بازداشت مهدی خزعلی برای هفتمین بار

یکی از نزدیکان مهدی خزعلی خبر از بازداشت مجدد این زندانی سیاسی داد.

به گزارش ندای سبز آزادی امروز مهدی خزعلی در حالی که با خانواده خود در سفر مازندران به سر می برد، توسط ماموران اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی به محض بازداشت اعلام کرد اقدام به اعتصاب غذا می کند.

بر اساس این گزارش، مهدی خزعلی دیروز در حالی که برای صرف ناهار به همراه خانواده خود به  رستورانی در محمود آباد رفته بود بازداشت شد. یکی از نزدیکان مهدی خزعلی به ندا گفت: سه تیم عملیاتی ماموران اطلاعات برای بازداشت وی به محمودآباد رفته بودند و مهدی خزعلی را مانند بازداشت های سابق با خشونت بازداشت کردند.  وی افزود: مهدی خزعلی در زمان بازداشت گفته است:  توسط نيروهاي اطلاعات بازداشت شدم و اعتصاب غذاي خشك از امروز آغاز مي شود. به گفته وی مهدی خزعلی توسط تیم عملیاتی اطلاعات از محمودآباد به زندان اوین منتقل شده است.

بازداشت مجدد این زندانی سیاسی در حالی است که هفته پیش پس از آنکه محمدرضا مهدوی کنی در بیمارستان بستری شد، مهدی خزعلی در یادداشتی در وب سایت درباره محمدرضا مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان رهبری نوشت: محمد رضا خان؛ تو در شرایط دشوار بعد از انتخابات 88، حتی حاضر شدی جای ولی نعمت خود را بگیری و بدون رقیب بر صندلی ریاست مجلس خبرگان تکیه زنی، در حالیکه بر روی پای خود نمی توانستی بایستی و یک پایت آن سوی گور بود! باز هم برای خرسندی جناح حاکم و خوش خدمتی، پا پیش نهادی و صد البته رقیب در شان خود نمی دید که با پیری عصا به دست و لب گور کشتی بگیرد! و تو  در یک انتخابات یک نفره خودت بر خودت پیروز شدی و ریاست خبرگان را به ناحق از آن خود کردی!

چندی پیش نیزمهدی خزعلی از تشکیل پرونده قضایی جدیدی علیه خود با شکایت دادستانی اصفهان به اتهام اخلال در نظم و اهانت به مسئولان خبر داده بود.

خزعلی این پرونده را سیزدهمین پرونده قضایی خود خوانده  و گفته بود: پرونده یاد شده، بدون ابلاغ و تحقیقات در مرحله دادسرا، تشکیل و به صورت مستقیم به دادگاه ارسال شده است.

وی با بیان اینکه، پرونده جدید توسط شعبه سوم دادیاری دادسرای اصفهان تشکیل شده است،افزوده بود:شعبه 110 دادگستری اصفهان در احضاریه ای، زمان محاکمه را اوایل اسفند ماه جاری تعیین کرده بود که در دادگاه حضور نیافتم و در نامه ای به دادگاه خواستار تعیین شاکی و اتهام شدم.

مهدی خزعلی از بعد از انتخابات سال 88 تاکنون شش بار به زندان اوین رفته است. وی پیش از بازداشت آخرش در وبسایت شخصی خود از تهدیدها سخن گفته و نوشته بود: چند روزی است که باز هم تهدیدها شروع شده است،باز هم توهم توطئه، اما من این بیدادگاه ها را به رسمیت نشناخته و نخواهم شناخت و در اعتراض به این روند دادرسی، به اعتصاب خشک دست خواهم زد، لب از آب و غذا فرو می بندم، می خواهم که چون سرورم حسین علیه السلام با لب تشنه به دیدار یار روم و از دست ساقی کوثر بنوشم. امید که با اهدای جان خویش یزیدیان را رسواتر از پیش سازم.

وی در طی حبس خود اقدام به اعتصاب غذای طولانی کرده بود که با وضعیت جسمی بسیار نامساعدی رو به رو شد. خزعلی پیش از ششمین بازداشتش در آخرین پست وبلاگ خود نوشته بود: من اعتصاب غذا را در راستای تلاش و مبارزه مدنی می دانم و اعتصاب غذا و ایثار جان را آخرین سلاح مظلوم در دنیایی می دانم که صدایی به جایی نمی رسد.

اینک نیز وی بار دیگر با برخورد خشن ماموران بازداشت شده و همزمان با بازداشتش اعلام اعتصاب غذا کرده است.

مهدی خزعلی در آخرین مطلب سایت خود در مورد آیت الله مهدوی کنی به روایت ساکنین برج ایران زمین نوشته بود:

سال ها پیش، یک روز به خیابان جنوب دانشگاه امام صادق ع رفتم، می خواستم درد دل مردم را از زبان خودشان بشنوم، می گفتند پس از اتمام ساختمان و ساکن شدن خریداران آپارتمانها، تا مدتها شهرداری از دادن پایان کار خودداری می کرد و مردم گرفتار سندهایشان بودند، همه چیز به هم ریخته بود و می رفت که خریداران علیه فروشندگان و سازندگان طرح دعوی نمایند و همه موکول به اخذ رضایت از حضرت آیت الله بود!

پروانه ساخت شهرداری جای خود، اینجا باید سبیل همسایه خیابان بالایی را هم چرب می کردند، آخر مگر می شود، بالاتر از روحانیت نشست، همیشه حضرات بالانشین بوده اند و عوام الناس باید فرودست باشند، حالا یکی رو دست علما بلند شده!

آخر الامر با واسطه گری حجة الاسلام( م ) – که حق دلالی معادل پنج میلیارد ریال گرفتند- توافق شد که 125 میلیارد ریال(125.000.000.000) تقدیم حضرت آیت الله شود تا اجازه پایان کار شهرداری صادر شود!که این رقم از نظر ارزش ملک معادل هزار و دویست و پنجاه میلیارد ریال امروز است!

گفتم شاید حضرت آیت الله بین زمین و آسمان گیر همین مسائل است و اخذ رضایت از ساکنین برج ایران زمین موجب رفع گرفتاری معظم له شود!

حل این قبیل مسائل توسط خانواده بزرگترین خدمت به آن مرحوم است و پشت در برزخ اینقدر معطل نمی ماند!

مسئله میدان میوه و تره بار فرمانیه هم حرف 5.000.000.000.000 ریال (پنج هزار میلیارد ریال) اموال شهروندان تهرانی است که تا رضایت 12 میلیون شهروند تهرانی اخذ نشود روح آن مرحوم آرام نمی گیرد!

من اگر جای فرزند ایشان بودم، به جای دعوت از پروفسور سمیعی، از این شاکیان دعوت بعمل می آوردم…! و رضایت اینها را جلب می کردم…

من (من به عنوان یک شهروند) از وکلا خواسته ام که پرونده شکایت از فروش میدان تره بار فرمانیه را در دیوان عدالت اداری پیگیری نمایند،  همه شهروندان ایرانی می توانند این پرونده را پیگیری و از شورای شهر تهران تقاضای رسیدگی نمایند، می گویند که در شورا محرمانه بررسی شده است و اجازه انتشار اطلاعات داده نشده است! در صورتی که این ملک باید طی مزایده به فروش می رسید و اسناد منتشر می شد!من فقط تقاضای انتشار اسناد فروش فرمانیه را توسط قالیباف دارم …!

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله