خودداری دادستان از اعطاء مجوز خروج برای زندانیان بیمار رجایی شهر

دادستان از دادن مجوز خروج زندانیان بیمار زندان رجایی شهر برای اعزام به بیمارستان خود داری می‌کند.

به گزارش هرانا، زندانیان سیاسی بیمار که نیاز به درمان ایشان در بیمارستانی خارج از زندان بوجود می‌آید طی چند سال گذشته مجبور به اخذ مجوز خروج از دادستان شده‌اند.

این در حالی است که دادستان از اعطاء مجوز خروج از زندان برای زندانیان سیاسی بیمار خودداری می‌کند و یا بصورت کاملا گزینشی عمل کرده و فقط مجوز خروج طیف خاصی از زندانیان را صادر می‌کند.

این امر تاکنون سبب کندی و گاهی عدم دسترسی زندانیان سیاسی بیمار به درمانگاه مجهز در خارج زندان شده است که این روند تا کنون باعث مرگ چند زندانی سیاسی از قبیل محسن دگمه‌چی، منصور رادپور و سید محمد مهدی زالیه نقشبندیان شده است.

هم اکنون در زندان رجایی شهر چندین زندانی از بیماریهای شدید رنج می‌برند و از امکان درمان مناسب محروم می‌باشند  از آن جمله می‌توان به جعفر اقدامی، سعید رضایی، محمد بنازاده امیرخیزی و صالح کهندل نام برد.

جعفر اقدامی زندانی سیاسی که از یک سندرم عصبی رنج می‌برد، بیش از یک سال طول کشید تا توانست برای تست عصب و عضله به بیمارستانی خارج از زندان اعزام شود و اکنون بیش از دوماه است که انتظار مجوز دادستان را می‌کشد تا برای ویزیت جراح مغز و اعصاب به بیمارستان اعزام شود و نتیجه آزمایشات خود را جهت تشخیص بیماری ارائه دهد.

سعید رضایی زندانی عقیدتی و از شورای رهبری جامعه بهایی که از مشکلات کلیه رنج می‌برد بیش از شش ماه است که موفق به اخذ مجوز از دادستان برای اعزام به بیمارستان خارج زندان نشده است.

محمد بنازاده امیرخیزی زندانی سیاسی و بازاری سر‌شناس با وجودی که از ناراحتی شدید پروستات رنج می‌برد، بیش از دوماه است که موفق به کسب اجازه دادستان برای خروجش از زندان و درمان بیماری خود نشده است.

صالح کهندل زندانی سیاسی نیز که با افت و خیز پلاکت خون روبروست و به تشخیص پزشکان زندان احتمالا به سرطان خون مبتلا می‌باشد نیز می‌باید ۱۱ آزمایش مختلف جهت تشخیص بیماری از وی به عمل می‌آمد که با وجود گذشت بیش از ۵ ماه تنها سه آزمایش از وی گرفته شده و از ۲۰ خرداد ماه دیگر دادستان اجازه خروج وی را به خارج از زندان صادر نکرده است.

یکی از زندانیان سیاسی بیمار زندان رجایی شهر کرج به گزارشگر هرانا گفت: “اگر خانواده‌های ما با پیگیری فراوان و بعد از چند ماه دوندگی مجوز خروج از زندان را از دادستان اخذ کنند، مشکل بعدی ما با بیمارستان‌های دولتی است که بدلیل وجود چند مامور مسلح از پذیرش ما خود داری می‌کنند. بیمارستانهای دولتی تنها در شرایطی زندانیان سیاسی را بستری می‌نمایند که بیمار سفارش شده باشد. تامین هزینه بیمارستان خصوصی نیز که در توان خانواده‌های ما نمی‌باشد.”

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله