در جهنم زاهدان چه می گذرد؟

سل، ایدز،اعدام

وضعیت زندان زاهدان نیز مانند بسیاری دیگر از زندان های کشور وخیم است.

به گزارش هرانا زندان زاهدان با بیش از ۳۵۰۰ زندانی تا کنون شاهد دوبار اعتراض زندانیان سیاسی بوده که این اعتراض ها از سوی مسئولین به شورش تعبیرشد و سبب شد تعداد زیادی از زندانیان به انفرادی و سپس به شهرستانهای دور دست تبعید گردند.

چند تن از زندانیان سیاسی که اخیرا از زندان زاهدان  آزاد شده اند؛ گزارشی از این زندان ارائه کرده اند.

در این گزارش آمده است:« از آنجایی که اکثر زندانیان محبوس در زندان مرکزی زاهدان را بومیان استان سیستان و بلوچستان تشکیل می‌دهند و از آنجایی که فعالیت مدنی در این استان نیز درکل تعریف نشده، اطلاع رسانی در خصوص زندانیان محکوم به اعدام از سوی خانواده ها و یا قربانیان به ندرت صورت می گیرد.زندان مرکزی زاهدان نیز به مانند سایر زندان هایی که در حاشیه و مناطق محروم کشور بنا شده است به دلیل نزدیکی به مرز پاکستان و افغانستان یکی از زندانهایی است که اکثر بازداشت شدگان آنرا قاچاقچیان مواد مخدر تشکیل می دهند. بر همین اساس اجرای مخفیانه و فله ای حکم اعدام نیز در آن رواج دارد و تنها زمانی که افشای آنها بر مصلحت کشور باشد، برای ایجاد رعب و وحشت برخی از این اعدام ها در رسانه های وابسته به حاکمیت گزارش می شود.»

در ادامه این گزارش با اشاره به انواع اعدام در این زندان آمده است :« اعدامها در این زندان بر اساس تفکیک جرم به دو دسته عمده تقسیم می شود که اکثریت آن مربوط به قاچاق مواد مخدر و یا فعالیت سیاسی و نظامی برعلیه نظام می‌باشد و به ندرت زندانی به جرم قتل در آن یافت می شود. بر اساس تخمین ها بین ۷۰ – ۱۰۰ زندانی در انتظار اجرای حکم اعدام در این زندان بسر می برند و نزدیک به ۶۰ زندانی نیز در انتظار قطعیت محکومیتشان به اعدام در این زندان نگهداری می شوند.»

در بخش دیگری از این گزارش وضعیت بندهای مختلف زندان زاهدان تشریح شده و تصریح شده  :« زندان زاهدان ۱۱ بند دارد که حدود ۳۵۰۰ زندانی با جرائم متفاوت و در بند های مختلف این زندان محبوس هستند که حدود ۲۰ نفر از آنها را زندانیان سیاسی و عقیدتی تشکیل می دهند. البته تعداد زندانیان سیاسی و عقیدتی این زندان چیزی حدود ۵۰ تا ۶۰ نفر بود که به دلیل دو نوبت اعتراضات گسترده ای که در اوایل سال جاری در آن رخ داد اکثرا آنها به زندان های دور افتاده کشور از جمله سمنان، بندر عباس، اردبیل، قزوین و… تبعید شدند.»

هم چنین این زندان سه بند قرنطینه دارد که از لحاظ بهداشتی شرایط بسیار بدی دارند. در بند های عمومی این زندان هم وضعیت بهداشتی بسیار نامناسب بوده و تعداد زیادی از کارتون خواب های خیابانی در کنار سایر زندانیان از جمله زندانیان سیاسی و عقیدتی نگهداری می شوند. وضعیت بندهای عمومی این زندان آن قدر نامناسب است که زندانیان بندهای قرنطینه و سلول های انفرادی را به بندهای عمومی ترجیح می دهند.

مسئولان زندان هم با وجود اینکه بارها زندانیان نسبت به وضعیت بهداشتی این زندان به آنها شکایت کرده اند اما هیچ توجهی نسبت به بهبود این وضعیت نشان نداده اند.

علاوه بر این در بندهای عمومی این زندان عده ای از زندانیان مبتلا به بیماری ایدز می باشند که این زندانیان مبتلا به ایدز در کنار سایر زندانیان محبوس هستند و مسئولین زندان حاضر نیستند که آنها را در بندهای جدا از سایر زندانیان جای دهند و به علت شیوع ارتباط جنسی در بین عده ای از زندانیان تعداد مبتلایان به ایدز رو به افزایش است.

تعدادی از زندانیان این زندان هم مبتلا به بیماری سل هستند که این زندانیان نیز در کنار زندانیان سالم محبوس هستند و با توجه به وضعیت نامطلوب غذای زندانیان که بدن آنها را ضعیف و در برابر بیماری مستعد کرده، این بیماری سلامت تعداد بیشتری از زندانیان را تهدید می کند و آمار مبتلایان به سل در این زندان رو به افزایش است.

در دو ماه اخیر سه نفر از زندانیان زندان زاهدان بر اثر بیماری سل جان خود را از دست داده اند. مسئولین زندان هم با وجود اینکه از شیوع این بیماری در میان زندانیان اطلاع دارند هیچ اقدامی برای بستری کردن و درمان آنها انجام نمی دهند.

هم چنین در این زندان هیچ پزشک متخصصی نظیر دندان پزشک یا چشم پزشک وجود ندارد و تعدادی از زندانیان این زندان از مشکلات چشم یا دندان رنج می برند ولی پزشک متخصصی برای رسیدگی به وضعیت آنها وجود ندارد تا جایی که یکی از این زندانیان فقط بخاطر نداشتن عینک در آستانه نابینا شدن قرار دارد.

این زندان با داشتن بیش از ۳۵۰۰ زندانی تنها یک پزشک عمومی دارد که او هم دانشجوی پزشکی است و چندان به درمان زندانیان وارد نیست. هر زندانی بیمار در هر ماه فقط یک بار امکان معاینه به وسیله این پزشک را دارد.

در بند های مختلف این زندان هر اطاق ۵ در ۶ متر و دارای ۱۸ تخت است که در هر اطاق حدود ۵۰ زندانی نگهداری می شوند و زندانیان به صورت فشرده و کتابی در کنار هم می خوابند. در بند ۲ این زندان که از نظر قانونی گنجایش ۱۰۰ نفر را داراست حدود ۳۹۰ زندانی نگهداری می شوند و سایر بندهای این زندان هم وضعیت مشابه این بند را دارد.

در زندان زاهدان برای بیش از ۳۵۰۰ زندانی فقط ده سرویس بهداشتی موجود است که از این تعداد هم فقط چهار سرویس قابل استفاده است و هم چنین این زندان فقط هشت حمام دارد که از این تعداد دو حمام درب ندارند و سه حمام هم فشار آب بسیار ضعیفی دارند و تنها سه حمام وضعیت بهتری نسبت به بقیه حمام ها دارند و با وجود نامه نگاری های زندانیان به مسئولین زندان برای تعمیر این حمام ها مسئولین زندان تاکنون اقدامی در این راستا انجام نداده اند.

این زندان علاوه بر اینکه وضعیت غذایی بسیار نامطلوبی دارد هیچ فروشگاهی هم ندارد تا زندانیان حداقل غذای خود را از این فروشگاه ها تامین نمایند.

قاضی ناظر بر زندان نیز هیچ رسیدگی و نظارتی بر شرایط نامناسب بندهای مختلف این زندان ندارد. پتو در زندان از اجناس نایاب است به طوری که هر دو زندانی مجبور هستند از یک پتو استفاده کنند و با وجودی که خانواده های تعدادی از زندانیان اقدام به خرید پتو برای زندانیان کردند اما مسئولین زندان این پتوها را جمع آوری کرده و به زندانیان اجازه استفاده از این پتوها را ندادند.

پیش از این گزارش های وحشتناکی از زندان های مختلف در سراسر کشور تهیه شده بود که نشان می دهد وضعیت زندان ها در ایران نامناسب است و این موضوع بسیاری از خانواده های زندانیان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله