ماجرای ستارهدار شدن دانشجویان و محرومیت آنها از این حق بدیهی برای تحصیل، مسئله تلخی است که از دوران محمود احمدینژاد باب شد و هنوز هم گه گاه، خبری از تکرار یا تداوم این محرومیت برای یک دانشجو در گوشه و کنار کشور میشنویم.
مهدی بیگدلی، فرزند شهید بیگدلی از دانشجویان ستارهداری که پیشتر نیز در سال 97 در گفتگویی با امتداد از محرومیت خود از تحصیل در دانشگاه آزاد سخن گفته بود، این بار نیز درخصوص ادامه این روند و پیگیریهای خود برای رفع آن در دولت رئیسی، اظهار داشت: من در دوره دولت احمدینژاد به مدت دو سال ستارهدار شدم و بعد هم در دوره دولت روحانی، ایشان به علوی، وزیر اطلاعات نامه داد که وضعیت دانشجویان ستارهدار را تعیین تکلیف کنید.
پس از این نامه بود که از مرکز آزمون با ما تماس گرفته و گفتند که اصلا اشتباه شده و پروندههای خود را به دانشگاه آزاد بیاورید. خوشبختانه پس از حضور در دانشگاه، مشکل ما حل شد و توانستیم به ادامه تحصیل بپردازیم.
در سال 97 من در آزمون دکتری شرکت کرده و در رشته فلسفه تطبیقی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران قبول شدم. پس از قبولی برای مصاحبه مراجعه داشتم و در نهایت، نتایج پایانی مربوط به قبولی نهایی ما اعلام نشد.
از طرف حراست مرکز آزمون دانشگاه آزاد با ما تماس گرفته شد و گفتند که باید از اداره کل اطلاعات شهر خودتان(زنجان) برای ما تائید صلاحیت ارائه کنید و ما فقط در حد یک نامهرسان برای ابلاغ این پیام به شما هستیم! وقتی از قبولی خودمان سوال کردیم، گفتند که اگر قبول نمیشدید که اصلا با شما تماس نمیگرفتیم.
پس از این به زنجان برگشتم با 113 تماس گرفته و وضعیت را از اداره اطلاعات شهرستان جویا شدم. آقایان در این اداره نیز در قامت پلیس خوب ظاهر شده و گفتند که اصلا این مسئله به ما ارتباطی ندارد ولی، حالا که خودت تماس گرفتی، ما دو مرتبه بررسی میکنیم!
پس از حدود یک ماه، آقایی از اطلاعات زنجان تماس گرفته و گفت که ما پرونده را بررسی کردیم و ردصلاحیت شما درست بوده است. وقتی از علت این ردصلاحیت سوال کردم، گفتند که ما موظف نیستیم به شما پاسخ بدهیم! باز گفتم که مگر من، یک طرف ماجرا و متهم ردصلاحیت شده نیستم؟ این حق را دارم که در جریان علت ردصلاحیت خودم قرار بگیرم.
نماینده تهران گفت که ولایتی اصلا پاسخ ما را نمیدهد!
پس از این، ماجرا را از طریق خانم سعیدی و چند تن از نمایندگان مجلس دهم پیگیر شدم که خانم سعیدی گفت؛ آقای ولایتی اصلا پاسخ ما را نمیدهد! به این ذهنیت رسیدم که وقتی ایشان پاسخ نماینده مجلس را نمیدهد، چه توقعی است که جواب من را بدهد! به همین دلیل هم بود که مسئله را رها کردم تا وقتی دولت رئیسی روی کار آمد.
در سفر قاضیزاده هاشمی، رئیس بنیاد شهید به زنجان بود که من به او مسئله را شرح دادم. ایشان گفت که به استانداری مراجعه کنید و من هم تاکید میکنم که پیگیری کنند. یک ماه به عید مانده، شخصی از اطلاعات زنجان با من تماس گرفت و گفت که اگر قصد دارید علت ردصلاحیت خودتان را بدانید، حاضر به گفتگو هستیم.
گفتند که شما نامه اعتراض به حصر را امضا کرده و به رادیوهای بیگانه دادید که همه این اقدامات جرم است!
با موافقت من، یک روز به دنبال من آمدند و با برخوردی دوستانه به یک قهوهخانه رفتیم. در این گفتگو، آن شخص البته هیچ اشارهای به ارتباط هواداری من با نهضت آزادی و دوره سه ساله زندگی با دکتر ابراهیم یزدی نکرد. اما گفت که شما نامه اعتراض به حصر مهندس موسوی را امضا کرده و به رادیوهای بیگانه دادید که همه این اقدامات جرم است!
به من گفته شد که به شرط ابراز ندامت و همکاری، استعلام کار و تحصیلت را مثبت اعلام میکنیم!
در ادامه گفتگو، آن شخص گفت که رویکرد اطلاعات در دولت سیزدهم عوض شده و به شروطی، اگر باز هم در آزمونی شرکت کرده و قبول شوی، ما استعلام آن را مثبت اعلام میکنیم. به شرط اینکه اظهار ندامت و پشیمانی کرده و با ما همکاری کنی! در این صورت، ما هم استعلام کار شما را مثبت اعلام میکنیم و هم مشکلی از بابت استعلام آزمون دانشگاه نخواهی داشت!
پرسیدم که کجای دنیا، یک شخص برای گرفتن حق بدیهی تحصیل خود باید اینگونه همکاری کند که شما از من این انتظار را دارید؟
در پاسخ گفتم که من از چه چیز اظهار ندامت و پشیمانی کنم؟ این ستارهای که شما دادید برای من حکم ژنرالی داشته و آبرو و احترامی که با این ستارهدار شدن کسب کردم در صورت تحصیل هم نمیتوانستم به این میزان احترام کسب کنم. مگر من جرمی مرتکب شدم که اظهار ندامت کنم؟ کجای دنیا، یک شخص برای گرفتن حق بدیهی تحصیل خود باید با اطلاعات همکاری کند که شما از من این انتظار را دارید؟
آخرین جوابی که بعد از 4 سال به من دادند، باز هم پاسخ منفی بوده
چند روز قبل هم از بنیاد شهید با ما تماس گرفته و گفتند که نامهای که از بنیاد درباره پروندهام به دانشگاه آزاد فرستادند با پاسخ منفی روبرو شده است. حتی آن مسئول بنیاد شهید گفت که وقتی از دانشگاه آزاد خواسته که این پاسخ را به صورت مکتوب ارائه کنند، حراست دانشگاه با ناراحتی مدعی شده که اصلا چرا در این رابطه با ما مکاتبه میکنید؟
آخرین جوابی که بعد از 4 سال به من دادند، باز هم پاسخ منفی بوده و هیچکس از استاندار و اداره اطلاعات گرفته تا رئیس بنیاد شهید و دیگران، پاسخگوی این مسئله نیستند.