بیانیه جمعی از اساتید دانشگاه صنعتی اصفهان:

در اراضی دانشگاه صنعتی اصفهان یک نیمچه حکومت انحصارگرا بر پا شده

استادان دانشگاه صنعتی اصفهان در بیانیه‌ای به جو خفقان حاکم بر این دانشگاه اعتراض کردند. سرکوب و تصفیه استادان در دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد اوج گرفته است. دانشگاه علامه ‌طباطبائیسرآمد این تصفیه‌ها است.

پایگاه اینترنتی الفوابسته به احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی ایران، بیانیه‌ای منتشر کرده است که امضای گروهی از استادان دانشگاه اصفهانرا در پای خود دارد.

در این بیانیه، استادان با اشاره به ۲۳ مورد از سیاست‌های نادرست رئیس‌انتصابی دانشگاه صنعتی اصفهان، فضای حاکم بر این دانشگاه را چنین توصیف کرده‌اند: «در اراضی ۳۰۰ هکتاری دانشگاه صنعتی اصفهان یک نیمچه حکومت به تمام معنا انحصارگرانه برپا شده است که با توجه به موقعیت جغرافیائی آن، که در شهرستان و تقریبا در میان دو کوه محصور شده، از چشم مسئولان نظام پنهان مانده است

به گزارش دویچه ووله، امضاکنندگان این بیانیه، ضمن توضیح موارد دیگری از سرکوب و فشار نوشته‌اند که در این فضای خفقان‌زده، ظرف ۶ ماه گدشته ۵ تن از استادان ممتاز دانشکده مهندسی مواد دانشگاه صنعتی اصفهان تقاضای بازنشستگی کرده‌اند و با تقاضای آن‌ها بلافاصله موافقت شده است.

استادان دانشگاه صنعتی اصفهان همچنین به یکی از همکاران خود اشاره کرده‌اند که پس از گذراندن یک بورس تکمیلی، در حالی که به‌خاطر استفاده از همین بورس سه سال تعهد خدمت سپرده بود، مشمول بازنشستگی اجباری شد.

تنش در روز معلم

پایگاه خبری افکار نیوز روز ۱۷ اردیبهشت امسال گزارش داد که مراسم بزرگداشت مطهری و روز معلم در دانشگاه صنعتی اصفهان به دلیل اعتراض استادان به ناآرامی کشانده شده است.

دانشگاه علامه طباطبائی آغازگر تصفیه و بازنشستگی اجباری استادان، اخراج دانشجویان و جداسازی جنسیتی در میان دانشگاه‌های ایران

افکار نیوز نوشت: «در این مراسم حین سخنرانی رئیس‌ دانشگاه، برخی از اساتید درخواست دریافت میکروفون و بیان نظرات خود را می‌کنند. علی‌رغم مخالفت مسئولان برگزاری مراسم، یکی از استادان پیش‌کسوت سرانجام در جایگاه قرار می‌گیرد و به انتقاد از اوضاع دانشگاه می‌پردازد. بالاخره تریبون از این استاد گرفته می‌شود و او را به سمت پائین هدایت می‌کنند. این طرز برخورد باعث ناراحتی حضار شده و گروهی از استاتید پرسابقه به نشانه اعتراض جلسه را ترک می‌کنند

ادامه بازنشستگی اجباری

بازنشستگی اجباری استادان مستقل به دانشگاه صنعتی اصفهان محدود نمی‌شود و در بیش‌تر دانشگاه‌های کشور ادامه دارد. این سیاست در پی ناآرامی‌های پس از انتخابات مناقشه‌برانگیز ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۸۸ آغاز شد و با انتصاب کامران دانشجو به وزارت علوم اوج گرفت.

سایت خبری بازتاب امروز اوایل خردادماه امسال اسامی گروه‌تازه‌ای از استادان را منتشر کرد که به‌صورت اجباری بازنشسته شدند. بیش‌تر این استادان در دانشگاه‌های شهید بهشتی و تهران تدریس می‌کردند. اما بازتاب نوشت که روند بازنشستگی اجباری از دانشگاه علامه طباطبائی آغاز شد و به دانشگاه‌های دیگر سرایت کرد.

به‌گزارش بازتاب، صدرالدین شریعتی رئیس انتصابی دانشگاه علامه طباطبائی اولین کسی بود که اقدام به بازنشسته ‌کردن اجباری استادان، نصب دوربین در برخی قسمت‌های دانشگاه، اخراج دانشجویان و همچنین اعمال جدائی جنسیتی در دانشگاه کرد. این رفتار بعدا سرمشق روسای انتصابی سایر دانشگاه‌ها شد که برای حفظ موقعیت خود به ایجاد جو سرکوب و خفقان در دانشگاه‌ها روی آورده‌اند.

مخالفت آقای خامنه‌ای با علوم انسانی

این سرکوب‌ها به ویژه از زمانی شدت گرفت که سید علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی مخالفت علنی خود را با رشته‌های علوم انسانی بیان کرد.

آقای خامنه‌ای شهریورماه سال ۱۳۸۸ در جمع گروهی از اعضای هیئت‌های علمی دانشگاه‌ها نسبت به این موضوع که از سه‌ونیم میلیون دانشجوی کشور حدود دو میلیون نفر در رشته‌های علوم انسانی درس‌می‌خوانند، ابراز تاسف کرد. وی گفت: «توانایی مراکز علمی و دانشگاه‌ها در زمینه کار بومی و تحقیقات اسلامی در علوم انسانی و همچنین تعداد استادان مبرز و معتقد به جهان‌بینی اسلامی رشته‌های علوم انسانی در حد این تعداد دانشجو نیست

در پی اظهارات رهبر جمهوری اسلامی زمزمه حذف برخی رشته‌های علوم انسانی در دانشگاه‌ها اوج گرفت و بسیاری از استادان مبرز این رشته‌ها آماج بازنشستگی‌های اجباری قرار گرفتند.

در اجرای همین سیاست بود که رشته مطالعات زناندر دانشگاه‌های ایران نیز به رشته‌ی حقوق زن در اسلامتغییر کرد. این تغییر روز چهارم خردادماه امسال به تصویب شورای تخصصی و ارتقای علوم انسانیرسید که زیر نظر شورای انقلاب فرهنگی کار می‌کند.

در ادامه این فشارها، اکنون استادان دانشگاه صنعتی اصفهان در بیانیه ۲۳ ماده‌ای خود توصیف می‌کنند که چگونه رئیس دانشگاه اصفهان در محیط این دانشگاه جو پلیسیامنیتی ایجاد کرده و در کنار رفتارهای ناپسند دیگر، استادان را به شرکت در جلسات فرمایشی مجبور می‌کند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله