مدیر عامل شهر پرند مدعی شد:

شهر جديد پرند مطرح‌ترين گزينه براي پايتخت اداري ايران

با توجه به قرار‌گيري شهر پرند در حدفاصل سه مركز ملي تبادل كالا و مسافر، بهره‌مندي از زيرساخت‌هاي عمده و پيش‌بيني خدمات بر كاربري‌هاي درشت مقياس به عنوان مطرح‌ترين شهر براي تبديل به پايتخت اداري مطرح است.

به گزارش ایسنا، سعيد صابوني،مديرعامل شهر جديد پرند، درباره انتخاب پرند به عنوان پايتخت اداري كشور اظهار كرد: با توجه به قرار‌گيري شهر پرند در حدفاصل سه مركز ملي تبادل كالا و مسافر كشور هم‌چنين سه مثلث تهران، كرج، پرند و مجاورت اين شهر با فرودگاه بين‌المللي امام خميني (ره) در برنامه‌هاي دولت شهر پرند به عنوان پايتخت اداري كشور مطرح و مورد توجه است.

وي ادامه داد: انتخاب شهر پرند به عنوان يكي از گزينه‌هاي پايتخت اداري در دولت مطرح شده كه با توجه به جايگاه ويژه پرند در كنار كلانشهر تهران پايتخت اداري‌شدن اين شهر جديد مطرح شد.

مديرعامل شهر جديد پرند با تاكيد بر اين‌كه بهره‌مندي از زيرساخت‌هاي عمده از جمله شرايط مناسب پرند براي انتخاب آن به عنوان پايتخت اداري است، خاطرنشان كرد: استقرار شهر جديد پرند در مجاورت نيروگاه برق، خط لوله گاز، هم‌چنين متراكم‌كردن شبكه‌هاي آزاد‌راهي و بزرگراهي در مسير شهرهاي قم و ساوه از جمله زيرساخت‌هاي عمده‌ي پرند است.

صابوني در اين باره افزود: هم‌چنين كمربندي سوم تهران و نهايتا عبور خطوط ريلي سراسري، پيش‌بيني عبور قطار سريع‌السير تهراناصفهان از فرودگاه امام و اتصال به شبكه‌ قطار شهري تهران از جمله شرايط مناسب پرند و هم‌چنين برخورداري از زيرساخت‌هاي لازم جهت شكل‌گيري كلانشهرهاي متعادل با تهران باعث شده به‌عنوان گزينه‌اي براي پايتخت اداري ايران قرار گيرد.

وي با تاكيد بر اين‌كه پيش‌بيني خدمات و كاربري‌‌ درشت‌مقياس نيز از مهم‌ترين امتياز‌هاي اين شهر به حساب مي‌آيد، گفت: كاربري‌هاي درشت‌مقياس هم‌چون راه‌آهن سراسري، احداث نمايشگاه بين‌المللي، مجتمع ورزشي در محدوده‌ي پرند، مجاورت با شهر فرودگاهي امام خميني (ره)، بزرگ‌ترين مجموعه ورزشي تفريحي، رفاهي و اقامتي خاورميانه هم‌چنين منطقه ويژه اقتصادي مصوب و شهرك مبل نيز از مجموعه زيرساخت‌هاي شهر پرند است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله