چی‌ جی‌ ال، کنفدراسیون سراسری کار و اف ال سی‌، فدراسیون کارکنان دانش

دو فدراسیون بزرگ ایتالیایی از کمپین برای معلمان ایرانی حمایت کردند

چی‌ جی‌ ال، کنفدراسیون سراسری کار در ایتالیا و اف ال سی‌، فدراسیون کارکنان دانش که صنف کارکنان بخش آموزش را در کشور نمایندگی‌ میکنند و عضو کنفدراسیون سراسری کار نیز هستند، امروز در اقدام مشترکی به کمپین دفاع از معلمان دربند پیوستند.

بنا به اطلاعات رسیده به سایت ملی – مذهبی این حمایت به دنبال فعالیت هایی است که در ایتالیا در حمایت از کمپینی که اخیرا در حمایت از معلمان ایرانی راه افتاده ، صورت گرفته است.

سازمان چی‌ جی‌ ال نماینده ۵،۸ میلیون کارمند و کارگر مرد و زن، و سازمان اف ال سی‌ نماینده بیش از ۲۰۰ هزار کارکنان زن و مرد بخش آموزش و پرورش ایتالیا میباشند و از وزن و اعتبار سنگینی‌ در جامعه مدنی و محافل سیاسی این کشور برخوردارند و در ضمن عضو سازمان جهانی‌ کار نیز هستند.

بنا به همین خبر این دو سازمان به ارسال نامه اعتراضی سر گشاده به سفیر جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا آقای سید محمد علی‌ حسینی‌ در تاریخ ۲۸ سپتامبر پرداخته اند. این دو سازمان در این نامه با ذکر برخی جزئیات گزارش و اسامی معلمان دربندی که در بیانیه کمپین آمده بود نگرانی‌ شدید خود را نسبت به نقض روز افزان حقوق بشر در ایران ابراز کرده و تاکید کرده اند که نقض حقوق معلمان، به علت نقش مهمی‌ که قشر مزبور در آموزش و شکل گیری جامعه و فردای کشور دارند، ایران را در موقعیت بسیار خطرناکی قرار میدهد.

این دو سازمان همچنین در آستانه روز جهانی‌ معلم در روز ۵ اکتبر، خواستاراین شدند که مقامات جمهوری اسلامی به تعهدات بین‌المللی و قوانین کشوری خود احترام گذاشته و به سرکوب معلمین و نمایندگان صنفی آنها پایان دهند.

لینک خبری این اقدام از طرف این دو سازمان در وبسایت کنفدراسیون سراسری کار در ایتالیا امروز منتشر شد. متن ترجمه شده آن به شرح زیرمیباشد:

  اعتراض   چی‌ جی‌ ال   به سرکوب شدید معلمین و اتحادیه آنها
 ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۲ – بخش سیاستهای جهانی‌
  چی‌ جی‌ ال  و اف ال سی‌  طی‌ نامه‌ی (ضمیمه شده) به سفیر جمهوری اسلامی ایران اعتراض خود را نسبت به  سرکوب شدید معلمین و اتحادیه آنها از طرف رژیم تهران، اعلام کردند.
  در این نامه آمده که ” چی‌ جی‌ ال و  اف ال  سی‌  شدیدا نگران وضعیت نقض حقوق بشر که روزانه ابعاد گسترده تری به خود می‌گیرد میباشند. اگر چه لیست موارد نقض حقوق بشر در ایران طولانی می‌باشد، سرکوب معلمین، استادان و فعالیت‌های آنان از طرف مقامات، به علت نقش مهمی‌ که معلمین در آموزش و شکل گیری جامعه و فردای کشور دارند، ایران را در موقعیت بسیار خطرناکی قرار میدهد.
 وضعیتی که این قشر از شهروندان زن و مرد در آن قرار دارند، امروز بسیار نگران کننده و بحرانی‌ می‌باشد. دستگاه قضائی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران سرکوب را بر علیه معلمین افزایش داده، مشکلات معیشتی آنها را نادیده گرفته و بر روی فعالیت‌های صنفی آنها برچسب اقدام علیه امنیت کشور میزنند، و دست به اقدامات غیر قانونی بر ضدّ انجمن‌های آنها میزنند و فشار را همواره بر روی فعالان صنفی این قشر می‌افزایند. “
  به این نامه لیست  معلمینی که مورد دستگیری، دریافت حکم، تبعیض، اخراج، به “جرم” ابراز عقاید مخالف با رژیم قرار گرفته‌اند، نیز پیوست شده که بیشتر آنها از اعتراض کنندگان  جنبش “سبز” پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ میباشند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله