شروع اعتصاب غذای نامحدود احمد رضا احمد پور در زندان سپیدار اهواز

تا آزادی کامل یا مرگ به اعتصابم ادامه خواهم داد

زندانی سیاسی احمدرضا احمدپور از پژوهشگران علوم دینی و قرآنی خوزستانی در پی اعتراض به نحوه برخوردهای غیر اصولی مسئولان مربوطه در دادسرای ویژه روحانیت در تاریخ ۱۹/۲/۱۳۹۱ با ارسال نامه ای به ریاست زندان از برخوردهای اجرای احکام دادسرای ویژه روحانیت که برخاسته از بغض های شخصی نسبت به وی است، گله مند شده و در اعتراض به این نوع برخوردهای غیراصولی اعلام داشته چنانچه تا پایان هفته به وضعیت بیماری و انتقال وی به قم و یا توقف اجرای حکم تا رسیدگی پرونده وی در دادگاه هم عرض تجدیدنظر بنابر اعاده دادرسی اقدام نگردد ، از ۲۴/۲/۱۳۹۱ دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهد زد.

بنا به گزارش  رسیده از زندان سپیدار اهواز به سایت ملی – مذهبی احمدپور در نامه خود به ریاست زندان نوشته است که این اعتصاب غذا را تا آزادی کامل یا مرگ ادامه خواهد داد و عوامل مرگ خود را برخوردهای نابخردانه و مغرضانه مسئولان مربوط در دادسرای ویژه روحانیت می داند. بنابر اخبار رسیده ،این پژوهشگر دینی وصیت نامه ای نیز تنظیم کرده که در آن لیستی از افراد و عوامل پرونده ساز سیاسی و امنیتی در رابطه با نقض حقوق انسانی خود و دیگر منتقدین را ارائه داده است. گفتنی است در سی ام فروردین سال جاری وی از سوی شعبه اول دادسرای ویژه روحانیت اهواز از زندان سپیدار اهواز به دادسرا احضار و به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق نوشتن نامه به مقام رهبری” تفهیم اتهام شد و با تامین قرار پرونده در صلاحیت رسیدگی در دادسرای قم تشخیص و به دادستانی ویژه روحانیت قم ارسال گردید.

بنا به گزارش منابع خبری از زندان سپیدار اهواز، احدرضا احمدپور در پی درخواست یکی از مسئولان دادسرای اهواز، شرحی از تخلفات صورت گرفته پیرامون اجرای حکم وی ، در دوم اردیبهشت امسال خطاب به دادستانی نوشته که حاوی نکاتی مهم در خصوص رفتار دادگاه ویژه روحانیت بر مبنای حب و بغض و تحت تاثیر نفوذ عوامل امنیتی است ! احمدپور در آن نامه ضمن تصریح این نکته که هیچ امیدی به رسیدگی و رفتار قانونی و مبتنی بر شرع و یا هرگونه دادرسی عادلانه و منطقی در دادسرای ویزه روحانیت ندارد، از بی تفاوتی های مسئولان مربوطه نسبت به درخواست اعاده دادرسی خود گلایه داشته ، افزوده است : رویه حاکم بر دستگاه ویژه روحانیت کاملا امنیتی و غیر قضایی محض است و به علت وجود تسویه حساب های سیاسی و رفتار کاملا لجوجانه در آن ، اصولا صدای دادخواهی متهم شنیده نمی شود و هیچ مرجعی فراتر از آن قادر به شنیدن صدا و دادخواهی نیست چراکه آن دستگاه خارج از سه قوه حاکم بر جمهوری اسلامی اعمال قدرت می کند.

این فعال و زندانی سیاسی با اشاره به دستگیری غیر قانونی اش به اتهام واهی “اقدام علیه امنیت ملی” به انتقام گیری کینه توزانه دادسرای ویژه روحانیت به خاطر نامه اش به دبیر کل سازمان ملل پرداخته و گفنه است علت اصلی دستگیری اش افشاگری در باره برخوردهای غیرقانونی و غیرشرعی و وضعیت نابسامان زندان قم در سال ۸۹ و نیز طرح شکایت از دادگاه ویژه روحانیت ، نزد بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد توسط وی بوده است .

احمدپور با اشاره به خشم آن دستگاه نسبت به خویش اضافه کرده است : “…خود و خانواده ام اعتراف می کنیم که آن خشم افسارگسیخته در دادگاه ویژه روحانیت را با پوست و استخوان و روح خود حس کرده ایم و بی تفاوتی نسبت به عدالت و قانون وشرع مرا به جائی رسانده که در زندان دائم به مرگ و به قربانی شدن می اندیشم !”

سیداحمدرضا احمدپور در بخش دیگری از آن نامه با استناد به سخنی از رهبر جمهوری اسلامی ایران در نفی برخورد با مخالفین ، خطاب به دادستانی ویژه روحانیت گفته است : “…دادسرای ویژه روحانیت قم عدالت و امنیت را ، هم از من و هم از خانواده ام سلب کرده و عملا همه ما را زیر قدرت خود له کرده و هم اینک خانواده ام در نبود من بی پناه در معرض تهدیدهای حتی جانی و … قرار دارد و کاملا بدون امنیت هستند …”

این وبلاگ نویس در پایان ضمن نفی برخورد بدی با بدی به بیتی از یک شعر استناد کرده : “بدی را بدی سهل باشد جزا – اگر مردی احسن الی من اسا”و تاکید کرده :” و البته فراموش نخواهم کرد و نخواهم بخشید و امور را به او که فوق ایدیهم است وا می گذارم که : هرکه نامخت از گذشت روزگار … نیز نیاموزد ز هیچ آموزگار”

این پژوهشگر علوم دینی و قرآنی در نامه خود به ریاست زندان از همه خانواده ، دوستان و آشنایان طلب بخشش و از خدای متعال طلب آمرزش گناهان نموده است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله