رفتار افغانستان دوران اشرف غنی درباره حق آب ایران هم چنان تکرار می شود

طالبان حق‌آبه ایران را به شوره‌زار می‌فرستد

عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس گفت: در موضوع حق‌آبه هیرمند طالبان نیز رویه شبیه به اشرف غنی را در پیش گرفته و حق‌آبه ایران را به شوره‌زار جاری کرد.

حانه ملت در همین باره نوشته که؛ جلیل رحیمی جهان‌آبادی اظهار کرده است: سازمان محیط زیست و دستگاه‌های اجرایی باید با قدرت بیشتر به مسائل آبی ایران در سطح ملی و معضلات محیط زیست از قبیل ریزگرد‌ها در سطح داخلی و خارجی ورود داشته باشند. در حال حاضر قراردادهاى حفاظت از محیط زیست همچون کاهش گاز‌های گلخانه‌ای برای حفظ لایه ازن یا قرارداد محیط زیستی ریودوژانیرو بسته شده و جهان بخش عمده‌ای از فعالیت خود را به حفظ محیط زیست اختصاص داده است.

وی با اشاره به اوضاع نابه‌سامان دریاچه ارومیه گفت: در حال حاضر دریاچه ارومیه نفس‌های پایانی خود را می‌کشد، اما در پرواز ۱۰ دقیقه‌ای شاهد لبریز بودن دریاچه وان ترکیه در همسایگی ایران هستیم. تمام این مسائل نشان می‌دهد ضعف مدیریت این شرایط را به وجود آورده است. برای حفظ محیط زیست از دستگاه‌های مختلف از جمله وزارت امور خارجه انتظار می‌رود با تقویت دیپلماسی حداقل شاهد کاهش تخریب محیط زیست در سطح داخلی و بین‌المللی باشیم.

عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: کشور‌های عراق، سوریه و ترکیه، هر کدام به سهم خود از قافله تخریب محیط زیست عقب نمانده و به طُرق ممکن به معضل بی‌آبى دامن زدند؛ در حال حاضر کم‌آبى در سطح منطقه ابعاد گسترده‌تری از خشکسالی در محیط زیست را به دنبال داشته است.

به نقل از خانه ملت، جهان‌آبادی در رابطه با خلف وعده طالبان در پرداخت حق‌آبه هیرمند توضیح داد: موضوع تأمین حق‌آبه ایران از رودخانه هیرمند، از اوایل دهه پنجاه محل بحث و مجادله مقامات ایرانی و افغانستانی بود تا در همان سال تصویب و مقرر شد در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) سهم سیستان و دریاچه هامون باشد. متأسفانه با تغییر دولت‌ها در افغانستان شاهد عدم پرداخت حق‌آبه بودیم.

وی با انتقاد از عملکرد مقامات افغانستانی، تصریح کرد: اشرف غنی رئیس جمهور دولت سابق افغانستان دچار یک جو زدگی مفرط شد و اقدام به احداث سد‌هایی کرد که مانع از ورود آب به خاک ایران شد و شرط و شروط آب در برابر نفت را عنوان کرد. تمام ماجرا به دولت سابق افغانستان باز نمی‌گردد در حال حاضر طالبان رویه شبیه به اشرف غنی را در پیش گرفته با این تفاوت که حق‌آبه ایران را به شوره‌زار جاری کرد، عدم اجرای تعهدات حقوقی یک دولت در سطح بین‌المللی تبعات گرانی را به دنبال خواهد داشت.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی تأکید کرد: نگاه دولت جمهوری اسلامی نسبت به کشور‌های همسایه نگاه انسانی و اسلامی است، طالبان باید بداند ایران ابزار واکنشی بسیاری دارد تا از حقوق خود به ویژه قرارداد آبی که در دهه ۵۰ امضا شده دفاع کند.

جهان‌آبادی خاطرنشان کرد: سد سلما در مرز خراسان بر روی هریرود احداث شده و آب ورودی از بخش هرات را مسدود شده که این ماجرا باعث شده حق‌آبه‌ای وارد سد دوستی نشود. باید تمام این موضوعات در دیپلماسی مورد رسیدگی قرار بگیرد. به اعتقاد بنده در مورد حق‌آبه هیرمند یک ضعف داریم که به صورت جدی با طالبان وارد مذاکره نشده‌ایم و سیاستی را در قبال طالبان در پیش گرفته‌ایم آن‌ها را به اشتباه انداخته است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله