بلاتکلیفی بازداشت شدگان مسیحی در شیرازهمچنان ادامه دارد

علیرغم پیگیری وکیل مدافع و خانواده‌های نوکیشان مسیحی دربند در زندان عادل آباد شیراز، این افراد با گذشت ده ماه از بازداشت شان همچنان در شرایط نامشخص و بحرانی به سر می‌برند و سرنوشت‌شان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. به گزارش “محبت نیوز”، اکنون 10 ماه از دستگیری جمعی از نوکیشان مسیحی شیراز می‌گذرد. دستگیرشدگانی که دادگاهی 5 تن از آنان پس از 8 ماه انتظار روز دوشنبه مورخ 24 مهر ماه 1391 برابر با ( 15 اکتبر 2012) در محل شعبه 3 دادگاه انقلاب اسلامی شیراز و به ریاست قاضی رشیدی برگزار شد، اما دادگاه بدون صدور رای به کار خود پایان داد و نوکیشان مسیحی، “مجتبی حسینی”، “محمدرضا پرتویی (كوروش)”، “وحید حکانی” ، “همایون شکوهی” و همسر ایشان خانم”فریبا ناظمیان” همچنان بلاتکلیف در انتظار روشن شدن وضعیت خود به سر می‌برند.

از سوی دیگر گفته می شود که ” قاضی پرونده به علت وجود اختلاف شدید با وکیل مدافع زندانیان، موکلین و خانواده‌های آنان را تحت فشار قرار داده تا وکیل را عزل کنند. در همین حال “معلق نگه داشتن پرونده و عدم رسیدگی به آن، تغییرات مکرر تاریخ و زمان برگزاری دادگاه به بهانه های متفاوت که نشان از ایجاد فشارهای روحی و روانی ( به مثابه شکنجه) بر زندانیان و خانواده های آنان می باشد ، محدودیت در برقراری تماس های تلفنی ، عدم اجازه مرخصی، نداشتن هرگونه ارتباط با اعضای درجه یک خانواده تنها بخشی از فشارهایی است که جمهوری اسلامی به نوکیشان مسیحی دربند و خانواده‌های آنان تحمیل می کند.”

تاکنون از قول برخی مقامات و مسئولان قضایی به بازداشت شدگان و خانواده های آنان گفته شده كه برای آزادی موقت این افراد هیچگونه وثیقه ای نیز پذیرفته نخواهد شد.

همچنین خبر رسیده به «محبت نیوز» حاکی است، که به دستور مقامات زندان عادل آباد، بین هفت تا هشت نفر از نوکیشان مسیحی این زندان به بند تازه تاسیس ی با عنوان «بند عبرت» منتقل شده‌اند، این بند از کمترین امکانات برای زندانیان برخوردار است . با نزدیک شدن فصل زمستان حتی در این بند امکانات اولیه از قبیل سیستم گرمایشی و تهویه نیز تعبیه نشده و به لحاظ وضعیت سرویس بهداشتی از وضعیت مناسبی برخوردار نمی باشد.

در بین بازداشت شدگان مسیحی نیز چهار تن از دگر اندیشان مذهبی در تاریخ 21 مهرماه 1391 برابر با ( 12 اکتبر 2012) توسط ماموران امنیتی در شیراز بازداشت شدند نیز در این بند در بازداشت بسر می برند .

گفته شده « بند عبرت » محلی برای نگهداری زندانیان که دارای جرم و پرونده مشترک هستند می باشد.

از طرفی پس از ده ماه حبس با وجود اینکه دوران بازجویی این چهار نوکیش مسیحی به پایان رسیده است و تفهیم اتهام نیز شده اند، اما به عناوین مختلف مسئولین زندان آنها را احضار کرده و تهدید می کنند که تحت هیچ شرایطی اجازه صحبت در مورد اعتقادات و نگرش‌های دینی و بویژه ایمان مسیحی خود را ندارند.

اگر چه جریان پرونده این افراد هیچ روال قانونی ای نداشته اما دستگاههای امنیتی و قضایی اتهام این افراد را تشکیل گروههای غیر قانونی ، شرکت در جلسات کلیساهای خانگی، تبلیغ علیه نظام و توهین به مقدسات از طریق تبلیغ مسیحیت عنوان کرده اند .

مقامات جمهوری اسلامی تلاش دارند تا طرح اتهام دینی و اعتقادی را از اینگونه پرونده ها برداشته و برای محكومیت سنگین و رسیدن به اهداف خود به آن رنگ و بوی سیاسی بدهند. و یا با طرح اتهام “توهین به مقدسات” پرونده و حكم آنان را سنگین تر نمایند.

لازم به یادآوری است در مورخ ۱۹بهمن ماه ۱۳۹۰ ( برابر با ۸ فوریه ۲۰۱۲ ) ماموران امنیتی پس از شناسایی و یورش به منزل یكی از نوكیشان مسیحی كه از آن مكان بعنوان كلیسای خانگی یاد می شده جمعی از نوكیشان مسیحی كه به منظور دعا و عبادت در آنجا گردهم آمده بودند را با برخورد و توهین بازداشت نمودند .

با گذشت نزدیک به دو سال پس از نطق آقای علی‌خامنه ای در قم که نقطه آغاز شدیدترین فشارهای امنیتی بر اقلیت های مذهبی به ویژه مسیحیان شد، بسیاری از کليساها تعطيل و بناهای تاریخی متعلق به مسیحیان تخریب شدند و همچنین از برگزاری برخی مراسم کليسايی جلوگيری به عمل آمد ه و نیروهای امنیتی با یورش به منازل نوکیشان حتی از برگزاری مراسم خصوصی دعا و نیایش در کلیساهای خانگی جلوگیری کردند.

گفتنی است آزار و اذیت و اعمال تبعیض علیه اقلیت های دینی در سی ساله گذشته همواره یكی از موارد عمده نقض حقوق بشر توسط حاكمیت بوده است.

حال در آستانه کریسمس بسیاری از هموطنان مسیحی در ایران پشت میله‌های زندان به سر می برند و به خاطر اعتقادات و ایمان مسیحی خود زیر شکنجه و فشارهای روحی، به دور از خانواده‌های خود روزگار می گذرانند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله