پیام رسول بداقی معلم زندانی به مناسبت روز دانش آموز

به خاطر دانش آموزان سوخته نفیسان غم مباد بگویم یا به کشته شدگان جاده های فسا و بروجن؟

معلم زندانی رسول بداقی به مناسبت ۱۳ آبان روز دانش آموز با صدور پیامی نسبت به کشته شدن تعدادی از دانش آموزان در حوادث اخیر ابراز تاسف کرد. 

بداقی که بیشتر از سه سال است از مرخصی محروم بوده همچنان در زندان رجایی شهر محبوس است . این معلم زندانی در بخشی از پیامش آورده است:« به خاطر دانش آموزان سوخته نفیسان و نورآباد و مازندران غم مباد بگویم یا به کشته شدگان جاده های فسا و بروجن و غیره که قربانی سیاست های ابلهانه و پوچ دیکتاتوری های ریز و درشت رژیم شده اند . به خاطر استعدادهای به تاراج رفته جوانان ایرانی از ده ها نسل اخیر یا به خاطر جوانان و نوجوانانی که همچون درختان نورس برگ برگ زندگیشان در پای مواد مخدر قربانی فخرفروشی و دغل بازی خودکامگان بی خرد شده است غم مباد گویم .» 

متن کامل این پیام که جهت انتشار در اختیار «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران » قرار داده شده  و نسخه ای از آن نیز به دست سایت ملی-مذهبی رسیده به شرح زیر است: 

متن کامل این پیام به شرح زیر است:

به کدامین اندوه باید غم مباد گفت؟

هموطنان دانش آموز،

با دلی تنگ و چشمی گریان در زندان رجایی شهر کرج می خواهم با شما سخن بگویم .

می خواهم در اینجا با شما ابراز همدردی کنم می خواهم به جامعه دانش آموزان ، پدران ، مادران و فرهنگیان غم مباد بگویم. اما هنگامی که با خود می اندیشم به کدامین اندوه و به کدامین قشر از مردم غم مباد باید گفت ؟

به احساسات قربانی شده دهها میلیون انسان ایرانی که در زیر یوغ خودکامگی و دیکتاتوری یارای کوچکترین فریاد از آنان گرفته شده است غم مباد بگویم یا به آرزوهای به خاک سپرده دهها میلیون کودک و پیر و جوان ایرانی که برای رسیدن به کمترین آرزوی معقول و انسانی خویش حتی برای داشتن یک زندگی ساده شبانه روز خون دل می خورند و در سایه فقر و فلاکت گسترده ، صورت خود را با سیلی سرخ نگهداشته اند .

به خاطر دانش آموزان سوخته نفیسان و نورآباد و مازندران غم مباد بگویم یا به کشته شدگان جاده های فسا و بروجن و غیره که قربانی سیاست های ابلهانه و پوچ دیکتاتوری های ریز و درشت رژیم شده اند . به خاطر استعدادهای به تاراج رفته جوانان ایرانی از ده ها نسل اخیر یا به خاطر جوانان و نوجوانانی که همچون درختان نورس برگ برگ زندگیشان در پای مواد مخدر قربانی فخرفروشی و دغل بازی خودکامگان بی خرد شده است غم مباد گویم .

آیا جز ریختن اشک و آه و افسوس در کنج زندان کاری از من بر می آید ؟

رسول بداقی زندان رجایی شهر کرج

۴ آبان ۱۳۹۱

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله