بر اثر سقوط هواپیما

سه مقام ارشد نیروی انتظامی در زاهدان کشته شدند

يک مقام آگاه به خبرگزاری ايرنا گفته است که هفت سرنشين هواپيمای نيروی انتظامی ايران که درمنطقه کورين زاهدان سقوط کرد،‌کشته شده اند. خبرگزاری فارس نيز می گويد:« سردار صادقی از معاونين بازرسی ناجا، سرهنگ خرسندی از پليس پيشگيری و سرهنگ درودگر از معاونت عمليات ناجا جزو سرنشينان اين هواپيما بوده اند.»

به گزارش رادیو فردا اين مقام آگاه به خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا،‌گفته است:‌ اين گروه شنبه ۱۹ مهرماه برای بررسی حادثه سراوان با يک فروند هواپيما نيروی انتظامی از تهران عازم زاهدان بودند که در ارتفاعات سبز پوشان منطقه چاه رحمان از توابع بخش کورين شهرستان زاهدان بر اثر سقوط هواپيما کشته شدند.

طبق اين گزارش اين هواپيما از نوع توربو کوماندور نيروی انتظامی دارای سه کادر پرواز و چهار سرنشين بوده است.

خبرگزاری مهر نیز با تایید هویت سه تن از مقام های نیروی انتظامی گفته است : با کشف لاشه هويت و اجساد کشته شدگان اين حادثه ، تحقيقات درباره شناسايی علت سقوط هواپيما آغاز شد.

طبق این گزارش،‌ این هواپیمای نیروی انتظامی ساعت ۲۰ و ۳۰ شنبه ۱۹ مهرماه تهران را به مقصد زاهدان ترک کرده بود و ساعتی پس از پرواز و در نزدیکی زاهدان از رادار محو شد.

خبرگزاری مهر اضافه کرده است: با اطلاع موضوع يه نيروهای هلال احمر ۲۵ تيم راهی محل ناپديد شدن هواپيما شده و پس از ساعت ها جستجو ، لاشه هواپيما را در ارتفاعات سبزپوشان ، خوالی معدن مس در زاهدان کشف کردند.

گزارش ها حاکی است که کارشناسان با حضور در محل حادثه در جستجوی جعبه سياه هواپيما هستند.

در همین حال، پیشتر يک منبع آگاه در سازمان امداد و نجات به خبرگزاری فارس گفته بود که احتمال انفجار اين هواپيما در آسمان وجود دارد.

گزارش رسانه های ایران حاکی است که این افسران ارشد نیروی انتظامی قرار بود برای بررسی حملات اخیر به نیروی انتظامی در استان سیستان و بلوچستان به زاهدان بروند.

شامگاه چهارشنبه در حمله افراد مسلح به خودروی گشتی نيروی انتظامی در سراوان، سه نفر از ماموران انتظامی کشته شدند .

همچنين به گزارش خبرگزاری مهر صبح پنجشنبه نيز در حمله افراد مسلح به پاسگاه آسپيچ در حومه شهرستان سراوان يک درجه دار نيروی انتظامی نيز کشته شده است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله