نرگس محمدی در آخرین تماس تلفنی با خانواده

زیر فشار بازجویی قرار دارم

نرگس محمدی نايب رئيس «کانون مدافعان حقوق بشر» که در بازداشت به سر می برد، تلفنی به اعضای خانواده خود گفته تحت بازجويی و فشار است.

نرگس محمدی به علت فعاليتش در «کانون مدافعان حقوق بشر» (که شيرين عبادی برنده جايزه نوبل صلح بنيانگذار و رئيس آن است) متهم به اجتماع و تبانی عليه امنيت ملی و تشويش اذهان عمومی از طريق مصاحبه با رسانه های خارجی و محکوم به ۶ سال حبس شده است.

تقی رحمانی فعال ملی-مذهبی و همسر این زندانی سیاسی در مصاحبه با رادیو فردا به آخرین تماس تلفنی نرگس محمدی اشاره کرده است.

متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:

تقی رحمانی: دو روز پيش نرگس تماس گرفته حدود دو و نيم بعد از ظهر که با بچه‌ها صحبت کرده و در انتها يک جمله‌ای گفته آن جمله نگران کننده است. گفته که من اينجا تحت فشارم و اذيت می‌شوم. اين اذيت احتمالا بايد روحی روانی باشد.

 

الان معلوم هست که در کدام بند هستند؟

 

يک روز در بند زندان بند عمومی… معمولا حکم پانزده روزه انفرادی برای بازجويی می‌‌گيرند. برده اند بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات. شرايط آن بند هم عموما انفرادی است با يک سری اتاق‌هايی. ديوار سلول‌ها را برداشته اند و چندان فضای مناسبی نيست. حتی برای آدمهايی که بسيار توانايی جسمی و روحی دارند و مريض نيستند.

 

زير بازجويی هستند؟

نرگس تاکيد کرده زير بازجويی هستم و زير فشارم. يعنی زير فشار بازجويی هستم. با توجه به مريضی نرگس اين خودش قابل تامل است.

 

اشاره تان به اين است که دفعه پيش که رفته بودند زندان تقريبا به حالت کما رفتند؟

 

در همين بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات بعد هفت روز نرگس بيچاره فلج عضلانی شد. اين فلج عضلانی الان دو سال است با ايشان باقی است و در شرايط استرس يا اضطراری اين حالت بر می‌گردد.

دکترها اين را می‌دانند و خود کارشناس‌های وزارت اطلاعات اين را می‌دانند چون تمام پرونده‌های پرشکی مربوط به نرگس از بيمارستان ايرانمهر آمدند بردند. دکترهای متخصص نرگس معاينه می‌کردند مرتب اين را هشدار می‌دادند که نبايد چنين وضعيت‌هايی برای نرگس رخ بدهد. ولی خوب وقتی تلفن کرده ظاهرا آن مشکل جسمی را نداشته ولی معلوم نيست اين حالت چقدر پايدار بماند. ضمن اينکه برای اجرای حکم برده شده و چه لزومی دارد که دوباره برود برای بازجويی و بازجويی کردن چه محلی از اعراب دارد؟ اين سياست سياست آقای لاجوردی بود.

آقای لاجوردی می‌‌گفت زندانی اگر (حکم) ابد هم بگيرد ما هر موقع دلمان بخواهد برش می داريم می بريم و برايش يک پرونده جديد تشکيل می‌دهيم. زندانی ميان آزادی،‌ اعدام يا حبس طويل مدت… (اين گفته آقای لاجوردی بود)… همواره بايد در نوسان باشد. هيچوقت نبايد احساس کند که زندان ثابت يا يک زندان مشخصی دارد.

 

اقدام بعدی چيست؟

وکيل پرونده در حال پيگيری است که يک گزارش از وضعيت جسمی نرگس به دادسرا بدهد. ولی متاسفانه وکلا در اين سيستم قضايی ايران زينب مصيبت‌کش اند در پرونده‌های سياسی. گاهی به بازی گرفته نمی‌شوند. گاهی وقتها هم خانواده‌ها را عليه‌شان تحريک می‌کنند. گاهی فضاسازی عليه‌شان می‌کنند. ولی وکيل نرگس، آقای شريف يک وکيل حقوقدان و مبرزی است که کار قضايی می‌کند و به کارش هم وارد است. منتها مراجع قضايی چقدر به وکيل اهميت می‌دهند مشکل ماست. ولی ايشان تلاش خودشان را می‌کنند.

 

اين ابراز نگرانی‌هايی که در داخل و خارج کشور شده بازتابش چه بوده در داخل قوه قضاييه؟ خبری داريد؟

 

در وهله اول جای قدردانی دارد روزنامه‌نگارانی مثل آقای مسعود بهنود مشکل قوه قضاييه را مطرح کردند و هم برخورد را محکوم کرده اند. يا آقای عباس عبدی. دوستان جوان‌تری مثل آقای رشيد اسماعيلی يا خانم فرزانه روستايی که از دوستان نرگس است يا مقاله‌ای که خانم فيروزه صابر نوشتند يا مقاله محکم دکتر ملکی، محمد ملکی، رييس (سابق) دانشگاه تهران رييس قوه قضاييه را به وجدان خودش طلبيد که رفتار درستی داشته باشد يا همدردی‌هايی که در صفحه فيس بوک در کنار حمايت برندگان جايزه صلح نوبل برای آزادی نرگس يا نهادهای حقوق بشری بين‌المللی از خبرنگاران بدون مرز گرفته تا فدراسيون حقوق بشر و تلاش‌هايی که خانم عبادی می‌کند.

از يک طرف ديگر بازتابی که در برخی از رسانه‌های دست راستی داشته مثل سايت بازتاب امروز که اين دستگيری را محکوم کرده که کار درستی نيست. و همچنين اعلام حمايت همدردی آقای خاتمی و تاسفش از اين دستگيری که پيام تلفنی به خانواده ما مطرح کرده بود با خواهر و مادر من مطرح کرده بود و همدردی‌های ديگری. ولی خوب نرگس هميشه تلاش داشت بين اسلام و حقوق بشر يک رابطه‌ای برقرار کند و حتی فقه و جامعه ايران را به يک تعامل دعوت کند يعنی سياست حقوق بشری کانون مدافعان حقوق بشر هم بود خوب انتظار هست که روحانيونی که واقعا مستقل هستند نه به خاطر نرگس بلکه به خاطر دفاع از کرامت انسان که خلاصه در فقه ما هم در يک روايتی جايگاه دارد با اين مساله فعال‌تر برخورد کنند. نه فقط به خاطر نرگس بلکه به قول شاملو نوزاد دشمنش هم آدم بايد سعی کند آن حق و عدالت را برقرار کند.

در کنارش دالايی لاما که يک مذهبی بودايی لامايی است انتظار است روحانيون قم هم و برخی از مراجع در مقابل اين نوع برخوردها نرگس بهانه‌ای برايشان باشد اعتراض کنند و بخواهند لااقل آن قانون رعايت شود. لااقل بشود اعتراض کرد و افکار عمومی را آگاه کرد در آن زمان مناسب خودش.

 

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله