جمهوری آذربایجان اعلام کرد:

شرکت «نفتیران» را از پروژه انتقال گاز به اروپا کنار می‌گذاریم

یک مقام ارشد نفتی جمهوری آذربایجان در گفت‌وگو با خبرگزاری بلومبرگ گفته است که این کشور قصد دارد که نام شرکت «نفتیران» را از پروژه خط لوله ترانسآناتولی خارج کند.

به گزارش رادیو فردا، واقف علی‌یف، رئیس بخش سرمایه گذاری شرکت ملی نفت جمهوری آذربایجان، سوکار، به این خبرگزاری گفته است که آذربایجان قصد ندارد از شرکت «نفتیران کو»، (نیکو)، نه برای مشارکت در احداث خط لوله ترانس آناتولی (تاناپ) و نه برای احداث هیچ خط لوله دیگری دعوت بعمل آورد.

شرکت نیکو که زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران است ۱۰ درصد از سهام میدان شاه‌دنیز جمهوری آذربایجان واقع در ۷۰ کیلومتری باکو و در عمق ۶۰۰ متری آب‌های دریای خزر را در اختیار دارد؛ میدانی که ذخایر گاز آن ۱ تریلیون و ۲۰۰ میلیارد متر مکعب تخمین زده می‌شود. بلومبرگ می‌نویسد که ذخایر شاه‌دنیز برای تامین نیازهای اتحادیه اروپا به گاز برای بیش از ۲۱ سال کافی است.

شرکت دولتی «نفتیران اینترترید» (نیکو)، از شرکت‌های تابعه شرکت ملی نفت ایران است که در سال ۱۹۹۱ در جرسی انگلیس به ثبت رسیده است و ماموریت‌های اقتصادی، تجاری و کمک به کمبود منابع مالی داخلی شرکت‌های تابع نفت را بر عهده دارد. قرارداد توسعه میدان شاه‌دنیز آذربایجان در ژوئن ۱۹۹۶ به امضا رسید. شرکت نفتیران در سال ۲۰۰۳ به لوزان سوییس منتقل شد.

شرکت بریتیش پترولیوم، اپراتور میدان شاه‌دنیز، بیست و پنج و نیم درصد از سهام این پروژه را در اختیار دارد.

دیگر سهامداران شاه‌دنیز، شرکت نفت استات اویل نروژ با بیست و پنج و نیم درصد سهام و شرکت لوکاگیپ سرمایه‌گذاری مشترک روسیهایتالیا، ده درصد، شرکت فرانسوی توتال، ده درصد و شرکت ملی نفت و گاز ترکیه، ۹ درصد، هستند.

بلومبرگ می‌نویسد که اتحادیه اروپا و آمریکا روابط خوبی با جمهوری آذربایجان از زمان فروپاشی اتحادیه شوروی برقرار کرده‌اند تا منابع تامین انرژی غرب را از انحصار روسیه و خاورمیانه درآورند.

فلیپ چلادک، تحلیلگر مسائل انرژی در خبرگزاری بلومبرگ می‌گوید که باید اول دید که آیا شرکت نیکو اصلا قادر خواهد بود سهام خود را در پروژه شاه دنیز حفظ کند و بماند؟ احتمال اینکه یک شرکت ایرانی بتواند با توجه به تنش‌های موجود پیرامون برنامه هسته‌ای در یک پروژه بین‌المللی مشارکت داشته باشد بسیار کم است.

اتحادیه اروپا و امریکا تحریم‌های سختی را علیه ایران به اجرا گذاشته‌اند تا تهران را وادار به عقب‌نشینی از مواضع هسته ای‌اش کنند.

جمهوری آذربایجان و ترکیه دو ماه قبل، قرارداد ساخت خط لوله ۲۰۰۰ کیلومتری ترانسآناتولی را که قرار است سالانه حداقل ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز شاه‌دنیز را از طریق خاک ترکیه به اروپا منتقل کند، امضا کردند. هزینه احداث این پروژه ۷ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود که ۸۰ درصد سهام آن متعلق به شرکت سوکار آذربایجان و ۲۰ درصد متعلق به شرکت بوتاش ترکیه است. آذربایجان قصد دارد بخشی از سهام خود را به شرکتهای خارجی بفروشد.

هم اکنون فاز اول پروژه شاه‌دنیز راه‌اندازی شده و سالانه تا ۹ میلیارد متر مکعب گاز از این میدان استخراج می‌شود. فاز دوم شاه‌دنیز نیز که هزینه راه اندازی آن ۲۵ میلیارد دلار برآورد می‌شود، در حال توسعه است و تا سال ۲۰۱۷ قرار است به بهره برداری برسد.

از فاز دوم میدان شاهدنیز سالانه ۱۶ میلیارد متر مکعب گاز تولید خواهد شد که ۶ میلیارد آن به ترکیه و ۱۰ میلیارد متر مکعب آن به اتحادیه اروپا (از طریق یکی از خطوط لوله نابوکوی غربی یا ترانس آدریاتیک) منتقل ‌‌می‌شود.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله