان قائلم به آنها وعده دادم دلیل خود را در مکتوب بعدی بیشتر توضیح خواهم داد تا خیر عمومی داشته باشد. استدلالهای غالب این طیف از انتقادات غیرمحتوایی را صورت بندی کرده در قسمت یادداشتها پاسخ داده ام.

دکتر کدیور در طی این مقالات با ذکر اسناد مختلفی در پی اثبات این نظر است که رهبر و بنیانگذار ج.ا با رقیب خود (آیت الله شریعتمداری) برخورد منصفانه و اخلاقی نداشته و از بستری شدن این پیرمرد مبتلا به سرطان در بیمارستان تخصصی برای پیش گیری از پیشرفت سرطان اش جلوگیری کرده است.

این مباحث در میان طرفداران خط امام و آیت الله خمینی بازتاب گسترده ای داشته و با پاسخ هایی نیز که همگی در سایت جرس منتشر شده روبرو شده است.

آقای کدیوردر آخرین مکتوب اش ضمن آنکه نقدهایی نیز برپیروان آیت الله شریعتمداری در حزب جمهوری خلق مسلمان وارد دانسته است اما بر ضرورت اعاده حیثیت از آیت الله شریعتمداری تاکید کرده است.

محسن کدیور در پاسخ به دوستان منتقد خود نوشته است:

خط امام نیاز به خانه تکانی، تجدید نظر و نقد اساسی دارد. نوعی شخصیت پرستی و تقدم سیاست و قدرت بر اخلاق و موازین دینی در زمره‌ی مهمترین عوامل انحراف انقلاب مردمی ۱۳۵۷و کج بنیادی جمهوری اسلامی بوده و هست. بدون نقد این دو عامل جنبش سبز هم به سرنوشت انقلاب اسلامی دچار خواهد شد. به تاخیر انداختن این نقد بنیادی میدان دادن به شخصیت پرستی و سیاست زدگی اخلاق و دیانت است. به امید خدا این نقدها با رعایت اخلاق، انصاف و موازین دینی ادامه خواهد یافت.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله