بیانیه عفو بین الملل :

ایران فورا هر برنامه ای برای اعدام 5 زندانی اقلیت عرب را متوقف کند

در پی انتقال 5 زندانی سیاسی عرب از بند عمومی زندان کارون اهواز جهت حکم اعدام ، عفو بین الملل با صدور بیانیه ای خواهان توقف اجرای حکم اعدام این 5 زندانی عقیدتی شده است.

به گزارش وبسایت ملی-مذهبی سازمان حقوق بشری عفو بین الملل عصر روز دوشنبه یازده ژوئن همزمان با صدور این بیانیه ، فراخوان اقدام فوری برای درخواست متوقف کردن این احکام اعدام را نیز منتشر کرد.

آن هریسون، قائم مقام بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در عفوبین الملل می گوید: “ایران باید فوراً هر برنامه ای برای اعدام این پنج نفر را متوقف کند.احکام اعدام کلیه کسانی که در زندان های ایران در انتظار مرگ هستند باید به کلی ملغی شود یا مورد تخفیف قرار گیرد. خانواده این افراد باید فوراً از وضعیت و مکان نگهداری آنها مطلع شوند و آنها باید امکان دسترسی به وکیل انتخابی خود را داشته باشند. در طول زمان بازداشت و زندان، آنها باید از هر گونه شکنجه و بدرفتاری مصون بوده و امکان دسترسی به مراقبت های پزشکی مورد نیاز را داشته باشند.”

متن کامل  بیانیه عفو بین الملل توسط وبسایت ملی-مذهبی به فارسی ترجمه شده و در زیر آمده است:‏

ایران نباید 5 زندانی اقلیت عرب را اعدام کند

پس از آنکه پنج زندانی در پایان هفته (شنبه) به مکان نامعلومی منتقل شدند عفو بین الملل اعلام کرده است که مقامات ایرانی باید فوراً حکم اعدام پنج عضو اقلیت عرب اهوازی را -که به طور ناعادلانه محاکمه شده و در خطر اعدام قریب الوقوع در ملأ عام هستند- ملغی کند.

انتقال این افراد از بند عمومی زندان کارون اهواز در روز شنبه، این نگرانی را به وجود آورده که حکم مرگ آنها به زودی اجرا خواهد شد. این افراد شامل سه برادر به نام های عبدالرحمن حیدری، طاها حیدری و جمشید حیدری، پسرعمویشان منصور حیدری و امیر معاوی هستند. هر پنج نفر در ناآرامی های استان خوزستان (که اقلیت عرب اهوازی در آن ساکن هستند) در آوریل 2011 بازداشت شده و بعداً به اتهام قتل یک مأمور به محاربه با خدا محکوم شدند.

آن هریسون، قائم مقام بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در عفوبین الملل می گوید: “ایران باید فوراً هر برنامه ای برای اعدام این پنج نفر را متوقف کند.احکام اعدام کلیه کسانی که در زندان های ایران در انتظار مرگ هستند باید به کلی ملغی شود یا مورد تخفیف قرار گیرد. خانواده این افراد باید فوراً از وضعیت و مکان نگهداری آنها مطلع شوند و آنها باید امکان دسترسی به وکیل انتخابی خود را داشته باشند. در طول زمان بازداشت و زندان، آنها باید از هر گونه شکنجه و بدرفتاری مصون بوده و امکان دسترسی به مراقبت های پزشکی مورد نیاز را داشته باشند.”

محکومان به اعدام عموماً اندکی پیش از اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل می شوند. طبق قانون ایران، وکلا باید 48 ساعت زودتر از اجرای حکم اعدام موکل خود مطلع شوند، اما معلوم نیست که آیا این پنج نفر اصلاً اجازه برخورداری از وکیل را داشته اند یا نه.

حدود 5 مارچ 2012، وزارت اطلاعات به خانواده های این پنج نفر اعلام کرده که دیوان عالی کشور حکم اعدام هر پنج نفر را تأیید کرده است.

مشخص نیست که محاکمه اولیه این افراد در دادگاه انقلاب در چه زمانی صورت گرفته است. خانواده هایشان گفته اند که این افراد به قتل “اعتراف” کرده اند، اما اعترافاتشان تحت شکنجه یا بدرفتاری بوده است. دادگاه های ایران به کرّات “اعترافات” اجباری را به عتوان دلیل و مدرک پذیرفته اند.

اقلیت عرب اهوازی یکی از اقلیت های ایران هستند که عمدتاً در نواحی نفت خیز جنوب غربی در استان خوزستان زندگی می کنند. آنها اغلب از اینکه به حاشیه رانده شده اند و در دسترسی به تحصیلات، اشتغال، مسکن، مشارکت سیاسی و حقوق فرهنگی مورد تبعیض واقع می شوند شکایت دارند.

عضی از عرب اهوازی ها -که مانند اکثر مردم ایران عمدتاً شیعه اند- گروه هایی را برای اعلام یک ایالت عرب جداگانه در این نواحی تشکیل داده اند.

در آوریل 2005، در پی گزارش هایی مبنی بر اینکه دولت ایران قصد دارد عرب های اهوازی را از این منطقه پراکنده سازد و هویت عرب اهوازی را از آنها بگیرد، استان خوزستان صحنه تظاهرات و اعتراضات بود.

بمبگذاری ها و انفجار در شهر اهواز و در تأسیسات نفتی در سال 2005 و اوایل 2006، موجی از بازداشت های دسته جمعی و خودسرانه در منطقه را در پی داشت. پس از آن حداقل 15 مرد با ادعای دخالت در بمبگذاری ها اعدام شدند.

در آوریل 2011، اعضای اقلیت عرب اهوازی در ششمین سالگرد ناآرامی ها، اعتراضات “روز خشم” را سازمان دهی کردند. پس از آن، عفوبین الملل اسم 27 نفر را دریافت کرد که ادعا می شود که در درگیری با نیروهای امنیتی در مناطقی شامل ملاشیه اهواز کشته شده اند. عرب های اهوازی می گویند تعداد کشته ها بیش از این بوده، در حالی که مقامات رسمی دولتی می گویند تنها سه نفر کشته شده اند.

در زمان اعتراضات ، از مارچ تا می 2011، گزارش شده که حداقل چهار مرد عرب اهوازی در بازداشت و احتمالاً به دلیل شکنجه یا بدرفتاری مرده اند. تعدادی دیگر نیز برای جراحاتی که در بازداشت ایجاد شده به بیمارستان منتقل شده اند.

در اوایل می 2011، گزارش شد که مقامات ایرانی حداقل هشت عرب اهوازی را به اتهام دست داشتن در قتل یک مأمور پلیس و دو نفر دیگر در ناآرامی ها، اعدام کردند. گفته شده که یکی از این هشت نفر هاشم حمیدی بوده که 16 سال داشته است.

روشن نیست که آیا این مأمور پلیس کشته شده همان مأموری است که این پنج نفر نیز به قتل او متهم شده اند یا خیر.

در زمان انتخابات مجلس در ماه مارچ سال جاری، در بازداشت های گروهی حداقل در سه منطقه خوزستان، 50 تا 65 نفر بازداشت شدند که دو مرگ دیگر در بازداشت نیز گزارش شد.

به گفته ی آن هریسون: “عرب های اهوازی -مانند هر شخص دیگری در ایران- این حق را دارند که به صورت مسالمت آمیز مخالفت خود را با سیاست های دولت ابراز کنند. مقامات ایرانی باید قوانینی را که موجب تبعیض علیه عرب های اهوازی و هر اقلیت قومی یا مذهبی دیگر می شود مورد بازنگری قرار دهند. در غیر این صورت، چرخه نارضایتی، اعتراض و ناآرامی همچنان ادامه خواهد یافت.”‏

مقامات باید تحقیقات بیطرفانه و مستقلی درباره گزارش های شکنجه و بدرفتاری در زندان ها و بازداشتگاه های ایران -چه در مورد عرب اهوازی ها و چه دیگران- صورت دهند و کسانی را که مسوول این بدرفتاری ها هستند مورد محاکمه قرار دهند.”

لینک به بیانیه عفو بین الملل:‏

http://www.amnesty.org/en/news/iran-must-not-execute-five-arab-minority-prisoners-2012-06-11

 

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله