روایت صالح نیکبخت در مورد تلاش مرتضوی برای مرتبط کردن قربانیان کهریزک به بیماری مننژیت

رييس مركز بهداشتي نزاجا : من به عنوان يك پزشك قسم خوردم و حاضر نيستم چنين چيزي را امضا كنم

در سومین سالگرد فاجعه کهریزک که منجر به درگذشت محمد كامراني ، امير جوادي فر، محسن روح الاميني و رامین آقازاده قهرمانی شد، سایت عصر ایران با صالح نيكبخت وكيل خانواده جوادي فر در باره این پرونده كهريزك و احكام صادره براي متهمان آن گفت و گو كرده است.

نیکبخت در این گفت و گو ضمن اعلام اینکه این پرونده همچنان مفتوح است زوایایی از فشار مرتضوی دادستان سابق تهران برای منحرف کردن این پرونده و  مرتبط کردن قتل بازداشت شدگان به بیماری مننژیت را باز کرده است. وی در بخشی از این مصاحبه در رابطه با تلاش مرتضوی برای طرح بحث بیماری مننژیت می گوید:« فرمانده و يا رييس مركز بهداشتي نزاجا كه افسري شرافتمند بود به هيچ وجه علي رغم اصرارهاي فراوان حاضر نشد كه اين موضوع را گواهي كند، چرا كه مي گفت من به عنوان يك پزشك قسم خوردم و حاضر نيستم چنين چيزي را امضا كنم. بنابراين بايد گفت در برابر افسران متخلف ، افسران شرافتمندي هم بودند كه حاضر نشدند اين موضوع را قبول كنند.»

متن کامل این گفت و گو به شرح زیر است:

 

آيا پرونده كهريزك مختومه شده است ؟

خير پرونده كهريزك مختومه نشده و همچنان مفتوح است.در آن قسمت پرونده كه در مورد پرسنل انتظامي دخيل در پرونده بوده است دادگاه نظامي تهران حكم قضايي خود را صادر كرد. در اين حكم دو نفر از مسوولين زندان كهريزك به عنوان افسر نگهبان به اتهام ضرب و شتم و شكنجه زندانيان كه منجر به قتل عمدي شده بود به اعدام محكوم شدند و چند نفر ديگر به زندانهاي مختلف محكوم شدند كه درجات آنها از درجه دار تا سرهنگ بود. حكم صادره هم در ديوان عالي كشور تاييد شده و حكم در مورد آنها اجرا گرديده است.

 آيا خانواده مقتولان كهريزك رضايت داده اند ؟

آنان نسبت به دو نفري كه به اتهام قتل محكوم شده بودند رضايت داده اند. ولي پرونده آنها از نظر حقوقي و جنبه عمومي جرم مجددا در دادگاه نظامي مورد بررسي قرار گرفت و از اين لحاظ هم به زندان محكوم شدند.

 وضعيت سه قاضي كه متهم هستند زندانيان را بدون شرايط لازم به كهريزك اعزام كرده اند و از انتقال آنان اوين يا زندانهاي ديگر خودداري كرده اند چگونه است؟

اين پرونده مختومه نشده و در حال رسيدگي و مفتوح است. در اين پرونده سه نفر از قضات متهم هستند كه اولا از اختيارات خود سوءاستفاده كردند، ثانيا دلايل كافي براي اعزام زندانيان به كهريزك يا ساير زندانها وجود نداشته و ثالثا علي رغم اينكه مقامات عالي كشور دستور داده بودند كه اين تعداد از كهريزك به زندانهاي ديگر منتقل شوند و اگر در اين مورد جا وجود ندارد آزاد شوند، سهل انگاري و از اجراي دستور خودداري كردند. همان طور كه مي دانيد يكي از اين سه نفر دادستان وقت تهران بوده و دو نفر ديگر معاون و قاضي دادسراي عمومي انقلاب هستند.

 قرار جلب آنها براي محاكمه صادر شده است؟

چون ابتدا پدر مرحوم محمد كامراني از دادستان پيشين تهران شكايت كرده بود و اين پرونده در يكي از شعبات بازپرسي مورد بررسي قرار گرفته و در همين راستا براي دادستان قبلي تهران قرار منع تعقيب صادر شده بود با اعتراض خانواده كامراني ، وكيل محترم ايشان به دادگاه رفته و دادگاه قرار منع تعقيب را نقض كرد. معمولا وقتي قرار منع تعقيب نقض مي شود قرار صادره به معناي جلب محاكمه است كه در اين مورد خانواده كامراني بايد پاسخ بدهند.

 زماني كه خبر فوت بازداشتيان كهريزك منتشر شد نامه اي به رسانه ها ارسال شد مبني بر اين كه آنها بر اثر مننژيت درگذشته اند ؛ داستان آن نامه چه بوده است ؟

زندانيان كهريزك به فاصله 48 ساعت از هم درگذشتند و اطلاع رساني در اين مورد مشكلاتي داشت. در جلسه دادگاه نظامي مطرح شد كه مرتضوي رييس وقت دادرسي نيروي انتظامي را احضار مي كند و به او مي گويد بايد نامه اي نوشته و در مطبوعات منتشر شود.

مضمون نامه كه در دادگاه نظامي مطرح شد اين بود كه فوت ها به دليل شكنجه يا ضرب و شتم در زندان كهريزك نبوده، بلكه اين افراد از قبل به مننژيت مبتلا بوده اند و مرگ آنها ناشي ازمننژيت بوده است.

گفته مي شود اين نامه به وسيله دادستان تهران آقاي مرتضوي ديكته شده بود كه البته چون وي در دادگاه نظامي حضور نداشت و دادگاه نظامي نمي توانست اتهام او ار رسيدگي كند، در آن حد مطرح شد.

البته يكي از افسران كه اين نامه را با امضاي خودش منتشركرده بود با همين اتهام محكوميت پيدا كرد، در اصل اين اتهام بايد براي آقاي مرتضوي هم مطرح باشد . از آنجايي كه مقام قضايي رسيدگي كننده به پرونده در حال حاضر به اين موضوع رسيدگي مي كند، تصميم وي چنانچه منجر به صدور قرار مجرميت شود كه پرونده به دادگاه خواهد رفت و اگر منجر به تبرئه شود شكات اين پرونده كه من هم وكيل يكي از اين خانواده ها هستم، به آن اعتراض خواهيم كرد. زيرا اين موضوع از مصاديق نشر اكاذيب بوده و با واقعيت منطبق نيست.

 مصاديق اتهامي قضات چيست؟

اتهام آنها معاونت در قتل عمدي افراد است و ساير اتهامات هم هست كه يكي از آنها انتشار مطالب كذب است، مطالبي مربوط به اينكه اين سه نفر مننژيت داشته اند. همان طور كه گفتم اين ادعا كذب محض است و رييس بازداشتگاه كهريزك آن را به امضاي خود منتشر كرده بود. اما فرمانده و يا رييس مركز بهداشتي نزاجا كه افسري شرافتمند بود به هيچ وجه علي رغم اصرارهاي فراوان حاضر نشد كه اين موضوع را گواهي كند، چرا كه مي گفت من به عنوان يك پزشك قسم خوردم و حاضر نيستم چنين چيزي را امضا كنم. بنابراين بايد گفت در برابر افسران متخلف ، افسران شرافتمندي هم بودند كه حاضر نشدند اين موضوع را قبول كنند.

اما در مورد اين اتهامات اگر چنانچه تحقيقات تمام شود و منجر به قرار منع تعقيب يا مجرميت شود ،اگر مجرم باشند به دادگاه مي روند اگر هم منع تعقيب صادر شود اوليا دم و وكلا نسبت به قرار منع تعقيب اعتراض خواهند كرد.

مشخص شده اتهام بازداشتيان كهريزك چه بوده و آيا اتهام آنان مي تواند در رسيدگي به پرونده قتل شان خللي ايجاد كند؟

پرونده مرحوم امير جوادي فر كه پدرش موكل من است را خواندم . در پرونده اتهامي ايشان هيچ نوع مدركي براي صدور بازداشت موقت ايشان وجود نداشته است. ايشان دانشجوي مديريت در يكي از شهرهاي استان ديگري بود.

آن روز چون 5 شنبه بوده براي ديدار خانواده و دوستانش به تهران آمده بوده و چون تصادفا محل سكونت دوستش در نزديکي دانشگاه تهران بود در آن روز دستگير مي شود.

دستگير كنندگان ابتدا او را به كلانتري نزديك دانشگاه مي برند. اما چون ضمن دستگيري مورد ضرب و جرح قرار گرفته بود وقتي كه به بيمارستان منتقل مي شود در آنجا پانسمان انجام مي شود. ولي به درخواست پدرش كه از موضوع دستگيري پسرش مطلع مي شود او را به يك بيمارستان خصوصي مي برند و در آنجا تشخيص ميدهند كه اين ضربات سطحي بوده و منجر به خونريزي داخلي نشده و همچنين ضربه مغزي نشده است.

در مورد دو نفر ديگر هم من همه پرونده ها را خوانده ام ؛ كامراني هم كه تازه به 18 سال رسيده بود و اساسا هيچگونه دليلي مبني بر اينكه آنها در تظاهرات شركت داشته اند وجود ندارد.

 در بازجويي ها هيچكدام حرف خاصي نزدند يا اينكه بگويند چرا دستگير شده اند؟

ازامير جوادي فر سوال شده بود كه اينجا چه كار مي كني؟ گفته بود:”خانه دوستم بودم و براي ديدار او به اين خيابان آمده بودم.”

اما دليلي مبني بر اينكه ايشان در راهپيمايي و تظاهرات بود يا عملي مرتكب شده در پرونده اش وجود نداشته است .

پس چرا قاضي صادر كننده حكم، تعداد زيادي را بدون داشتن دليلي براي اتهام ، دستگير و به كهريزك منتقل كرده بود؟

يكي از نكات اصلي همين است افراد گاهي براي اينكه خود را طرفدار نظام نشان دهند عملكرد تندي دارند. اين اعمال ضررش براي نظام و حاكميت بيشتر از ادعاهاي ظاهري آنان است. هيچ كسي باور نمي كند قاضي به دستور عاليترين مقام كشور در مورد انتقال بازداشت شدگان از كهريزك به اوين تمكين نكند و در آن روز به مرخصي برود یا يك قاضي بعد از اينكه از مقامش تعليق ميشود از سلاحي كه در اختيارش بوده استفاده و در محل عمومي مشكل ايجاد كند.

آن طور كه تعدادي از بازداشت شدگان مدعي هستند اين قاضي به آنها گفته “شما را به كهريزك مي فرستيم، نصف شما همان جا مي ميريد. نصف ديگر برمي گرديد” البته رسيدگي به اتهام اين افراد و به مجازات رسيدن آنان حكايت از اقتدار قوه قضاييه دارد چرا كه دستگاه قضايي با كسي تعارف ندارد حتي اگر مدعي باشند در دفاع از نظام اين كار را كرديم چون دفاع از نظام با ارتكاب جرم آن هم در حد كشتن مردم محقق نخواهد نشد.

 شاكيان پرونده خانواده همان سه نفر مقتولين هستند يا بيشترند؟

خير؛ در اين پرونده چهار نفر به خاطر ضرب و شتم منجر به كوبيدگي نسوج نرم بدن به قتل رسيدند. البته خانواده چهارم هم شكايت كرده بودند. اما چون نيروي انتظامي در مقام دلجويي از آنها بر آمد و ديه او پرداخت شد، خانواده اين مقتول از شكايت خود منصرف شدند و عملا پرونده او مختومه است.

اما در مورد تعداد شاكيان باید بگویم که تنها خانواده مقتولين پرونده شكايت نكرده اند، بلكه تعداد ديگري هم شكايت كرده اند. آنها كساني هستند كه در دادگاه نظامي هم از پرسنل نيروي انتظامي شكايت داشتند و شكايت آنها وارد تشخيص داده شده بود. به دليل اينكه بعد از خروج از كهريزك و انتقال به اوين به پزشك قانوني اعزام شده و پزشك قانوني هم تشخيص داده بود كه مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند.

پزشك قانوني درباره دليل فوت اين افراد و نحوه قتل به چه نتيجه اي رسيده است؟‌

همانطور كه قبلا در مطبوعات منتشر شده و در احكام صادره در مورد آنها آمده بود 13 نفر از پزشكان عاليرتبه كشور از رشته هاي مختلف و سركار خانوم مينو محرز به اتفاق آرا نظر دادند كه اين افراد در زندان كهريزك به دليل ضرب و شتم متوالي و ضرباتي كه در نسوج نرم آنها وارد شده بوده دچار عفونت داخلي شده و به علت اينكه به موقع به پزشك نرسيده و مداوا نشده بودند فوت كرده اند.

هر سه نفر يعني امير جوادي فر محمد كامراني و روح الاميني به فاصله 48 ساعت فوت كردند و علت مرگ همه آنها قيد شده بود كه به علت ضربات متعدد وارده بر نسوج نرم آنها در مدت 72 ساعت قبل از فوت بوده است.

اگر پيش از آنكه اين افراد در روز سه شنبه 23 تير 88 به زندان اوين منقل شوند، به دستورشوراي عالي امنيت ملي و مقامات عاليه كشور عمل مي شد قطعا آنان در زندان كهريزك دچار ناراحتي نمی شدند و به كما نرفته و فوت نمی كردند.

چرا شما در اين مورد كمتر صحبت مي كنيد ؟

هم من و هم وكلاي ديگر خانواده مقتولين چون خواهان اين هستيم كه پرونده از كانال هاي قانوني مورد بررسي قرار بگيرد و مورد اظهار نظر قبلي واقع نشود در اين مورد کمتر صحبت می کنیم و امیدواریم قوه قضاییه با قاطعیت و عدالت به این پرونده رسیدگی کند و رأی مقتضی را صادر نماید.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله