برگ زرین دیگری از پاسداشت محیط زیست در جمهوری اسلامی:

قله دماوند تا 200 سال آینده از بین می‌رود

قله دماوند که نمادی از ایران به شمار می رود، تا 200 سال آینده از جغرافیا به تاریخ منتقل می شود. این ، نتیجه محاسبات دکتر اسماعیل کهرم ، فعال و متخصص محیط زیست است.

به گزارش عصرایران ، این استاد محیط زیست که در یک گفت و گوی زنده رادیویی شرکت کرده بود ، با ابراز نگرانی از آینده قله دماوند گفت: معدن های پوکهسال هاست که پیکره دماوند را می تراشند و از بین می برند به گونه ای که در هر روز بین 500 تا 800 کامیون از کوه دماوند ، پوکه می برند و باعث نااستواری این قله می شوند. ادامه این روند در دراز مدت ، باعث از بین رفتن تدریجی دماوند خواهد شد.

وی افزود: چراهای بی رویه نیز پوشش گیاهی دماوند را از بین می برد و موجب فرسایش خاک ان می شود. به علاوه اعزام مکرر گروه های چند هزار نفری به این قله ، آسیب های متعددی را بر آن وارد می کند.

کهرم تصریح کرد: بر اساس محاسباتی که انجام داده ام ، اگر وضعیت نگهداری دماوند به همین شکل ادامه یابد و از جمله فکری به حال برداشت های کلان پوکه از این کوه نشود ، ظرف مدت 200 سال، قله دماوند از بین خواهد رفت و ما، چیزی بدین نام نخواهیم داشت.

ابراز نگرانی این استاد محیط زیست راجع به سرنوشت قله دماوند در حالی است که سال هاست دوستداران محیط زیست ، نسبت به برداشت های وسیع پوکه از معادن دماوند به ویژه در ارتفاعات بالا ، هشدار می دهند ولی این روند همچنان ادامه دارد.

پوکه ، در ساختمان سازی به کار می رود و دماوند یکی از منابع این ماده معدنی است. با این حال ، به دلیل ساختار خاک این کوه ، که انسجام و چسبندگی ندارد ، هر گونه فعالیت معدنی در آن که مستلزم حفاری های متعددی و راه سازی های وسیع برای رسیدن به معدن است ، باعث ریزش تدریجی کوه می شود. این مساله در ارتفاعات بالاتر ، نمود بیشتری دارد و خطرناک تر است.

با توجه به ارزش اندک پوکه معدنی در برابر اهمیت قله دماوند ، فعالان محیط زیست خواستار آنند که فعالیت معادن پوکه به ویژه در ارتفاعات متوقف شود زیرا کنده شدن روزانه صدها کامیون از پیکر این کوه و ریزش های ناشی از آن ، آینده ای جز تخریب گستره این قله و از بین بردن آن نخواهد داشت.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله