خانواده محمد توسلی به رئیس قوه‌قضاییه:

دو سال است سفره هفت‌سین ما بیش از یک غایب دارد

خانواده مهندس محمد توسلی با نوشتن نامه‌ای خطاب به صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، از مظالمی که بر خانواده و پدر آنها طی این مدت گذشته است گله و شکایت کردند.

لازم به ذکر است محمد توسلی، رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران، پس از ۴ ماه بازداشت در ۱۹ اسفند ۹۰، برای شرکت در مراسم ازدواج دخترش به مرخصی ۳۶ ساعته آمد و مقامات قضایی با تمدید مرخصی ، علی‌رغم شرایط بغرنج جسمانی وی و نزدیک بودن ایام نوروز مخالفت کردند، خانواده مهندس محمد توسلی با آغاز سال‌نو نامه‌ای را خطاب به رییس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی نوشتند که در آن قید شده، محمد توسلی پس از بازگشت به زندان اوین مجددا به سلول‌های بند امنیتی ۲۰۹ منتقل شده است.

متن کامل این نامه به شرح زیراست:

حضرت ایت الله آملی لاریجانی

ریاست محترم قوه قضائیه

با سلام و تبریک سال جدید

سال تحویل شد و بهار سال ۹۱ آمد. اما از پدرمان، مهندس محمد توسلی ۷۴ ساله خبری نشد. بیش از پنج ماه است که پدرمان را در بند کرده‌اند، هنوز نمی‌دانیم اتهام چیست؟ دلیل نگهداری بیش از ۵ ماهه در بند ۲۰۹ و عدم تعیین تکلیف وضعیت ایشان چیست؟

برخی می‌گویند که قرار است حکم سال ۸۰ را در مورد ایشان اجرا کنند، حکمی که حدود ۴۰ نفر محکوم دارد اما نمی دانیم چطور شده است که قرعه را به نام پدر ما زده‌اند تا حکم ۸ سال حبس در سال ۸۰ را، بعد از ۱۰ سال به یک‌باره در سن ۷۴ سالگی اجرا نمایند!

برخی دیگر می‌گویند پدرمان پرونده جدید دارند. پر‌واضح است که موضع واحدی در خصوص ایشان تا‌کنون از سوی دستگاه قضایی اتخاذ نشده است.

این روزها بیش از ۲ سال است خانه ما و سفره هفت‌سین خانواده ما بیش از یک غایب دارد. دومین غایب این خانواده مهندس محمد فرید طاهری است. پدرمان برای جشن ازدواج دخترش ۳۶ ساعت را به مرخصی آمد و در زمان مقرر خود را به اوین معرفی نمود. با وجود موافقت مقامات قضائی جهت انتقال به بند عمومی، بعد از بازگشت به اوین، مجدداً به بند ۲۰۹ منتقل گردیده است. بندی که هر ۲ هفته حق ملاقات کابینی دارید، بندی که هفته ای ۳۰ دقیقه و در دو جلسه ۱۵ دقیقه‌ای حق تنفس و دیدن آسمان خدا را دارید.

پدرمان در این سن و سال، با ضعف جسمانی روبروست. شرایط حاکم بر بند ۲۰۹ وضعیت او را وخیم کرده و بینایی و شنوایی او ضعیف‌تر شده است. مفاصل او دچار ضعف و درد گردیده. در پرونده جدیدی که علیه او تنظیم شده است (بعد از امضای نامه موسوم به ۱۴۳ امضا خطاب به آقای خاتمی)، قرار وثیقه نیز صادر شده است و دستور آزادی ایشان کتباً به پدرمان ابلاغ گردیده است.

از صدور دستور آزادی و ابلاغ آن حدوداً ۲ ماه می‌گذرد، اما خبری از آزادیش نیست. مسئولیت با کیست؟ مسئولیت با چه نهادی است؟ گویا برخی می‌خواهند با تاسی از اختیارات نانوشته خود، بر خلاف نظر بازپرس و دادیاران اجرای حکم اوین و سایر مقامات قضائی، او را در بند ۲۰۹ نگهدارند. ما شدیداً نگران ادامه این وضعیت در خصوص پدرمان هستیم. سال‌تحویل را که نگذاشتند در کنار خانواده‌اش باشد، حداقل دستوری صادر فرمایید تا به بند عمومی منتقل گردد.

با تقدیم احترام و شادباش به مناسبت حلول بهار ۱۳۹۱

خانواده مهندس محمد توسلی

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله