گزارشی از آخرین وضعیت زندانی ملی - مذهبی

تداوم فشار و محدودیت علیه سعید مدنی

منصوره اتفاق، همسر  سعید مدنی، فعال ملی-مذهبی محبوس در بند 209 اوین تصریح می کند: با وجود سپری شدن چهار ماه از بازداشت ایشان، کارشناسان پرونده هنوز پرونده را به دادگاه نفرستاده اند.

همسر دکتر مدنی به تاکید بازپرس شعبه دو دادسرای شهید مقدس واقع در زندان اوین، مبنی بر لزوم ارسال گردش کار پرونده این فعال ملی-مذهبی اشاره می کند و می‌گوید: «با وجود سپری شدن بیش از چهار ماه از بازداشت وی، بازجوها همچنان از تکمیل و ارسال پرونده به مراجع قضایی خودداری می کنند.»

همسر این پژوهشگر ارشد علوم اجتماعی می افزاید: «حتی دادستان نیز به دائره اجرای احکام نامه نوشته و خواسته است که حکم محکومیت وی مربوط به پرونده بازداشت ملی مذهبی ها در سال 1379 اجرا شود؛ ولی هنوز ایشان را در همان بند امنیتی 209 نگه داشته اند و بازجوها از انتقال وی به بند 350 زندانیان سیاسی در اوین، جلوگیری می کنند.»

منصوره اتفاق به آخرین ملاقات خود با همسرش اشاره می کند و می‌گوید: «ایشان با سه متهم غیرسیاسی دیگر در یک سلول محبوس است.»

وی از بدرفتاری با سعید مدنی در روزهای نخست بازداشت‌اش خبر می دهد و به نقل از وی می افزاید: «برخورد بازجوی اول، مشابه بدرفتاری های بازجوهای دهه 60 بوده است.»

سعید  مدنی در اعتراض به این وضع، اعتصاب غذا کرده و به مقام‌های ارشد امنیتی و قضایی نامه می نویسد که درنهایت منجر به تغییر بازجو می شود.

سردبیر فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهدید شده که در صورت عدم نگارش نامه یا مصاحبه علیه جنبش سبز و برخی فعالان برجسته ی آن، همچنان و تا زمان برگزاری دادگاه در بند 209 خواهد ماند و پس از آن نیز به زندان رجایی شهر تبعید خواهد شد.

منصوره اتفاق وضع روحی و روانی همسرش را بسیار خوب توصیف می کند و با اشاره به بیش از سه دهه سابقه فعالیت سیاسی وی، می گوید: «به آقایان هم گفتم که مدنی از قبل از انقلاب سابقه فعالیت سیاسی داشته و در سه دهه ی اخیر هم بارها بازداشت و احضار و تهدید شده است؛ او یک نوجوان نیست که تحت فشار، علیه عقاید سیاسی خود چیزی بنویسد یا بخواهد علیه دیگران دروغ بگوید یا به آنان اتهامی وارد کند.»

سعید مدنی، عضو شورای فعالان ملی-مذهبی، از پایه گذاران نشریه ایران فردا در کنار مهندس عزت الله سحابی، مدیرمسئول آن بود. وی ازجمله پژوهشگران ارشد در حوزه فقر، اعتیاد، خودفروشی و آسیب های اجتماعی در ایران محسوب می شود که مقالات متعدد و چند کتاب از وی منتشر شده است.

عضو کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه همچنین ازجمله حامیان جنبش سبز پس از کودتای انتخاباتی 1388 محسوب می شود. وی در مقالات و گفتگوهای متعدد، جنبش سبز را از زاویه ی جنبش های اجتماعی جدید مورد تبیین و حمایت قرار داده است. عضو انجمن جامعه شناسی ایران در بازخوانی و توضیح مفاهیمی چون «شبکه های اجتماعی» نقشی فعال داشته است.

نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی در ماه های اخیر بارها مدنی را مورد احضار و تهدید قرار دادند و خواستار کناره گیری وی از عمل سیاسی شدند.

دکتر سعید مدنی ازجمله فعالان ملی مذهبی است که در جریان بازداشت گروهی نیروهای ملی مذهبی در سال 1379، همراه با مهندس سحابی، دکتر پیمان، دکتر ملکی، دکتر رییس طوسی، محمد بسته نگار و جمعی دیگر، بازداشت شد و ماه‌ها در سلول انفرادی محبوس ماند. وی بعدتر به قید وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد شد. دادگاه انقلاب به ریاست قاضی حداد، این روزنامه نگار را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، عضویت در گروه سیاسی غیرقانونی و تبلیغ علیه نظام، به 6 سال زندان محکوم کرد.

از متهمان آن پرونده، در دو سال اخیر، شهید هدی صابر،  علیرضا رجایی و  مسعود پدرام، بازداشت و برای اجرای حکم روانه اوین شده اند.

هفدهم دی ماه 1390 سعید مدنی در خیابان بازداشت و روانه سلول انفرادی بند 209 اوین شد.

افزون بر مدنی، رجایی و پدرام، هم اینک  احمد زیدآبادی،  کیوان صمیمی، و  خسرو دلیرثانی دیگر اعضای شورای فعالان ملی مذهبی هستند که در بازداشت غیرقانونی بسر می برند.

 

 

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله