حسین شریعتمداری درباره گرانی های افسارگسیخته:

خودی و غیر خودی در خدمت اهداف امریکا!

کیهان در یادداشتی به قلم حسین شریعتمداری با عنوان«چه کسی در آن نقطه منتظر بود » نوشت:

*با نگاهی گذرا به عرصه اقتصادی کشور، دو طیف با دو انگیزه متفاوت و حتی متضاد را می توان دید که اصرار دارند گرانی های افسارگسیخته این روزها را به «تحریم»ها نسبت دهند. طیف اول؛ برخی از مسئولان هستند که شماری از آنها تحلیل واقع بینانه ای از ماجرا ندارند و شماری دیگر با نسبت دادن گرانی ها به تحریم ها، وظیفه و مسئولیتی را که برای مهار گرانی برعهده داشته و دارند، نادیده می انگارند و یا از میزان و غلظت آن می کاهند. افراد این طیف- غیر از اعضای اصلی یک حلقه انحرافی که حساب جداگانه ای دارند- مانند همه مردم از افزایش بی رویه و جهشی قیمت ها نگرانند ولی چرا با حلقه یاد شده در نسبت دادن گرانی به تحریم ها همصدا می شوند؟ پاسخ به درستی معلوم نیست ولی می توان از فشار و تحمیل حلقه انحرافی به عنوان یکی از علت های موثر در این همصدایی یاد کرد. حلقه ای که عقبه ای مشکوک و پیوندهایی غیرقابل توضیح و توجیه دارد.

*طیف دوم؛ مجموعه ای از کلان سرمایه داران سودجو و دنباله های داخلی دشمنان بیرونی هستند که با دست اندازی به بازار کالا و خدمات مورد نیاز مردم، از یکسو کیسه های خود را از اموال حرام و غارت شده پر می کنند و از سوی دیگر نارضایتی ناشی از گرانی را به حساب تحریم ها می نویسند. این طیف تاکنون ردپاها و سرنخ های فراوانی از خود برجای گذاشته که ردیابی آن برای مراکز امنیتی و اطلاعاتی کشور به آسانی امکان پذیر بوده و هست و در موارد بسیاری نیز، برخورد و بازداشت شماری از آنها- تاکید می شود که فقط شماری از آنها- را در پی داشته است.دو طیف یاد شده، اگرچه انگیزه های متفاوتی دارند و طیف اول- غیر از حلقه انحرافی- خودی و طیف دوم، غریبه است ولی این دو طیف متفاوت؛ نهایتا در یک نقطه به هم می رسند. نقطه ای که در آن، ضروری ترین نیاز این روزهای آمریکا و متحدانش تامین می شود. چرا…؟! بخوانید!

 *آمریکا از حمله نظامی ناامید است و به خوبی می داند که در صورت دست زدن به این اقدام احمقانه، چه فاجعه بزرگی در انتظارش خواهد بود. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران «موقعیت آمریکا» به عنوان یک ابرقدرت سابق! و «موجودیت اسرائیل» را به عنوان یک رژیم جعلی و تحمیلی که با بلندپروازی دو خط آبی به نشانه نیل تا فرات را بر پرچم خود نقش بسته بود، با خطر جدی روبرو کرده است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله