فرج الله سلحشور در گفتگو با روزنامه خراسان:

سینماگران ایران را با قاچاقچی‌ها مقایسه کرد

فرج اسلحشور را اين روزها ديگر همه مي شناسند؛ هم به دليل ساخت فيلم‌هاي سينمايي و مجموعه هاي تلويزيوني تاريخي مذهبي که مهم‌ترين آن «يوسف پيامبر» بود و هم به لطف برخي اظهارنظرهاي عجيبش درباره سينماي ايران….

سلحشور طی گفتگویی با روزنامه خراسان عنوان کرده استسينماي ما با امام رضا(ع) و معنويت دشمني دارد مشکل اين جاست که ماهيت سينماي دنيا و از جمله سينماي ما اسلامي نيست؛ ما جزئي از سينماي دنيا هستيم و به نظر من سينماي ايران، سينماي الحاد است.

وی در ادامه در پاسخ به این سؤال که اگر این‌طور است چرا شما کار سینمایی میکنید میگوید:چه کسي بايد معنويت را وارد سينماي ايران کند؟ سينماگران؟ آيا شما مبارزه با قاچاق را به يک قاچاقچي واگذار مي کني که انتظار داري سينماگران معنويت را وارد سينماي ايران کنند؟

 ن کارگردان سينماو تلويزيون در ادامه به فعاليت‌هايي که در زمينه توليد فيلم‌هايي با مضمون مذهبي انجام داده است اشاره مي کند و يادآور مي‌شود: تا جايي که در توان داشتيم در اين زمينه تلاش کرده‌ايم و حتي در بحث معارف رضوي نيز مذاکراتي داشتيم و يک سري فعاليت‌ها درباره موضوع امام رضا(ع) و معجزات و اتفاقاتي که براي زائران اين حضرت رخ داده انجام داده‌ايم که به زودي توليد آن آغاز مي شود. اما يک نفر نمي تواند از پس همه کارها برآيد بلکه بايد مجموعه سينمايي ما اصلاح شود.

سلحشور مدعي است که «سينما در تضاد با معارف رضوي است» و «سينماي ايران دشمن امام رضا (ع) و معنويت است»: «سينماي ما امام رضا(ع) را قبول ندارد؛ امام رضا(ع) نماينده معنويت است درحالي که سينما نماينده ماديات، نفسانيات و مظاهر دنيايي است بنابراين قرار دادن اين دو کنار هم جور در نمي آيد

 کارگردان مجموعه تلويزيوني «يوسف پيامبر» سپس تاکيد مي کند که اگر سينماگر با اين تفکر موجود به سراغ توليد فيلم هايي متناسب با معارف رضوي برود بي شک به ديد برخي ها از قانون سينما تخلف کرده است!

سلحشور در پايان اين گفت‌وگو جمله‌اي را براي چندمين بار تکرار و بر آن تاکيد مي کند: «ابتدا بايد سعي کنيم که مباني سينماي ما اسلامي شود آن وقت انتظار داشته باشيم که معارف رضوي در اين سينما حضور داشته باشد.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله