عبدالله رمضان زاده با تاکید بر ضرورت کابینه سیاسی:

بدنه دولت با روحانی هماهنگ نیست!

عبدالله رمضان‌زاده  در گفت و کو با شرق ابراز امیدواری کرد  حزب «مشارکت» طبق روال قانونی احیا شود، اما به گفته خودش آنها تصمیم گرفتند فعالیت تشکیلاتی نداشته باشند، دلیلش هم روشن است برای آنکه هزینه‌ای را به کسی تحمیل نکنند.

رمضان‌زاده، در مورد پول های کثیف پول‌های کثیف می‌گوید: «راجع‌به موادِمخدر و ورودش به انتخابات، من فکر می‌کنم گزارشی که ستاد مبارزه با موادِمخدر در دوره آخر دولت اصلاحات تهیه کرد و آن را به رئیس دولت نهم تحویل داد، وزیر کشور که رئیس ستاد مبارزه با موادمخدر است، همان گزارش را علنی کند. همین اتفاق برای اینکه معلوم شود پول کثیف وجود دارد یا نه، کفایت می‌کند».

سخنگوی دولت اصلاحات  مهم‌ترین نقد وارد به دولت را این می‌داند که کابینه روحانی، سیاسی نیست :”  آقای روحانی فکر می‌کند یک‌‌تنه می‌تواند همه بارها را بردارد. بااین‌حال، برخی اتفاقات نظیر صدور مجوز فعالیت برای حزب اتحاد ملت ایران را به فال نیک می‌گیرد و آن را گام مؤثری از سوی دولت ارزیابی می‌کند. وی  ارتباط اتحاد ملت و مشارکتی‌ها را تکذیب می‌کند و می‌گوید اگر آنها کمکی بخواهند دریغ نمی‌کنیم. وی در مورد حزب ندا هم می گوید: «ضعف ما بوده است که نیروهایی در حزب تقویت شدند و به‌راحتی زیر چتر آدمی قرار گرفتند که تا امروز غیرسیاسی عمل کرده بود». او همچنان امیدوار است آنها که جذب ندا شدند، به اصل خود بازگردند و اگر هم بازنگشتند، به قول رمضان‌زاده همچنان با آنها دوست هستند.”

وی با نقد عملکرد سیاسی دولت روحانی ادامه می دهد:” دولت احمدی‌نژاد که از نظر من فاجعه ملی بود و نباید هیچ مقایسه‌ای با آن انجام گیرد. در واقع دولتی نبود و نوعی آنارشیسم در کشور حاکم شده بود. شخص رئیس‌جمهور یا هرکسی، هرکاری دلش می‌خواست انجام می‌داد. شرایط دولت آقای روحانی از نظر من، قابل درک است. میزان اختیارات دولت را هم باید دید؛ اما آقای روحانی به‌هرحال دل‌مشغولی‌های خاص خودش را دارد. مسئله هسته‌ای و اقتصادی زمانی برای آقای روحانی نگذاشته است که به دیگر موضوعات بپردازد. مشکل آقای روحانی این است که تیم او سیاسی نبوده و پشتیبان دولت نیستند؛ یعنی دولت آقای روحانی به‌طورکامل از مواضع آقای روحانی دفاع نمی‌کند. ما تبلور صحبت‌های آقای روحانی را باید در عملِ دولت ببینیم؛ که در عملِ دولت چنین چیزی نمی‌بینیم. اگرچه نقدی جدی به خود آقای روحانی نداریم، طبیعتا به دولت ایشان خصوصا در حوزه سیاست‌های داخلی، نقدهای جدی وارد است. در هر حال در خصوص صدور مجوز فعالیت حزب اتحاد ملت باید از همه ارکان نظام تشکر کرد.”
سخنگوی دولت اصلاحات در مورد  ناهماهنگی در  دولت روحانی نیز می گوید:” باید شرایط کشور را درک کرد. دولت صاحب همه توان برای اجرای همه سیاست‌های خود نیست. با محدودیت‌ها و موانع زیادی روبه‌رو است. شما مثلا می‌بینید که دستیار رئیس‌جمهور جایی می‌رود و جلوی سخنرانی او را می‌گیرند یا سعی می‌کنند سخنرانی او را به هم بزنند. برایند نیروها این‌گونه نیست که دولت همه اختیارات را داشته باشد. نکته دوم، به نظر من آقای هاشمی‌رفسنجانی در دولت خودشان اشتباهی کردند و این جمله معروف خودشان است که گفتند «من سیاسی هستم، نیازی به کابینه سیاسی ندارم» من فکر می‌کنم آقای روحانی نباید این اشتباه را تکرار کند. او نیاز به یک کابینه سیاسی دارد. چون اعضای دولت مسئولیت مشترک دارند. بنابراین همه باید مسئولیت‌پذیر باشند و باید از مواضع رئیس دولت دفاع کنند. زمانی، دولت، دولت ائتلافی است که آن بحث دیگری است. تازه در دولت‌های ائتلافی هم تا حدی از مواضع رئیس دولت دفاع می‌شود. اینجا باید اعضا و بدنه دولت از رئیس‌جمهور دفاع کنند. به نظر من آقای روحانی کمتر به این موضوع پرداخته که دولت را با خود هماهنگ کند و بیشتر توجه خود را معطوف به جای دیگری کرده است. قبول کنیم که آن دو موضع دیگر هم مهم هستند. اقتصاد ایران در هشت ‌سال دولت‌های نهم و دهم ویران شده، بنابراین احیای آن واقعا کار سختی است. در مسئله سیاست خارجی، ماجراجویی به خرج داده شده است و بازگرداندن آن به شرایط تعادلی کار سختی است که تا امروز دولت انجام داده است. باید در این حوزه‌هایی که دولت خدمت کرده، دست مریزاد گفت. جاهایی هم اشتباهاتی رخ داده و آقای روحانی فکر می‌کند که یک‌‌تنه می‌تواند همه بارها را بردارد. ”

رمضان زاده  در مورد شرایط نقد دولت نیز تاکید کرده :”  من درعین حال که نقد خودم را به دولت گفتم، این را هم بگویم که باید شرایط دولت را درک کرد. در همین شرایط بود که حزب اتحاد ملت ایران مجوز گرفت. بنابراین دولت در حد مقدور خود تلاش می‌کند؛ اما انتظار بیشتر است. من جمله‌ای را به کار برده بودم که حالا تکرار می‌کنم. ما به دولت انتقاد نداریم؛ انتظار بیشتری از دولت داریم و درمورد این انتظار بیشتر، درک هم می‌کنیم که دولت با چه مشکلاتی روبه‌روست. شما با دولتی روبه‌رو هستید که با خیل عظیمی از بیکاران مواجه است. به نظر من اگر همه هم و غم دولت، ایجاد اشتغال برای کسانی باشد که در پنج سال گذشته بیکار شده‌اند؛ باید به دولت تبریک گفت؛ اما درباره بعضی موضوعات مربوط به سیاست داخلی، اعضای دولت همراهی نمی‌کنند. من صریح بگویم؛ مثلا درحوزه تأمین‌ اجتماعی که می‌تواند حوزه کارآفرینی برای دولت باشد، متأسفانه بیشتر نیروهایی که مسئول اتفاقات هفت، هشت سال گذشته بودند، در تأمین‌ اجتماعی باقی مانده‌اند. اشاره من به حوزه اقتصادی تأمین‌ اجتماعی بازمی‌گردد. نمونه دیگر، حضور بعضی افراد در بدنه وزارت کشور است؛ همان نیروهایی که باقی مانده‌اند مانع روند اداره کشور توسط دولت هستند. اگر نقدی به دولت وجود دارد این است که نیروهای خودش را پالایش نکرده است. انتظار ما از دولت این است که بیشتر به سوی همفکری با آقای روحانی کشانده شود. “

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله