با فشار بازجویان وزارت اطلاعات و تنها سه روز پس از برگزاری دادگاه

سعید مدنی فعال ملی-مذهبی از بند 350 اوین به بند امنیتی 209 منتقل شد

پنج روز پس از انتقال سعید مدنی از بند امنیتی ۲۰۹ به عمومی ۳۵۰ اوین بار دیگر، خواست غیر قانونی بازجویان وزارت اطلاعات بر تصمیم مقامات قضایی غلبه کرده و این فعال ملی – مذهبی مجددا به بازداشتگاه ۲۰۹ منتقل شد.

به گزارش  کلمه، سعید مدنی هفته گذشته در حالی به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد که بار دیگر در تیر ماه سال جاری با دستور قضایی به بند رفته بود اما تنها ۲۴ ساعت بعد بازجویان او را به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند.

انتقال مجدد این فعال سیاسی و پژوهشگر اجتماعی در پی آن صورت می گیرد که در دومین جلسه دادگاه که روز چهارشنبه هفته گذشته با حضور بازجویان برگزار شد قاضی پیرعباسی تحت فشار بازجویان اعلام نقص در تحقیقات کرده است تا پرونده بار دیگر به دادسرا ارسال شود.

بر همین اساس در یک روند فوق العاده و امنیتی کمتر از ۲۴ ساعت پس از برگزاری دادگاه سعید مدنی مجددا در اختیار وزارت اطلاعات قرار گرفته و به بازداشتگاه ۲۰۹ منتقل شده است.

گفتنی است سعید مدنی در میان زندانیان جنبش سبز تاکنون به شکل کم سابقه ای از طریق نگهداری در بازداشتگاه های امنیتی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است به شکلی که قریب یه ۱۱ ماه تاکنون در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات محبوس بوده است.

سعید مدنی که هفدهم دیماه سال گذشته توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد، دو ماه ونیم در سلول انفرادی نگهداری شد و در جلسات بازجویی متعدد تحت شدیدترین فشارها و شکنجه ها قرار گرفت. این استاد دانشگاه و پژوهشگر اجتماعی پس از بازداشت بیش از سه ماه از هرگونه ارتباطی با خانواده خود محروم بود.

در ابتدای تیر ماه سال جاری به دستور بازپرس پرونده و علیرغم مخالفت وزارت اطلاعات وی به بند ۳۵۰ منتقل شد که به دستور بازجویان یک روز بعد مجددا به بازداشتگاه ۲۰۹ بازگردانده شد. در همین حال و با آغاز دور جدیدی از فشارها به این فعال سیاسی و پژوهشگر جنبش سبز یک بار دیگر مقامات امنیتی با انتقال وی به بند ۳۵۰ زندان اوین مخالفت کردند.

بازجویان سعید مدنی از ابتدا به وی تاکید کرده بودند که تنها در صورت اعتراف به خواسته های آنها با انتقال او به زندان عمومی موافقت می کنند که این خواسته هیچ گاه از سوی وی مورد قبول واقع نشد.

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله