از سوی جمعی از دانشجویان اصلاح طلب خارج از کشور صورت گرفت

دعوت از سید محمد خاتمی برای کاندیداتوری در انتخابات

جمعی از جوانان و دانشجویان اصلاح طلب خارج از کشور با صدور نامه ای ، از سید محمد خاتمی درخواست کردند تا در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شود.

به گزارش جرس به نقل از  آفتاب صبح امید ، این دانشجویان اصلاح طلب که در خارج از کشور به سر می برند، با انتشار یک نامه عمومی از رئیس جمهور سابق  ایران  در خواست کردند، تا در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری به عنوان نامزد اعلام حضور کند.

در بخشی از این نامه آمده است:« ما جمعی از جوانان و دانشجویان مقیم خارج ایران با تاکید مجدد بر خواستهای قانونی و مدنی خود و ضمن پافشاری بر خواسته به حق برای بازگشت به قانون اساسی، شروط بیانیه ۱۷ مهندس «میر حسین موسوی» ، مطالبه ی شیخ «مهدی کروبی» مبنی بر حاکمیت مردمی و درخواست‌های «سید محمد خاتمی»، با تکیه بر گفتمان اصلاح طلبی، از جناب آقای «سید محمد خاتمی» به عنوان سرمایه امروز ایرانیان که نه تنها در خارج از کشور آبروی ایرانیان است، بلکه در داخل کشور و در پایگاههای اجتماعی-سیاسی از مقبولیت و محبوبیت بالایی برخوردار‌اند و در کارنامه خود تجربه هشت سال اصلاح طلبی، در قدرت و در جامعه مدنی را دارد، درخواست می‌کنیم تا با اعلام حضور در انتخابات ریاست جمهوی پیش رو فرصت و راه را برای نقش آفرینی امیدبخش و حفظ روزنه‌های امید هرچند کم سو در نجات کشور از این بحران و انحطاط زنده نگه دارند».
امضاکنندگان این نامه که در بین آنها اسامی زندانیان سابق سیاسی، فعالان حقوق بشری، دانشجویان فعال، و فعالان مدنی و سیاسی دیده می شود، اعلام کرده اند که در صورت حضور خاتمی وی را در کنار مردم ایران همراهی خواهند کرد.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
شاید امروز توصیف ایرانی که همه به آن تعلق داریم کار سختی نباشد، ایرانِ امروز حکایت کشتی طوفان زده‌ای است که نه تنها مردم را گرفتار بحران‌های عمیق سیاسی، اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی کرده، بلکه در سطح بین المللی نیز دل هر ایرانی را به درد آورده است.
این روز‌ها، ایران در آستانه دوران سرنوشت ساز دیگری قرار دارد. زمانی که به سالهای اخیر نگاه می‌کنیم، مدیریت ضعیف کشور را می‌بینیم که در عرصه‌های اقتصادی با تورم، رکود و بیکاری شدید همراه بوده است، و در این سال‌ها به دلیل سیاستهای انحصارگرایانه اقتدارگرایان؛ نیروهای دلسوز و مدیران کشور یا خانه نشین شده، در حصر گرفتار آمده و یا در پشت میله‌های زندان روزگار می‌گذرانند، و یا به اجبار مهاجرت و ترک دیار کرده‌اند. سیاست‌های جاری راه را بر نقد، فعالیت‌های مدنی و حرکت های منتقدین دلسوز کشور بسته است و در عرصه فرهنگی نیز تنها صدای آنهایی شنیده می‌شود که ابزار قدرت را در دست دارند، تیغ تیز سانسور و حذف برفعالیت‌های فرهنگی سایه انداخته است و استقلال را از رسانه‌ها، تشکل‌ها و احزاب گرفته‌اند. در حوزه‌های اجتماعی نیز افزایش میزان فساد، جرم و سقوط شاخصهای اخلاقی و اجتماعی، کشور را در شرایطی بسیار شکننده و حساس قرار داده است.
این روز‌ها و در آستانه دورانی که آینده کشور را رقم خواهد زد؛ با تجربه اقتدارگرایان منطقه مواجه می‌شویم که سرانجامی غیر از سقوط نداشته‌اند. اما شاید این درسی برای ما باشد تا سکوت نکنیم و در صحنه سیاست حضور داشته باشیم تا پیش از گرفتار شدن به تنش‌های عظیم داخلی و خارجی، از وقوع آن‌ بحران های بیشتر جلوگیری کنیم. این روز‌ها که دولت مردان بی‌کفایت که تشت رسوایی آن‌ها در ناتوانی مدیریتی کشور بر زمین سفت سیاست افتاده است، بقای خود و حفظ قدرت را در عدم حضور نیروهای دلسوز و کارآمد می‌بینند، لذا بر ماست که با فعالیت در عرصه سیاسی اجازه ندهیم تا حکومت یک دست و یک رنگ به کابوس کشور و ملت تبدیل شود، و بر ماست تا اجازه ندهیم خون شهدای ایران که در راه آزادی خواهی، جمهوریت و حفظ تمامیت ارضی کشور هزینه شده است با انحصار گرایی و تمامیت خواهی اقتدار گرایان پایمال شود.
وضعیت اسفناک این روزهای کشور را مردم ما در زندگی روزمره خود لمس می‌کنند؛ چه آنانی که در داخل با انواع مشکلات برآمده از سیاست های نادرست سالهای اخیر، دست و پنجه نرم می‌کنند و چه ایرانیانی که در خارج از کشور، احترام، منزلت و جایگاه ایران خود را در نتیجه ماجراجویی‌ها و تنش زایی‌ها در نازل‌ترین سطح ممکن می‌بینند.
سال‌ها به واسطه تبلیغات و مسموم سازی فضا توسط رسانه‌های انحصارگرا به غلط اینگونه القا شده است که هر آنکه ندای ترک وطن سر داده و پای از کشور برون گذاشته، در سر سودای براندازی، تقویت گفتمان تحریم و جنگ دارد و یا آنکه دل در گرو مهر وطن و احیای ایران ندارد. اما حقیقت آن است که جوانان دور از وطن و خانواده، اگرچه چراغشان در خانه نمی‌سوزد اما دل در گرو بازسازی، بازیابی و احیای عظمت و جایگاه ایران دارند؛ آن‌ها نیز چنان که «سید محمد خاتمی» در سازمان ملل بیان کرد، می‌خواهند بگویند: «من از ایران سرفراز آمده‌ام…»
ما ایرانیان خارج از کشور، مسوولیت خود را نسبت به آب و خاک ایران فراموش نکرده ایم و خود را عضوی از جامعه ایران می‌دانیم؛ همانطور که مهندس موسوی در پیام خود به ایرانیان خارج کشور بیان کرده است که: «ایران متعلق به همه ایرانیان است و همه آحاد ملت در داخل و خارج نسبت به آینده آن مسئول و در آن از حقوق یکسان برخوردارند.» ما نیز این توصیه را نصب العین خود قرار داده و این حس مسوولیت نسبت به بهبود شرایط کشور را از خود دور نخواهیم کرد.
ما نیاز و چاره امروز ایران را نه در جنگ و تحریم، نه در تنش زایی و ماجراجویی و نه در تقابل و دخالت در حاکمیت ملی می‌دانیم، بلکه آنرا در داخل کشور و در میان مردم می‌جوییم، مردمی که بار‌ها در تاریخ نشان داده‌اند که اگر اراده کنند، نه نیروی نظامی و نفت و نه حمایت خارجی در برابر قدرت و فریادشان تاب نمی‌آورد. ما دغدغه ساختن وطن از راه اصلاح طلبی، تعامل و تساهل داریم. نیک می‌دانیم که امروز در برابر دوراهی سرنوشت سازی قرار گرفته‌ایم و شاید انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در این دوران، تکلیف و راه را برای آینده کشور به صورت موثری رقم بزند.
ما جمعی از جوانان و دانشجویان مقیم خارج ایران با تاکید مجدد بر خواستهای قانونی و مدنی خود و ضمن پافشاری بر خواسته به حق برای بازگشت به قانون اساسی، شروط بیانیه ۱۷ مهندس «میر حسین موسوی» ، مطالبه ی شیخ «مهدی کروبی» مبنی بر حاکمیت مردمی و شفاف و درخواست‌های «سید محمد خاتمی»، با تکیه بر گفتمان اصلاح طلبی، از جناب آقای «سید محمد خاتمی» به عنوان سرمایه امروز ایرانیان که نه تنها در خارج از کشور آبروی ایرانیان است، بلکه در داخل کشور و در پایگاههای اجتماعی-سیاسی از مقبولیت و محبوبیت بالایی برخوردار‌اند و در کارنامه خود تجربه هشت سال اصلاح طلبی هم در قدرت و هم در جامعه مدنی را دارد، درخواست می‌کنیم تا با اعلام حضور در انتخابات ریاست جمهوی پیش رو فرصت و راه را برای نقش آفرینی امیدبخش و حفظ روزنه‌های امید هرچند کم سو در نجات کشور از این بحران و انحطاط زنده نگه دارند. قطعا ما نیز در کنار دوستان، یاران و جوانان داخل کشور تمامی تلاش خود را به کار می گیریم تا با داشته، دانش و توان خود برای حمایت از وی در این راه آینده ساز همراه شویم.
ما جمعی از «جوانان و دانشجویان اصلاح طلب خارج کشور»، همگام و همراه با سایر هموطنان در داخل کشور ، اعلام می کنیم هرچند سودای خروج یک شبه از بحران فعلی را نداریم، اما در قدم گذاردن به راه احیای نام و جایگاه ایرانی با تمامی بضاعتمان کوتاهی نخواهیم کرد.
امضاها:
1.احسان امینی- اتریش
2.احمد رضا حکمی- مالزی
3.اسداله نوروزى- سنگاپور
4.امید پورمحمدعلی – ترکیه
5.امیر توکلی- استرالیا
6.امیر حسین آهویی- آمریکا
7.اميرحسين ضيايي اردكاني- انگلستان
8.ایرج سیرون- انگلستان
9.ایمان ارجمندی- امارات متحده عربی
10.ایمان صدیقی- مالزی
11.آرش حسینی پژوه- آمریکا
12.آرش هامون (نجاتی)- ایتالیا
13.آرمین خامه- انگلستان
14.آزاده اسدی- انگلستان
15.آسیه ابولپور- نروژ
16.بنیامین صدر- فرانسه
17.پانی عباسی- آمریکا
18.پرستو سرمدی- استرالیا
19.پوریا تقوی شیرازی- کانادا
20.پویا امرالهی- آمریکا
21.پویان جمشیدی- ایرلند
22.حامد مير ابوالقاسمى- سنگاپور
23.حسین مزارعی- اسلوونی
24.حسین نورانی نژاد- استرالیا
25.رادین صالحی – کانادا
26.رضا جعفریان- فرانسه
27.ستایش نورانی نژاد- استرالیا
28.سحر گلکاری حق- مالزی
29.سعید آگنجی- ترکیه
30.سعید پور حیدرـ آمریکا
31.سعیده کردی نژاد- نروژ
32.سید جواد متولی- ترکیه
33.سید رضا طاهری- استرالیا
34.سید ضیا خلیلی- ترکیه
35.سید علی طباطبایی اردکانی- کانادا
36.سید مهدی هاشمی- آلمان
37.شهریار وکیلی- آمریکا
38.صابر عباسیان- فرانسه
39.صدرا سمنانی رهبر- کانادا
40.عارفه سادات تاجزاده- کانادا
41.عباس بیدار- مالزی
42.عبدالسلام سلیمی- مالزی
43.ﻋﻂﺎ ﺗﻬﺮاﻧﭽﻲ- ﻛﺎﻧﺎﺩا
44.علی تارخ- آمریکا
45.علی تقی پور- سوئد
46.علی حسین قاضی زاده- سوئد
47.علی رضا ابوفاضلی- استرالیا
48.علیرضا بانک- کانادا
49.على اميرى- انگلستان
50.فاطمه سعادت- کانادا
51.فاطمه صفرى- سنگاپور
52.فرشاد توماج- سوئد
53.فرناز حسین زاده- انگلستان
54.فهيمه معصوميان – سنگاپور
55.کارن صدرا – فرانسه
56.محدثه مهیمنی- ایرلند
57.محمد شریعتی- انگلستان
58.محمدحافظ حکمی- مالزی
59.محسن مهیمنی- ایرلند
60.مهدی اقدم- سوئد
61.مهرزاد محمودیان- آمریکا
62.مهرشاد الوندی- آلمان
63.میراردوان اسدی- انگلستان
64.میلاد شارعی- ترکیه
65.هیوا نعلینی – انگلستان

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله