طاهره علیزاده (همسر دکتر غروی):

برخورد با همسرم نباید دستمایه تخریب دولت و ناامیدی مردم شود

طاهره علوی همسر اندیشمند زندانی دکتر غروی  در نامه ای خطاب به ملت ایران ضمن تشکر از حمایت ها و همدلی هایی که در این مدت با ایشان شده گفته است: جناب آقای دکتر روحانی و مدیران اجرایی ایشان هیچ نسبتی با اینگونه رفتارهای قهرآمیز ندارند، لذا گرچه سخن من به معنی رفع مسؤولیت رییس جمهور برای احیا و صیانت از حقوق شهروندی – مصرح در قانون اساسی- نیست، اما تاختن به دولت را، آن هم در شرایطی که به درستی اولویت های خود را بر رفع مشکلات معیشتی مردم مظلوم ایران متمرکز نموده است، منطقی و اخلاقی نمیدانم.

متن کامل این نامه که نسخه ای از آن به ملی – مذهبی رسیده به  این شرح است:

به نام خدای مهربان
ملت شریف و بزرگوار ایران؛

به عنوان یار و همسر قرآن پژوه آزاده، دکتر سیدعلی اصغر غروی، بر خود فرض میدانم از اظهار لطف و همراهی کلیه ی اشخاص، گروهها، احزاب و رسانه ها که از ابتدای بازداشت ایشان، شامل حال خانواده و یاران شد، کمال قدردانی و تشکر را داشته باشم. همچنین از کلیه ی موافقین و مخالفین محترم که در چارچوب جدال احسن، پاسخ اندیشه را با اندیشه داده و به منظور مباحثه پیرامون مقالهی «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی» در فضایی به دور از تهمت و تهدید، قلم یا سخن رانده اند، صمیمانه سپاسگزارم.
و نیز آنان که تمام توان و زبان و قلم را در راستای تخریب و تهمت به کار بستند و از هیچ امکان و فرصتی به منظور اقدام در جهت ایجاد و تشدید فضای ناسالم و غیراخلاقی بر ضد همسر بیمارم دریغ نکردند، به بازخوانی منصفانه ی رفتار خود و همچنین سوابق علمی و مبارزاتی وی و پدر بزرگوارش، حکیم علامه سیدمحمدجواد موسوی غروی، فرامیخوانم. باشد که وجدان خفته شان بیدار گردد و آگاه شوند که خداوند خود حافظ دین و قرآن است و زمین را هیچ زمان از وجود مردمانی که رسالتشان را در پیمودن طریق انبیاء و اولیاءالله و جایگزینی شرک و بدعت با توحید و وحدت میدانند خالی نخواهد گذاشت.
«الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّـهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّـهَ»
شکایتم از این نامروتی ها را به خدای بزرگ میبرم و از ذات پاکش برای همه طلب هدایت و رحمت مینمایم.
و اما نکتهی دیگر که ذکر آن را در این مجال کوتاه ضروری میدانم آنکه پس از برخورد صورت گرفته با همسرم، گهگاه شنیده شد که این بازداشت، دستمایه ای برای تخریب دولت محترم و القای حس ناامیدی در مردم از جانب برخی افراد و گروهها شده است. بر این عقیده ام که جناب آقای دکتر روحانی و مدیران اجرایی ایشان هیچ نسبتی با اینگونه رفتارهای قهرآمیز ندارند، لذا گرچه سخن من به معنی رفع مسؤولیت رییس جمهور برای احیا و صیانت از حقوق شهروندی –مصرح در قانون اساسی- نیست، اما تاختن به دولت را، آن هم در شرایطی که به درستی اولویتهای خود را بر رفع مشکلات معیشتی مردم مظلوم ایران متمرکز نموده است، منطقی و اخلاقی نمیدانم. هم بر این باورم که مسیر پرفراز و نشیب آزادی و استقلال ایران که بیش از یکصد سال از پیمودن آن میگذرد جز با شکیبایی و امید و اصلاح گام به گام به سرمنزل مقصود نخواهد رسید و هرگونه یأس و دل بستن به تصادفات و اتفاقات، سم مهلکی برای گذار به روزهای روشن آینده است.
فرزندان برومند ایران زمین؛
دکتر غروی در اوج دشواریها همواره آیات امیدبخش «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ» و «لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ» را بر زبان میراند. ما که در سردترین روزها و تاریکترین شبها از پای ننشستیم به یاری حضرت حق از این آزمون نیز سربلند بیرون میآییم. چرا که ایمان داریم «عاقبت از آن پرهیزگاران است».
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند        چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند
طاهره علیزاده
13/10/1392

مطالب مرتبط

فاجعه انسانی در زندان تهران بزرگ

سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرده است که تاکنون «مطابق آمار رسمی ارائه شده» ۷۱ نفر از کادر اداری زندان، سربازان وظیفه، محکومین زندانی، خانواده محکومین و همسایه‌ها در حمله اسرائیل به زندان اوین کشته شده‌اند

موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان

امروز نیز در سایه موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان، همان الگوی آشنای تاریخ در حال تکرار است: حذفِ بی‌پناه‌ترین‌ها به نام امنیت یا نظم، با همراهی رسانه‌ای و سکوت جامعه. اما حذف هر «دیگری» به دست ساختار قدرت، فقط آغاز یک روند است؛ روندی که دیر یا زود، دایره‌اش گسترش می‌یابد و به بدنه‌ی جامعه بازمی‌گردد. اگر جامعه در برابر بی‌قانونی علیه مهاجران ساکت بماند، فردا ممکن است همان سازوکار خشونت، گریبان شهروندان‌اش را نیز بگیرد. سرنوشت خاموشان، همیشه شبیه‌ هم است.

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

مطالب پربازدید

مقاله