گمانه زنی ها در مورد جانشین حسن روحانی

سید محمد خاتمی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت می شود؟

یافتن گزینه جانشینی حسن روحانی دست کم در دو پست فعلی او یعنی ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک و عضویت در شورای عالی امنیت ملی، موضوعی است که فعلا زیر سایه گمانه‌زنی‌ها برای کابینه جدید پنهان مانده است.

به گزارش ایسنا به نقل از صراط‌نیوز، ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک به عنوان بازوی پژوهشی مجمع تشخیص مصلحت نظام سال‌هاست که بر عهده حسن روحانی است. در واقع این مرکز تا کنون صرفا دو رئیس به خود دیده است؛ اولین رئیس این مرکز پیش از روحانی، موسوی خوئینی‌ها بود.

مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال ۱۳۶۸ با هدف تدوین و تنظیم استراتژی برای جمهوری اسلامی ایران زیر نظر نهاد ریاست جمهوری تشکیل شد و در سال 76 از نهاد ریاست جمهوری جدا شد و فعالیت خود را به عنوان بخش تحقیقاتی مجمع تشخیص مصلحت نظام زیر نظر این مجمع ادامه داد.

با آغاز دوره ریاست جمهوری حسن روحانی، احتمالا جمع زیادی از مشاوران او در این مرکز نیز به همکاران جدیدش در دولت اضافه خواهند شد. تا کنون در خصوص گزینه‌های محتمل برای جایگزینی روحانی در این سمت از سوی کارشناسان و رسانه‌ها گمانه‌زنی خاصی انجام نشده است.

با این وجود گاهی از علی یونسی، سید مصطفی محقق داماد، محمدرضا تاجیک و یکی دو نفر دیگر به عنوان گزینه‌های احتمالی نام برده می‌شود اما این گزینه‌ها چندان جدی نیستند چراکه ممکن است هریک از آنها به نوعی در دولت جدید مشغول به کار شوند.

در این میان، گزینه‌ای که ممکن است احتمال بیشتری برای ریاست این مرکز را داشته باشد، سید محمد خاتمی است. نزدیکی او به هاشمی به عنوان رئیس مجمع تشخیص، ممکن است به سپردن مسئولیت مرکزی که از آن به عنوان بازوی تحقیقاتی مجمع یاد می‌شود، بینجامد. هاشمی پیش‌تر اقدام مشابهی را انجام داده است. هشت سال پیش بعد از پایان دوره ریاست جمهوری خاتمی، هاشمی رفسنجانی او را به عضویت در شورای عالی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کرد و بعید نیست این بار ریاست این مرکز به او سپرده شود.

ریاست جمهوری حسن روحانی علاوه بر ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک، یک پست دیگر را نیز خالی می‌کند. روحانی هم‌اکنون در کنار سعید جلیلی به عنوان دو نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی حضور دارند اما حسن روحانی از این پس به عنوان رئیس‌جمهور، ریاست این شورا را نیز بر عهده خواهد گرفت و این بدان معناست که مقام معظم رهبری احتمالا شخص دیگری را جایگزین او در این شورا خواهند کرد.

این موضوع بی‌تردید با گزینه روحانی برای به دست گرفتن عنان مذاکرات هسته‌ای ایران با 1+5 در آینده مرتبط است. در سال 86 اتفاق مشابهی رخ داد و در حالی که لاریجانی به دلیل اختلاف نظر با رئیس‌جمهور، از دبیری شورای عالی امنیت ملی منصرف شده بود، گزینه احمدی‌نژاد یعنی سعید جلیلی جایگزین او شد.

با این وصف بعید نیست جانشین روحانی در شورای عالی امنیت ملی علی‌اکبر ولایتی باشد؛ گزینه‌ای که خواسته یا ناخواسته با عدم کناره‌گیری خود از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، عملا راه پیروزی روحانی را هموارتر کرد. برخی ناظران عدم کناره‌گیری او را به توصیه هاشمی رفسنجانی نسبت می‌دهند.

با این وجود، بحث حضور ولایتی در شورای عالی امنیت ملی از سوی بسیاری از اصلاح‌طلبان نیز پذیرفته شده است. صادق زیباکلام در این خصوص گفته است “ایشان (ولایتی) اعتماد کامل رهبری را نیز دارند، بنابراین شخص خوبی است که اگر بتواند بیاید خصوصا در شورای امنیت ملی و مذاکره با 1+5 از ایشان استفاده شود.”

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله