عیسی سحرخیز مجددا در بیمارستان بستری شد

در پی وخیم شدن وضع جسمی عیسی سحرخیز، این روزنامه نگار و زندانی سیاسی، از سه شنبه گذشته بار دیگر در بیمارستان (مرکز قلب تهران) بستری شد.

به گزارش جرس، در پی اعتصاب غذای سحرخیز، و انتقال وی از زندان اوین به رجایی شهر، وی روز یک‌شنبه  گذشته دچار ضعف و بدحالی شده، پس از بیهوشی به اجبار به بهداری منتقل می شود.

 این وضع، سه شنبه نیز گریبان سحرخیز را می گیرد؛ او با افت فشار مواجه می شود و نبض وی بشدت افت می کند. مسئولان زندان رجایی شهر او را بار دیگر و به شکل اورژانسی بیمارستانی در تهران منتقل می کنند.

مطابق این شنیده، حال عمومی سحرخیز اینک خوب است و وی پس از دریافت پیام و درخواست سیدمحمد خاتمی از دوشنبه به اعتصاب غذای خود خاتمه داده است.

عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، به دلیل آریتمی و بیماری قلبی، نارسایی کلیه ها و فشار خون حاد، و دیسک کمر و گردن و بیش فعال بودن غدد فوق کلیوی، تحت نظارت پزشکان مرکز قلب تهران است.

مدیرمسئول نشریه توقیف شده آفتاب، در جریان برگزاری اجلاس سران عدم تعهد، و درحالی که تحت کنترل پزشکان و تحت مراقبت ویژه درمانی بود، به شکل ناگهانی از بیمارستان به بند 350 اوین منتقل شد. او پیش از این برای حدود شش ماه در قسمتی تحت کنترل از بیمارستان، در حال پیگیری درمان بیماریهای خود بود. وی در اعتراض به انتقالش از بیمارستان به زندان اوین، از مصرف داروهای خود دست کشید و بار دیگر اعتصاب غذا کرد.

مدیر کل مطبوعات داخلی دولت اول اصلاحات، از تیرماه 1388 در حبس بسر می برد. سحرخیز با وجود خاتمه یافتن حکم محکومیت اش (سه سال حبس) همچنان در بازداشت و تحت کنترل نیروهای امنیتی است. وی با حکم جدیدی (یک سال حبس تعزیزی به دلیل اتهامی مطبوعاتی) مجازات شده است.

سحرخیز ازجمله صریح اللهجه ترین منتقدان آقای خامنه ای و از حامیان جنبش سبز پس از کودتای انتخاباتی 1388 محسوب می شود. مقام های امنیتی و قضایی هنوز با مرخصی استعلاجی سحرخیز موافقت نکرده اند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله