دل نوشته مادر غنچه قوامی برای فرزندش

مادر غنچه قوامی به‌تازگی در صفحه‌ای  با نام «مادر غنچه» دل نوشته‌ها و نگرانی‌های خود و خانواده‌اش را در رابطه با روزهای سختی که مجبور هستند بار در بند بودن دخترشان را  تحمل کنند؛ می‌نویسد.

به گزارش “بیدار زنی” دختری که تنها به دلیل خواست برحق خود «حق ورود زنان به استادیوم برای تماشای بازی والیبال» بیش از ۷۶ روزاست که  در زندان اوین است.

مادر غنچه قوامی به‌تازگی در مطلبی در این صفحه از بازیکنان تیم ملی والیبال  برای آزادی دخترش کمک و هم یاری خواسته است.

مادر غنچه، سوسن مشتاقیان دراین‌ارتباط می‌نویسد: «دختر نازم امروز ٧۵روزه که جات کناره من و بابا تو خونه خالیه. دوباره بلندقامتان تیم موردعلاقه‌ات افتخار آفریدند. نمی‌دو نی چقدر دلم می‌خواست کنارم بودى با خنده‌ها و تشویقات به من جان تازه‌ای می‌دادی کاش این بچه‌های باغیرت می‌فهمیدند تو براى دیدن بازیهاشون چه بهاى سنگینى پرداختى به قیمت تنهایى دل‌شکستگی و بغضى که نمیتونه فریاد بزنه چرا؟عزیز دلم کاش از پشت دیوارهاى بلند سنگى زندان صدات رو می‌شنیدند و به یاریت می‌آمدند. می‌دانم حالا آن‌ها هم می‌دانند مادرى غمگین با چشمانى اشک‌بار نظاره‌گر موفقیت‌های پی‌درپی آن‌هاست. اى قهرمانان پهلوانى کنید و یک‌صدا و همقدم دخترم را به آغوشم برگردانید.»

قوامی که روز سی‌ام خردادماه برای تماشای بازی والیبال ایران و ایتالیا در مقابل ورزشگاه آزادی حضور یافته بود، به همراه جمع دیگری از زنان دستگیر و به بازداشتگاه وزرا منتقل شد.

او همانند باقی زنان متقاضی حضور در سالن مسابقات والیبال، در همان روز با اخذ تعهد و توقیف وسایل شخصی‌اش آزاد شد، اما روز ۹ تیر که برای پس گرفتن لوازم شخصی‌اش به بازداشتگاه وزرا مراجعه کرد، بار دیگر بازداشت و به یکی از بندهای امنیت زندان اوین منتقل شد.

ماموران در همان روز منزل این دختر ۲۵ ساله را تفتیش کردند و او از آن زمان تا امروز همچنان در بازداشت به سر می‌برد.

غنچه قوامی ۷۶ روز را در سلول انفرادی گذرانده و باوجود پایان یافتن بازجویی‌های وی، چند روز پیش قرار بازداشت او برای دو ماه دیگر تمدیدشده است و او اکنون در بند ۲ الف زندان اوین  است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله