ضرب و شتم همسر یک فعال مدنی در کلانتری ۱۱ بابل به دست فرمانده کلانتری

دندان و فک شکسته حاصل شکایت از مزاحمت‌های نیروهای امنیتی

همسر محمد اسماعیل زاده، فعال مدنی-سیاسی که برای شکایت از مزاحمت های نیروهای امنیتی به نیروی انتظامی مراجعه کرده بود، در اثر ضرب و شتم از سوی فرمانده ی این مرکز دچار شکستگی فک و دندان شد.

به گزارش کلمه، مامورین امنیتی در هفته های اخیر طی دو مراجعه، به تفتیش منزل محمد اسماعیل زاده فعال مدنی و وبلاگ نویس پرداخته و برخی از وسایل شخصی وی را ضبط کرده اند.

همسر محمد اسماعیل زاده با مراجعه به نیروی انتظامی خواستار پیگیری این مزاحمت های چندباره شد که مامورین انتظامی به وی اعلام کردند در صورت مراجعه مجدد مامورین امنیتی با آن ها تماس گرفته شود تا موضوع پیگیری شود.

بر اساس این گزارش، در روزهای اخیر نیز، ماموران برای بار سوم به منزل وی مراجعه کردند و بنا به توصیه ها کتایون بهرامی، همسر محمد اسماعیل زاده در را باز نکرده و سپس با مراجعه به نیروی انتظامی اعلام شکایت کرده است.

در همین حال سرهنگ پورباقر، فرمانده نیروی انتظامی بابل پس از اطلاع از شکایت کتایون بهرامی اقدام به توهین و فحاشی کرده و به ضرب و شتم وی پرداخته و او را از فرماندهی کلانتری ۱۱ بابل بیرون کرده است.

این ضرب و شتم باعث شکستگی فک و دندان کتایون بهرامی شده تا آنجا که هم اکنون کتایون بهرامی در اثر جراحات وارده در بیمارستان بستری شده و به زودی تحت عمل جراحی قرار می گیرد.

قابل ذکر است، محمد اسماعیل زاده وبلاگ نویس و صاحب وبلاگ بوتیمار و موسس ” خانه شعر شمال” در انتخابات سال ۸۸ توسط حفاظت اطلاعات سپاه شهرستان بابل بازداشت شد.

این عضو ستاد مهدی کروبی در بابل، به اتهام «توهین به رهبری و دعوت به شورش علیه نظام» از سوی دادگاه انقلاب شهرستان بابل به سه ماه حبس تعزیری و ۱۰ ماه حبس تعلیقی و ۵ سال محرومیت از تحصیل محکوم شده است.

محمد اسماعیل زاده در تاریخ ۲۴ خرداد ۸۸ توسط نهادهای امنیتی سپاه بازداشت شد و سپس به زندان متی کلای بابل منتقل و پس از یک ماه آزادی با وثیقه، طی نامه ای به اکبرزاده معاون دادستان بابل از شرایط نامطلوب خود در دوران بازجویی گفته و بازجوئی های خود را تحت فشار و شکنجه و القا شده عنوان کرده است.

در دوره تحمل محکومیت ۹۳ روزه، پسر اسماعیل زاده در غیاب پدر در حالی متولد شد که دادستانی با اعطای مرخصی به وی خودداری کرد.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله