در سومین سالگرد حصر خانگی رهبران جنبش سبز

زهرا رهنورد تحت الحفظ به دیدار مادرش رفت

در سومین سالگرد آغاز حصر خانگی رهبران جنبش سبز، زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی روز گذشته تحت الحفظ و با همراهی ماموران امنیتی به دیدار مادرش رفت.

به گزارش کلمه، روز گذشته در حالی که دختران میرحسین موسوی به دادسرای اوین احضار شده بودند، زهرا رهنورد در غیاب میرحسین موسوی  به دیدن مادرش رفت.

دکتر رهنورد ماه گذشته پدر خود را از دست داد. این استاد دانشگاه حتی از حضور در مراسم تشییع و ترحیم پدر خود نیز محروم ماند. طی این مدت، وی تنها چند دیدار کوتاه با مادر خود داشته است.

در ماه های اخیر ماموران امنیتی با افزودن محدودیت ها به بهانه های مختلف مانع از دیدار دختران میرحسین  موسوی با پدر و مادر خود شده اند، به طوری که در هفته های اخیر حتی تماس های تلفنی موسوی و رهنورد نیز به شدت محدود شده و دختران آنها هیچ اطلاعی از والدین خود ندارند.

در سالروز آغاز حصر غیرقانونی زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی؛ کوکب و نرگس، دختران موسوی و رهنورد، به صورت تلفنی به دادسرای اوین احضار شدند و یک مامور ارشد امنیتی هم در تماس تلفنی به تهدید داماد مهندس موسوی پرداخت.

طی سه ماه گذشته فرزندان میرحسین  موسوی گوشه هایی از آنچه در مدت اخیر بر پدر و مادرشان گذشته بود را در مصاحبه هایی با کلمه و نیز در بیانیه ای مشترک با فرزندان مهدی کروبی، اطلاع رسانی کردند. این در حالی بود که آنها از ماهها قبل تقریبا به طور کامل سکوت کرده بودند تا اعمال غیرقانونی و غیراخلاقی رهبران حکومت باعث نشود که روند درمانی دیرهنگامی که برای مهندس موسوی در حال پیگیری بود، متوقف شود.

ماموران امنیتی حاکمیت هم که پیش از این تهدید کرده بودند در صورت هرگونه خبررسانی فرزندان، ارتباط آنها را با پدر و مادرشان به طور کامل قطع خواهند کرد، اکنون بر اجرای این تهدید غیرقانونی و غیر انسانی اصرار دارند و فرزندان موسوی را به طور کامل از وضعیت پدر و مادر خود که در حبس خانگی هستند، بی خبر نگه داشته اند و همچنین به خانه های آنان یورش برده و ساعت ها از آنان بازجویی کرده اند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله