در پی وخامت حال جسمی:

رضا شهابی به بیمارستان منتقل شد

رضاشهابی کارگر دربند در بند ۳۵۰ زندان اوین صبح امروز و پس از بی‌حس شدن یک طرف بدنش به بیمارستان امام خمینی تهران منتقل شد.

به گزارش کلمه، این فعال کارگری و عضو سندیکای شرکت واحد و اتوبوس‌رانی تهران و حومه که طی روزهای گذشته از درد شدید در ناحیه گردن و ستون فقرات خود رنج می‌برد صبح امروز پس از آنکه یک سمت بدنش بی‌حس شد توسط مسئولان زندان به بیمارستان امام خمینی تهران اعزام شد.

وی که پیش از این با اخطار پزشکان مبنی بر انجام سریع‌تر عمل جراحی روبرو بود با کوتاهی مسئولان در وضعیت بحرانی قرار گرفته است.

رضا شهابی هفته گذشته برای چندمین بار و در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی و تحقق نیافتن وعده‌های مقامات قضایی دست به اعتصاب غذا زده بود، که پس از جند روز به دلیل وخامت وضعیت جسمی و با درخواست زندانیان سیاسی دیگر به آن پایان داده بود.

بر اساس این گزارش این زندانی سیاسی همزمان با دومین روز سال نو مادر خود را از دست داد و مسئولان زندان از دادن مرخصی برای شرکت وی در مراسم عزاداری نیز خودداری کردند.

وی هفته گذشته از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی صلواتی به شش سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

این عضو هیات مدیره و مسؤل امور مالی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی ٢٢خرداد ٨٩ بازداشت شد و در حین انتقال به بند ٢٠٩ به دلیل ضرب و شتم شدید از ناحیه گردن به شدت آسیب دید.

١٩ ماه نگهداری رضا شهابی در بند٢۴٠ و ٢٠٩ زندان اوین و بازجویی ها تحت فشار و شکنجه و تهدید به اعدام موجب شد، این زندانی برای رسیدگی به وضعیت حقوقی و قضایی دست به یک اعتصاب غذای طولانی بزند.

یک هفته اعتصاب خشک و ۴۵ روز اعتصاب غذای تر به همراه درمان نشدن آسیب های نخاعی موجب ضعیف شدن بنیه این زندانی سیاسی شده و شرایط بهداشت و تغذیه نامناسب زندان، وضعیت بیماری وی را تشدید کرده است. کم خونی حاد، فشارخون نامنظم، ضربان بی ثبات قلب، درد در ناحیه گردن و ستون فقرات و بی حسی در اندام های یک طرف بدن تنها بخش هایی از آسیب های دوران بازداشت است که این فعال کارگری با آن دست به گریبان است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله