نرگس محمدی خواهان آزادی دختر دانشگاه علوم و تحقیقات و توقف سرکوب زنان شد

برنده جایزه نوبل صلح و سازمان عفو بین‌الملل خواهان آزادی دختر علوم تحقیقات شدند

«نرگس محمدی»، فعال حقوق‌بشر زندانی، با انتشار پیامی از اقدام اعتراضی دانشجو دختر دانشگاه علوم و تحقیقات تهران ستایش کرد و او را «نماد عصیان» زنان در جامعه ایران دانست.

خانم محمدی در این پیام که، روز ۱۳آبان۱۴۰۳ در صفحه اینستاگرام وی منتشر شده است نوشت، دختر علوم تحقیقات «بدنی را که حکومت سال‌ها در تلاش است تا ابزار شرم، سرکوب و جنسی قرار دهد، به ابزارِ اعتراضِ کوبنده علیه‌شان تبدیل کرد.»

برنده زندانی جایزه صلح نوبل با اشاره به اظهارات مقامات درباره اینکه زن معترض دانشگاه علوم تحقیقات باید تحت «آزمایشات روانی» قرار بگیرد، افزود: « به جای زنِ معترض، می‌بایست عاملان و آمران پدیده‌ی ننگین “حجاب اجباری” تحت آزمایش روانی قرار گیرند که به خود اجازه می‌دهند در هر مکان و هر زمانی، بدنِ زن را ابزار خشونت علیه او قرار دهند.»

نرگس محمدی در ستایش از دختر علوم و تحقیقات نوشت: «او نه‌تنها در مقابل زورگویی برای تحمیل “حجاب اجباری” و پوشاندن موهای سرش عقب ننشست، بلکه بدنش را نمادِ سرپیچی و عصیان کرد.»

وی در پایان پیام خود نوشت: «خواهان‌ آزادی او و توقف سرکوب و آزار زنان هستم.»

هم‌زمان گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل و سازمان عفو بین‌الملل به بازداشت دختر دانشجویی که گفته می‌شود در اعتراض به حجاب اجباری در محوطه دانشگاه علوم و تحقیقات تهران لباس‌های خود را از تن درآورده است، واکنش نشان دادند.

سازمان عفو بین‌الملل نیز در ایکس نوشت: «مقام‌های جمهوری اسلامی باید فورا این دانشجو را که پس از درآوردن لباس در اعتراض به آزار‌واذیت به‌دلیل حجاب اجباری از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده، آزاد کنند.»

عفو بین‌الملل در ادامه بر مسئولیت مقام‌های جمهوری اسلامی نسبت به این زن بازداشت‌شده تأکید کرد و نوشت: «مقام‌های ایران باید مانع شکنجه و سایر بدرفتاری‌ها با او شوند و از این‌که او به خانواده و وکیل دسترسی دارد، اطمینان خاطر حاصل کنند. ادعاهای ضرب و خشونت جنسی علیه او در جریان بازداشت باید به طور مستقل و بی‌طرفانه مورد بررسی قرار گیرد.»

«مای ساتو»، گزارشگر ویژه حقوق‌بشر سازمان ملل در امور ایران، با انتشار ویدیویی از دختر دانشجو معترض به حجاب اجباری در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تهران در حساب «ایکس» خود نوشت که این موضوع و همچنین پاسخ مقام‌های ایران، را به دقت رصد خواهد کرد.

از زمان انتشار تصاویر تاکنون گزارش‌های مختلفی از جمله درباره هویت این دانشجو منتشر شده است. کانال تلگرام «خبرنامه امیرکبیر» که ادعا می‌کند این اطلاعات را منابع آگاه در اختیار او قرار داده اند کمی پس از انتشار تصاویر نوشت که این زن دانشجو «پس از آزار و اذیت توسط یک نیروی بسیجی به دلیل نداشتن مقنعه و پس از پاره کردن لباسش توسط نیروهای حراست، در حرکتی احتمالاً اعتراضی تمام لباس‌های خود را از تن درآورد.»‌‌‌

کمی بعد چند حساب کاربری در ایکس/توییتر هم ادعا کردند که این دانشجو را می‌شناسند و او دانشجوی ادبیات فرانسه است و آهو دریایی نام دارد. این کاربرها ضمن اشاره به هویت این دختر دانشجو و ادعای شناختن او، مدعی شدند او سلامت روانی مناسبی ندارد.

دیوانه‌انگاری زن معترض و سرکوب زن با توسل به مفهوم ناموس

برخی رسانه‌های داخلی ایران بر همین مبنا مسئله سلامت روانی زنی که در اعتراض، در یک مکان عمومی نیمه برهنه شده است را مطرح و پررنگ کردند؛ استراتژی شناخته‌شده‌ای که غالباً در جوامع و حکومت‌های مردسالار علیه زنی که خلاف نرم‌های اجتماعی عمل می‌کند به کار گرفته می‌شود تا دیوانه‌انگاری شده و از او انسان‌زدایی شود.

در این رسانه‌ها به نقل از دانشگاه آزاد آمده است که «این دانشجو تحت فشار روحی شدید و اختلالات روانی است و در حال حاضر به یک مرکز درمانی منتقل شده است.»

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گزارش کرد که این دانشجو بعد از آنکه از دانشجویان فیلم می‌گرفته است، با اعتراض آنها روبرو شده و در واکنش به اعتراض آنها لباس‌هایش را درآورده است. ‌

امیر محجوب، مدیر روابط عمومی و تشریفات دانشگاه آزاد هم در ایکس/توییتر درگیری بین دختر دانشجو و حراست دانشگاه را تکذیب کرد و گفت که خود او پس از بازداشت دختر در کلانتری حاضر شده است و «بنابر تأیید اورژانس حال جسمی ایشان کاملا مساعد گزارش شد.»‌ او هم نوشت:

«بررسی‌ها نشان می‌دهد ایشان بخاطر اختلال روانی، اقدام به فیلمبرداری از هم‌کلاسی‌ها‌ و استادش می‌کند که با اعتراض آنها روبرو می‌شود. موضوعی که مسبوق به سابقه بوده است. وی پس از اینکه با تذکر دانشجویان و حراست روبرو می‌شود‌ به سرعت خود را به حیاط می‌رساند و اقدام به هتک‌ حرمت می‌کند… آنچه در این مورد خاص به واقع رخ داده است، نشان می‌دهد که اقدام منافی عفت دانشجوی خاطی، نه به دلیل تذکر بی‌حجابی، بلکه به‌خاطر‌ اعتراض دانشجویان و حراست به فیلمبرداری و عکاسی بدون اجازه این دانشجو و نقض حریم خصوصی دانشجویان و اساتید بوده است.»‌‌

در تلاش برای کنترل روایت از واقعیت، رسانه‌‌های داخلی ایران روز یکشنبه پا را فراتر گذاشته و تصاویری را از صحبت‌های یک مرد که صورت او شطرنجی شده بود منتشر کرده و ادعا کردند این مرد همسر سابق دانشجوی علوم و تحقیقات است. مرد مذکور در صحبت‌های خود حرکت این زن را «زشت» خواند و مدعی شد او مادر دو فرزند است و از مردم خواست به‌خاطر فرزندانش این فیلم را بازنشر نکنند و «با آبروی او بازی نکنند»؛ استراتژی دیگری که در آن زن «ناموس» و «آبروی» خانواده تعریف شده و با استفاده از نقش مادری و همسری، کنترل و سرکوب می‌شود.

در سال‌های اخیر حکومت جمهوری اسلامی بارها از روان‌پزشکی به مثابه ابزار سرکوب و شکنجه علیه زنان و مردان استفاده کرده است. یکی از آخرین موارد رویا ذاکری‌ست که در تبریز به خاطر حجاب اجباری ضرب و شتم و دستگیر و سپس به بیمارستان اعصاب و روان منتقل شد. زندانیان سیاسی زیادی نیز در ایران تحت این فشار و شکنجه بوده‌اند و در مدت بستری کردن مخفیانه‌شان در بیمارستان‌های روانی تحت شوک‌های الکتریکی، تزریق داروهای بی‌هوشی و نامشخصِ منجر به بروز رعشه، پاره شدن زبان، اختلال در حرکت و حرف زدن وهم‌چنین مبتلا به عوارض و آسیب‌های شدید دیگر شده‌اند. در یکی از این موارد بهنام محجوبی پس از بازگشت از این بیمارستان‌ها به طرز مشکوکی جان باخت.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله