عمده ی پول های بابک زنجانی در دست رضا ضراب است

«رضا ضراب همکار و همدست و شریک بابک زنجانی است. از این رو وجود وی برای حل شدن پرونده بابک زنجانی ضروری است.»

امیر عباس سلطانی، عضو کمیته پیگیری پرونده بابک زنجانی در مجلس،‌ با بیان این مطلب به «انتخاب» گفت: یکی از مهره های مهم پرونده پیچیده زنجانی، رضا ضراب است. برای حل موضوع زنجانی، ضراب باید در دسترس باشد.

وی افزود: تا جایی که مشخص است، بابک زنجانی و رضا ضراب  هیچ گاه از هم جدا نبودند.  بلکه همدست و شریک هم بوده اند.

سلطانی در ادامه با اشاره به تلاش هایی که برای بازگرداندن اموال بابک زنجانی شده، گفت : مقدار زیادی از پول ها و دارایی که از بابک زنجانی باید گرفته شود در دست رضا ضراب است. از این رو وجود رضا ضراب در حل این مسئله مهم است.  شاید از این جهت که بسیاری در پشت پرده منتفع هستند، اقداماتی شده که دست ما به رضا ضراب نرسد. این موضوع پرونده را پیچیده تر کرده است.

وی با اشاره به اینکه رضا ضراب فردی کلیدی در جریان پرونده بابک زنجانی است گفت: دارایی های زنجانی در حدود 5 میلیارد دلار تخمین زده شده است که  بخش بسیار کوچکی از آن در داخل کشور است. بخش دیگر در جاهایی است که شاید رضا ضراب از آن خبر داشته باشد. برای همین، تا وقتی دسترسی به رضا ضراب وجود نداشته باشد با مشکل مواجه خواهیم شد.

سلطانی اضافه کرد: دارایی های  کشف شده  از بابک زنجانی بسیار پایین تر از رقم بدهی های وی است. در واقع زنجانی شرکای نامعلومی دارد که  پول های اصلی نزد آنان است. یکی از این افراد همین رضا ضراب است.

وی گفت: بر اساس شواهد و قرائن هم بابک زنجانی تاکنون هیچ همکاری  موثر و مفیدی برای حل شدن این موضوع انجام نداده است.

سلطانی در انتها  تاکید کرد که اسناد مختلفی از همکاری و رابطه بین رضا ضراب و زنجانی وجود دارد و گفت: بر اساس اسنادی که وجود دارد این دو همکاری زیادی با هم داشته اند. به نظرم بخش عمده ای از گره ی پرونده بابک زنجانی به دست باز خواهد شد.  طبق اسناد موجود بسیاری از  پول‌هایی  که باید پیگیری شود در اختیار رضا ضراب است. در واقع عمده ی پول های بابک زنجانی در دست رضا ضراب است. بنابراین باید از هر فرصتی برای بازگرداندن او استفاده شود.

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله