حذف نام بهرام بیضایی از مجموعه مستند “فرش ایرانی”

سایت شبکه ایران از حذف نام بهرام بیضایی از مجموعه مستند “فرش ایرانی” خبر داده است.

براساس این گزارش این مجموعه شامل مستندهایی به کارگردانی بهروز افخمی، رخشان بنی اعتماد، بهرام بیضایی، جعفر پناهی، کمال تبریزی، سیف ا.. داد، مجتبی راعی، نورالدین زرین کلک، خسرو سینایی، بهمن فرمان آرا، عباس کیارستمی، مجید مجیدی، رضا می‌رکریمی، داریوش مهرجویی و محمدرضا هنرمند است. رضا کیانیان و لیلا اوتادی دو بازیگر شناخته شده‌ای هستند که در این مجموعه نقش آفرینی کرده‌اند.

“فرش عشایری/افخمی”، “فرش سه بُعدی/بنی اعتماد”، “قالی سخنگو/بیضایی”، “گره گشایی/پناهی”، “فرش زمین/تبریزی”، “تار و پود/داد”، “فرمایش آقاسیدرضا/راعی”، “قالی جادو/زرین کلک”، “فرش اسب ترکمن/سینایی”، “فرش و زندگی/فرمان آرا”، “کجاست جای رسیدن/کیارستمی”، “دست آفرینی هدیه به دوست/مجیدی”، “خاطره خاطره/میرکریمی”، “فرش و فرشته/مهرجویی” و “کپی برابر اصل نیست/هنرمند” عناوین این پانزده مستند هستند.

سایت شبکه ایران خاطرنشان کرده است: نکته شگفت آور درباره این مستند آن است که نام تمامی کارگردانان کار بر روی اینسرت فیلم آمده است به جز نام بهرام بیضایی. شگفتی قضیه زمانی دوچندان می‌شود که می‌بینیم بر روی اینسرت فیلم بر عبارت “پانزده کارگردان، یک داستان” تاکید شده اما به جای نام هر پانزده کارگردان، نام چهارده کارگردان روی اینسرت فیلم آمده است و خواسته یا ناخواسته نام بهرام بیضایی سانسور شده است.

شبکه ایران در مطلب خود البته حذف نام کارگردانان سیاسی را عجیب ندانسته و افزوده است: باز اگر با کارگردانی طرف بودیم که طی ماههای اخیر درگیر مسائل سیاسی شده است این حذف آن قدر‌ها عجیب نمی‌نمود اما درباره بهرام بیضایی که تا همین نیمه ابتدایی سال رایزنیهای لازم برای تولید پروژه «اشغال» وی توسط بنیاد فارابی در حال پیگیری بود چنین حذفی واقعا عجیب و غیرقابل بخشش است.

نام فیلمی از بهرام بیضایی که در این مجموعه قرار گرفته “قالی سخنگو” است؛ فیلمی که در ابتدای تیتراژ آن بیضایی با خط خود درباره‌اش نوشته است: “نگاره بافته‌ای کمیاب/پیش تر‌ها بر پرده بوده و زیرانداز/از درختی شگفت/که شاهنامه درخت سخنگو خوانده/نام کهن‌تر آن واک/ایزد بانوی باستانی سخن است.”

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله