هشدار شورای هماهنگی راه سبز امید نسبت به خطر جنگ

صدای طبل‌جنگ علیه ایران را تنها گوش‌هایی نمی‌شنوند که خود را به نشنیدن زده‌اند

 شورای هماهنگی راه سبز امید  با انتشار بیانیه ای  ضمن هشدار نسبت به خطر جنگ از حاکمان فعلی ایران خواسته است ایران را فدای تمامیت خواهی خود نکنند. 

در بخشی از این بیانیه با اشاره به اوج گرفتن تهدیدهای جمهوری اسلامی و اسرائیل علیه یکدیگر تاکید شده :«  شورای هماهنگی راه سبز امید به صاحبان قدرت هشدار می‌دهد که پیش از آنکه دیر شود، درهای زندان‌های سیاسی را بگشایند و نخبگان و منتقدان صادق و وطن‌دوست محبوس را محترم دارند و ارج نهند؛ آزادی مطبوعات و فعالیت امن روزنامه‌نگاران و اصحاب رسانه را ممکن سازند؛ فعالیت احزاب سیاسی را در چهارچوب تاکیدات و تصریحات قانون اساسی و دیگر تعهدات قانونی کشور مجاز بشمارند؛ و زمینه‌ی انتخابات آزاد، سالم و عادلانه را در کشور فراهم کنند.»

این شورا همچنین نسبت به هر گونه حرکت تفرقه زا هشدار داده و تاکید کرده:« دفاع از کرامت انسانی و حقوق بنیادین بشر، فارغ از مذهب، جنسیت، قومیت و موقعیت اجتماعی و استقرار و تضمین موازین حقوق بشر، مورد تأیید و تأکید جنبش سبز، و آقایان کروبی و موسوی است. کوشش برای تحقق حقوق قانونی و احترام اخلاقی اقوام ,اقلیت‌های دینی و مذهبی از طریق زمینه سازی برای مشارکت فعال و نهادمند آنان در فرایندهای تصمیم گیری سیاسی در کشور، با تکیه بر هویت مشترک ایرانی و به رسمیت شناختن تنوع و تعدد فرهنگی، از مهمترین دغدغه‌ها و سوگیری‌های کنشگران جنبش سبز است.»

متن کامل این بیانیه به نقل از کلمه به شرح زیر است:

 

به‌نام خدا

هشداری به حاکمان، درخواستی از همراهان

بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید در شرایط پرخطر جدید

هم‌وطنان عزیز، ملت آزاده و آگاه ایران

تهدیدهای جدی و جدید علیه ایران هر روز مظاهر نگران کننده تری می‌یابند. سلطه‌جویان جهانی و جنگ‌افروزان بین‌المللی به بهانه‌ی ماجراجویی‌ها و سوء مدیریت و بی‌تدبیری حاکمان اقتدارطلب در ایران، تیغ خود را برای تراشیدن فاجعه، تیز می‌کنند. اقتدارگرایان حاکم بی‌اعتنا به تهدیدهای بس نگران کننده‌، همچنان از رژیم خشونت پیشه و سرکوبگر دمشق حمایت می‌کند و هم‌زمان در داخل کشور به سرکوب و تهدید منتقدان و مخالفان سیاسی مشغول است. وضع فاجعه‌زا چنان بحرانی به نظر می‌رسد که درک عمق وخامت آن نیازمند اطلاعات گسترده و پردازش عمیق رویدادها نیست. صدای طبل‌های جنگ علیه ایران را تنها گوش‌هایی نمی‌شوند که خود را به نشنیدن زده‌اند.

تشنگان قدرت در جمهوری اسلامی که برای تداوم اقتدار نامشروع خود، ابایی از سرکوب خشونت‌بار و ضدانسانی اعتراض مدنی سبز و مسالمت‌آمیز شهروندان خود ندارند، مستظهر به درآمدهای نجومی فروش سرمایه ملی (نفت)، و دلخوش به سلاح‌هایی که با ریخت و پاش پول‌های نفتی فراهم آورده‌اند، به تهدید متقابل اسراییل سرگرم‌اند. ظاهرا کسی در حاکمیت برآمده از کودتای انتخاباتی به عواقب هولناک سربرکشیدن جنگ، نمی‌اندیشد. مدیران بی‌کفایت و ناکارآمد و فاسد مسلط بر امور اداری و سیاسی و اجرایی و اقتصادی کشور که از کنترل نرخ ارز و مهار تورم افسارگسیخته , بیکاری و آسیب های اجتماعی، عاجز مانده‌اند، لحظه‌ای در عواقب اجتماعی بروز هر نزاع محتمل نمی‌نگرند.

افراطی‌های حاکم در تل‌آویو، همسو با جنگ‌طلبان ایالات متحده و برخی دیگر از دولت‌های غربی، از توهم و ماجراجویی و جهالت مستولی بر اردوگاه اقتدارگرایی در ایران، سود می‌جویند و هر روز با صدایی بلندتر از روز قبل در شیپورهای جنگ می‌دمند.

پیامدهای فاجعه‌بار هر نزاع و جنگ، البته تنها دامن دولت‌ها را نمی‌گیرد. نه فقط کشوری و ملتی را به آتش جنگ مبتلا می‌کند که عواقب و ابعاد وخیم آن دامن منطقه را نیز خواهد گرفت.

جنبش سبز اگر در اعتراض به افزایش سرکوب و انسداد و اختناق و دروغ در فضای مدنی و فراموشی اخلاق و معنویت و تحریف دیانت شکل گرفت، اما هم‌زمان ـ و چنان‌که در منشور جنبش سبز آمده ـ نسبت به نادیده گرفتن منافع ملی و ماجراجویی‌های عوام فریبانه در تعاملات بین المللی همراه با سوءاستفاده از اعتقادات استقلال طلبانه و ضدسلطه‌ی جهانی در میان اقشار گوناگون مردم، معترض بوده و هست.

جنبش سبز البته برآمده از مردم و مولود نهضتی ملی است؛ حرکتی در ادامه‌ی کوشش‌های مردم ایران برای نیل به آزادی، عدالت، مردمسالاری و تحقق حاکمیت ملی است که پیش از این در مقاطعی چون انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی، خود را جلوه‌گر ساخته است. در نگاه فعالان جنبش سبز، مردم ایران خواهان ایرانی آزاد، آباد و سرافراز هستند با شعار ؛ « دموکراسی در داخل و صلح در جهان »

در شرایط کنونی هرگونه مخاصمه جویی و نزاع طلبی و بحران آفرینی و مستمسک آفرینی بی گمان اقدامی ضدملی است. صلح‌گریزان اقتدارگرا در حاکمیت جمهوری اسلامی نسبت به جان یکایک ایرانیان ـ صرف نظر از جنس، سن، دین و مذهب و آیین، قوم و زبان و فرهنگ و آیین ـ مسئول‌اند. خروج از اوضاع بحرانی و پرخطر کنونی، نیازمند تغییر سیاست‌های مسلط بر کشور و نوع نگاه حاکمان به جامعه مدنی ایران است. بدون باز شدن فضای سیاسی و تأمین و ایجاد امنیت و ممکن ساختن گفت‌وگو میان جریان‌های فکری ـ سیاسی گوناگون، نه وحدت و همدلی ملی شکل می گیرد و نه تهدید خارجی کمرنگ می‌شود.

شورای هماهنگی راه سبز امید به صاحبان قدرت هشدار می‌دهد که پیش از آنکه دیر شود، درهای زندان‌های سیاسی را بگشایند و نخبگان و منتقدان صادق و وطن‌دوست محبوس را محترم دارند و ارج نهند؛ آزادی مطبوعات و فعالیت امن روزنامه‌نگاران و اصحاب رسانه را ممکن سازند؛ فعالیت احزاب سیاسی را در چهارچوب تاکیدات و تصریحات قانون اساسی و دیگر تعهدات قانونی کشور مجاز بشمارند؛ و زمینه‌ی انتخابات آزاد، سالم و عادلانه را در کشور فراهم کنند.

چنان‌که در منشور جنبش سبز (منشور مورد تایید آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی) آمده است، «جنبش سبز در عین تأکید مصرانه بر حفظ استقلال و مرزبندی با نیروهای وابسته به قدرت های بیگانه‌ی سلطه جو، نه انزواطلب و نه دیگرستیز است. برعکس، جنبش سبز با صراحت و شجاعت و نه در خفا و خلوت، به دنبال توسعه‌ی رابطه با تمام کشورهای جهان از طریق اعتمادسازی متقابل ملت هاست.» این، ملاحظه ی مهمی است که پیش از شهروندان، حاکمان مسلط بر دولت باید آن را پاس دارند و متبلور کنند.

از سوی دیگر، شورای هماهنگی راه سبز امید همچنین شخصیت‌ها و جریان‌ها و جمعیت‌های سیاسی کشور را به رعایت مشدد و ملاحظه‌ی موکد منافع ملی، همدلی و همبستگی ملی، و پاسداشت تمامیت ارضی و استقلال ایران، فرامی‌خواند.

ما، با هر باور و ایمان دینی که بدان معتقدیم، به هر قوم و قبیله و تیره و مرامی که تعلق داریم و با هر سلیقه و سبکی که با آن زندگی می کنیم، همه ایرانی هستیم و ایران متعلق به همه‌ی ماست. رمز بقای تمدن ایرانی ما، چنان‌که در «منشور جنبش سبز» مورد تاکید قرار گرفته، همزیستی و همگرایی و حفظ و تقویت ارزش های والای فرهنگ ایرانی و سرمایه های غنی انباشته شده در رسوم و مناسبت های ملی و آئین های مردمی در ایران زمین است.

دفاع از کرامت انسانی و حقوق بنیادین بشر، فارغ از مذهب، جنسیت، قومیت و موقعیت اجتماعی و استقرار و تضمین موازین حقوق بشر، مورد تأیید و تأکید جنبش سبز، و آقایان کروبی و موسوی است. کوشش برای تحقق حقوق قانونی و احترام اخلاقی اقوام ,اقلیت‌های دینی و مذهبی از طریق زمینه سازی برای مشارکت فعال و نهادمند آنان در فرایندهای تصمیم گیری سیاسی در کشور، با تکیه بر هویت مشترک ایرانی و به رسمیت شناختن تنوع و تعدد فرهنگی، از مهمترین دغدغه‌ها و سوگیری‌های کنشگران جنبش سبز است.

جنبش سبز همچنین خواهان سیاست خارجی عقلانی و عزت‌مند مبتنی بر تعامل شفاف و سازنده با جهان و طرد دیپلماسی ماجراجویانه و ارتقاء شأن ملت بزرگ و تاریخی ایران در مناسبات بین المللی است. این امر نیازمند تغییر بنیادین نگرش حاکمان به مقوله‌های امنیت ملی، منطقه ای و جهانی است که راه را بر گسترش همکاری و تعامل بین ملت ها باز کند، و فضایی نو را برای روابط با دیگر کشورها برای کشورمان بسازد.

شورای هماهنگی راه سبز امید

۱ مهر ۱۳۹۱

۲۲ سپتامبر ۲۰۱۲

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله