جهرمی با تاکید بر نقش نزدیکان مشایی در اختلاس سه هزار میلیاردی

خاوری باید در خوزستان بازداشت می شد، او را فراری دادند

محمد جهرمی، مدیرعامل سابق بانک صادرات که پس از افشای ماجرای فساد سه هزار میلیاردی، از سمت خود کنار گذاشته شد، در گفت و گو با هفته نامه پنجره به برخی مسائل مطرح شده درباره نقش خود در این ماجرا پاسخ داده است.

جهرمی در پاسخ به این که “احمدی نژاد، بانک صادرات و شخص جهرمی را مقصر ماجرای فساد معرفی کرده” گفته است: آقای رئیس جمهور که با عصبانیت مطالبی را بیان می کند، بیشتر ناشی از این است که نگران رو شدن دست بعضی از اطرافیانش در این فساد است. بنده به  عنوان وظیفه خود در مبارزه با این فساد، این موضوعات را در اختیار مراجع ذیصلاح قضایی و اطلاعاتی گذاشته ام.»

جهرمی در بخش دیگری از این گفتگو با تاکید بر اینکه تا کنون “مه آفرید” را ندیده و هنوز هم چهره او ا نمی شناسد، سخنان برادر مه آفرید خسروی مبنی بر تشکیل جلسه بین جهرمی و مه آفرید را تکذیب کرد و گفت : من با ایشان دیدار نداشتم. با این وجود روزنامه دولت مدعی شد که من با وی ملاقات داشتم و حتی وقتی جوابیه دادم، آن را چاپ نکردند. من هم مجبور شدم موضوع را رسانه ای کنم.

رئیس سابق بانک صادرات در توضیح اینکه آیا موضوع رسانه ای شده توسط او، همان موضوع ملاقات مشایی با مه آفرید بوده یا نه؟ گفته است: دولت نمی خواهد متهم باشد و طبیعی است که اتهام بزند، اما ملاقات های خصوصی بسیاری با متهم اصلی پرونده تشکیل شده بود. در آن مصاحبه گفتم که بیایند در این باره توضیح دهند. البته من نمی خواهم این موضوع را باز کنم.

وی درباره مسئولانی که در این پرونده دخالت داشته اند نیز گفته: اعترافات خوبی به دست آمده و مشخص شده که آقای خاوری چقدر پول گرفته یا اینکه خواهر زاده آقای مشایی چه مقدار دریافت کرده است و در کیفر خواست نامش آورده شده است…دو مدیرعامل بانک دولتی در این داستان رشوه گرفته اند و در کیفر خواست آمده است.

جهرمی همچنین تاکید کرده: “بر اساس مستندات قوه قضائیه در استان خوزستان باید آقای خاوری دستگیر می شد ، اما نگذاشتند این اتفاق بیفتد و خاوری فرار کرد.”

خاطر نشان می شود جهرمی خود یکی از متهمان اصلی پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله