اعتراض مادران پارک لاله به شرایط زندان مخوف قرچک ورامین

تا روز دادخواهی هم چنان ایستاده ایم

مادران پارک لاله در بیانیه ای ضمن اعلام اینکه موج جدیدی از اذیت و آزار و فشارهای بی رویه بر زندانیان سیاسی آغاز شده است از وضعیت نامناسب و غیرانسانی زندان قرچک ورامین انتقاد کرده و ضمن تشریح شرایط وخیم این زندان تصریح کرده اند:« ما مادران پارک لاله ایران همراه با خانواده های زندانیان سیاسی، به تشدید بدرفتاری با زندانیان و افزایش فشار بر آنان شدیداً اعتراض داریم. به مسوولان هشدار می دهیم که محروم کردن زندانیان از حقوق انسانی آنها نقض آشکار حقوق بشر است و مسوولیت تامین سلامت زندانیان و جلوگیری از هر گونه آسیب و صدمه ای بر آنان به عهده جمهوری اسلامی است و باید نسبت به آن پاسخگو باشد.»

به گزارش سایت عصر نو در این بیانیه همچنین تاکید شده:«ما مادران پارک لاله بار دیگر اعلام می کنیم برای رسیدن به سه خواسته خود؛ آزادی فوری و بدون قید و شرط رندانیان سیاسی – عقیدتی، لغو مجازات اعدام و محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت اسلامی، تا روز دادخواهی هم چنان ایستاده ایم.»

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

به دنبال انتصاب رییس جدید زندان اوین، موج جدیدی از اذیت و آزار و فشارهای بی رویه بر زندانیان سیاسی آغاز شده است.به دنبال آن، دو تن از زندانیان سیاسی زن محبوس در اوین را به زندان مخوف قرچک ورامین منتقل کردند.

این  زندان که اکنون به عنوان بند نسوان زندان های تهران استفاده می شود، در واقع سوله هایی بدون پنجره و فاقد ابتدایی ترین امکانات یک زندان است که حتی آب آشامیدنی قابل شرب نیز ندارد و در بیشتر ساعات روز نیز آب در این زندان قطع است. در این سوله ها برای حداقل 300 زندانی فقط 4 توالت وجود دارد و در آن جا گرسنه نگاه داشتن زندانیان و کتک زدن دسته جمعی آنان از موارد عادی آزار و اذیت است.

در همین راستا اشرف علیخانی شاعر محبوس در بند زنان زندان اوین از روز 22 تیر ماه در اعتراض به انتقال این دو هم بندی اش دست به اعتصاب غذا زده است.

شبنم مددزاده، یکی دیگر از زندانیان سیاسی زن، طی نامه ای از زندان اوین از تجربه دردناک خود از این زندان نوشته و از آن به عنوان مسلخ انسان و انسانیت نام برده و از تمامی مجامع حقوق بشری خواسته است تا برای باز گرداندن این دو زندانی سیاسی از آن ظلمت از هیچ تلاشی کوتاهی نکنند.

نامبرده پیش از این در تماس تلفنی با پدر خود گفته است: ” کاش مرده بودیم و به اینجا (زندان قرچک) نمی آمدیم”. وی هم چنین می گوید: ” زندان شهر ری (نامی که بر سر در آن نوشته شده است) اردوگاهی است برای مرگ و نه برای حبس، جایی برای مرگ تدریجی که هنوز صدای له شدن عزت انسان را در گوشم می شنوم.”

به نظر می رسد مسوولان قضایی و امنیتی برای جلوگیری از سر و صدا، تصمیم گرفته اند که به تدریج انتقال زندانیان سیاسی زن را به این زندان عملی کنند.

در گام اول، دو تن از رندانیان میان سال و بیمار به نام های کبری بنازاده امیرخیزی و صدیقه مرادی که هر دو از بیماری قلبی و ستون فقرات و آرتروز گردن رنج می برند را به این زندان منتقل کردند.

در اقدامی مشابه نیز سعی در انتقال زندانیان سیاسی مرد زندان رجایی شهر به بندی فاقد هر امکانی را داشتند که به دنبال اعتراض رندانیان، مجبور به عقب نشینی شدند.

ما مادران پارک لاله ایران همراه با خانواده های زندانیان سیاسی، به تشدید بدرفتاری با زندانیان و افزایش فشار بر آنان شدیداً اعتراض داریم. به مسوولان هشدار می دهیم که محروم کردن زندانیان از حقوق انسانی آنها نقض آشکار حقوق بشر است و مسوولیت تامین سلامت زندانیان و جلوگیری از هر گونه آسیب و صدمه ای بر آنان به عهده جمهوری اسلامی است و باید نسبت به آن پاسخگو باشد.

ما مادران پارک لاله بار دیگر اعلام می کنیم برای رسیدن به سه خواسته خود؛ آزادی فوری و بدون قید و شرط رندانیان سیاسی – عقیدتی، لغو مجازات اعدام و محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت اسلامی، تا روز دادخواهی هم چنان ایستاده ایم.

ما ضمن یادآوری تعهدات جمهوری اسلامی مبنی بر رعایت مفاد مندرج در کنوانسیون حقوق زندانیان، از همه مراجع ذیربط جهانی به ویژه شخص احمد شهید گزارش گر ویژه حقوق بشر در ایران می خواهیم که به این نقض مسلم حقوق بشر اعتراض کنند و نگذاریم فاجعه دیگری در زندان ها به وقوع بپیوندند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله